23-06-2019، 20:49
(پانیذ)
نگاهی به میز دوازده نفره روبروم انداختم.هیچکس نبود.پوزخندی زدم،چقدر تنهام.
پرهام-خانم چیزی شده؟
-نه،پریا و پویان کجان؟
روی صندلی نشستم و نگاهش کردم.کمی استرس داشت.تیز نگاهش کردم.سرش رو پایین انداخت و گفت:پریا خانم با دوستشون مسافرتن و آقا پویان هم خواب هستن.
اخمی کردم و بلند شدم.تند به سمتم اومد گفت:خانم خواهش می کنم چیزی نگید.
-می فهمی چقدر می تونه خطرناک باشه وقتی که پریا یا پویان تنها میرن بیرون؟بادیگاردا با پریان یا نه؟
پرهام-بله حشمت و حمید رو فرستادم دنبالشون همه جا مواظبشونن.
سری تکون دادم و گفتم:مریم کجاست؟برای معامله جدید رفت؟
پرهام-راستش خانم زیاد معامله خوب پیش نرفت.
نگاهش کردم و گفتم:برای چی؟میدونی چقدر سرمایه گیرمون می اومد؟
پرهام-خانم خودتون می دونید که مریم کارش رو خوب بلده.ولی اونا گفتن که باید با خودتون صحبت کنن.وگرنه اصلا باهامون همکاری نمی کنن.
پوفی کشیدم و گفتم:گفتی اسمش چی بود؟
پرهام-آرتام تهرانی.
نگاهی به میز دوازده نفره روبروم انداختم.هیچکس نبود.پوزخندی زدم،چقدر تنهام.
پرهام-خانم چیزی شده؟
-نه،پریا و پویان کجان؟
روی صندلی نشستم و نگاهش کردم.کمی استرس داشت.تیز نگاهش کردم.سرش رو پایین انداخت و گفت:پریا خانم با دوستشون مسافرتن و آقا پویان هم خواب هستن.
اخمی کردم و بلند شدم.تند به سمتم اومد گفت:خانم خواهش می کنم چیزی نگید.
-می فهمی چقدر می تونه خطرناک باشه وقتی که پریا یا پویان تنها میرن بیرون؟بادیگاردا با پریان یا نه؟
پرهام-بله حشمت و حمید رو فرستادم دنبالشون همه جا مواظبشونن.
سری تکون دادم و گفتم:مریم کجاست؟برای معامله جدید رفت؟
پرهام-راستش خانم زیاد معامله خوب پیش نرفت.
نگاهش کردم و گفتم:برای چی؟میدونی چقدر سرمایه گیرمون می اومد؟
پرهام-خانم خودتون می دونید که مریم کارش رو خوب بلده.ولی اونا گفتن که باید با خودتون صحبت کنن.وگرنه اصلا باهامون همکاری نمی کنن.
پوفی کشیدم و گفتم:گفتی اسمش چی بود؟
پرهام-آرتام تهرانی.