14-12-2020، 18:14
(آخرین ویرایش در این ارسال: 13-01-2021، 14:54، توسط Prometheus.)
اعتراف میکنم شبا وقتی همه میخوابن میرم بیرون صبح میام میرم زیر پتو...درم باز باز .__.
اعتراف میکنم برای اینکه ریاضی ننوشته بودم با یکی از دوستام فرار کردیم .__. هنوزم دارم تاوان پس میدم به خاطرش چون مدیر فهمید دبیر ریاضیمون فهمید بابام فهمید..هرچی میشه میگن دیگه بچه ایی که از مدرسه فرار کنه ._______.
اعتراف میکنم هیچ حسی به دختری که به دوستام میگفتم دوسش دارم نداشتم ._. میخواستم جلو دوستام کم نیارم ._.
اعتراف میکنم وقتی جلو جمع مامان بابام ازم تعریف میکنن جوری خندم رو میخورم که گریم میگیره.__.اگه میدونستن من چه گهیم >_<
اعتراف میکنم یبا تو مغازه ایی که کار میکردم...اینو بیخیال >__<
اعتراف میکنم سر کلاس زبان من بودم که از لوله خودکارم کاغذ پرت کردم پشت کله دبیرمون نه علی بدبخت .__.
اعتراف میکنم برای اینکه ریاضی ننوشته بودم با یکی از دوستام فرار کردیم .__. هنوزم دارم تاوان پس میدم به خاطرش چون مدیر فهمید دبیر ریاضیمون فهمید بابام فهمید..هرچی میشه میگن دیگه بچه ایی که از مدرسه فرار کنه ._______.
اعتراف میکنم هیچ حسی به دختری که به دوستام میگفتم دوسش دارم نداشتم ._. میخواستم جلو دوستام کم نیارم ._.
اعتراف میکنم وقتی جلو جمع مامان بابام ازم تعریف میکنن جوری خندم رو میخورم که گریم میگیره.__.اگه میدونستن من چه گهیم >_<
اعتراف میکنم یبا تو مغازه ایی که کار میکردم...اینو بیخیال >__<
اعتراف میکنم سر کلاس زبان من بودم که از لوله خودکارم کاغذ پرت کردم پشت کله دبیرمون نه علی بدبخت .__.