تو اجاقِ همه چشمهساران
سحرگاهِ تمامِ ستاره گان
و پرندهی جملهی نغمهها و سعادتها را به من میبخشی.
تو به من دست میزنی و من
در سپیدهدمِ نخستین چشمگشوده گیِ خویش به زندگی باز میگردم.
احمد شاملو
سحرگاهِ تمامِ ستاره گان
و پرندهی جملهی نغمهها و سعادتها را به من میبخشی.
تو به من دست میزنی و من
در سپیدهدمِ نخستین چشمگشوده گیِ خویش به زندگی باز میگردم.
احمد شاملو