05-05-2021، 8:46
آیدای خودم، آیدای احمد
شریکِ سرنوشت و رفیقِ راه من!
هنوز نمی توانم باور کنم، نمی توانم بنویسم، نمیتوانم فکر کنم - همینقدر مست و برقزده، گیج و خوشبخت با خودم می گویم: برکت عشقِ تو با من باد و این، دعای همهی عمر من است. هر بامداد که با تو از خواب بیدار شوم و هر شامگاه که در کنار تو به خواب روم، برکت عشقِ تو با من باد ..
احمد شاملو
"کتاب: مثل خون در رگهای من"
شریکِ سرنوشت و رفیقِ راه من!
هنوز نمی توانم باور کنم، نمی توانم بنویسم، نمیتوانم فکر کنم - همینقدر مست و برقزده، گیج و خوشبخت با خودم می گویم: برکت عشقِ تو با من باد و این، دعای همهی عمر من است. هر بامداد که با تو از خواب بیدار شوم و هر شامگاه که در کنار تو به خواب روم، برکت عشقِ تو با من باد ..
احمد شاملو
"کتاب: مثل خون در رگهای من"