18-07-2021، 1:59
منطق چیست ؟
چارچوب تفکر !
این چارچوب چگونه تشکیل میشود ؟
از جهان بینی (دریافت و برداشت ما از جهان هستی به وسیله حواس)
جهان بینی از چه زمانی شکل میگیرد ؟
از بدو تولد
ذهن در کودکی چارچوب خاصی ندارد و هرچیزی را میتواند بپذیرد و منطقی بداند (در روانشناسی به آن طرحواره هم گفته میشود )
حتی تحقق تخیلاتش را ! مانند یک ظرف خالی است که در ابتدا خانواده و بعد سیستم آموزشی و جامعه آن را شکل میدهد ..
زمانی که بزرگ تر می شویم ، این چارچوب هایی که در کودکی برای ما تعیین شدند و در اصل چکش کاری شدند به وسیله اطلاعاتی که به ما داده شده است ، از راه آموزش چیده شده و جلوگیری از بروز خلاقیت و یادگیری مهارت های این چارچوب خشک ، یک فیلتر خشک برای ذهن ایجاد می کند . یعنی اطلاعات متفاوت در برخورد با این دیوار فیلتری ، پس زده می شوند مانند بروشوری که جلوی درب ورودی یک ساختمان گذاشته می شود و رویش نوشته است : « این افراد ، شناسایی و تطبیق شدند ؛ پس می توانند وارد شوند » در حالیکه افرادی غیر از این مشخصه ها غیرقابل شناسایی هستند ، بنابراین حق ورود ندارند و پس زده می شوند
زمانی که اطلاعاتی غیر از آنچه تاکنون شنیده اید ، برایتان بازگو شود ، با آن بروشور هم خوانی ندارد ؛ به همین سبب است که ما آن مطلب را غیرمنطقی می دانیم.
منطق برای هر شخص ، متفاوت است و منطق مشترک را سیستم آموزشی و جامعه در ذهن ما ایجاد کرده یک بروشور مشترک برای ساختمان های ذهن های ما ! اگر این منطق ، شیوه دیگری به ما آموزش داده شده بوده منطقهای کنونی را رد می کردیم !
تا زمانی که آن بروشور القایی روی ساختمان ذهن ما چسبیده باشد ، فرصت بررسی مطالب غیر را به خودمان نخواهیم داد و به چارچوبی به نام « بدیهیات منطقی » شک نخواهیم کرد .
فقط 1 % فکر کنیم که آن بروشور القایی اشتباه باشد و جلوی اطلاعات درست را بگیرد .آیا باز هم حاضرید اجازه دهید که آن بروشوی روی ساختمان ذهن شما چسبيده باشد ؟
چارچوب تفکر !
این چارچوب چگونه تشکیل میشود ؟
از جهان بینی (دریافت و برداشت ما از جهان هستی به وسیله حواس)
جهان بینی از چه زمانی شکل میگیرد ؟
از بدو تولد
ذهن در کودکی چارچوب خاصی ندارد و هرچیزی را میتواند بپذیرد و منطقی بداند (در روانشناسی به آن طرحواره هم گفته میشود )
حتی تحقق تخیلاتش را ! مانند یک ظرف خالی است که در ابتدا خانواده و بعد سیستم آموزشی و جامعه آن را شکل میدهد ..
زمانی که بزرگ تر می شویم ، این چارچوب هایی که در کودکی برای ما تعیین شدند و در اصل چکش کاری شدند به وسیله اطلاعاتی که به ما داده شده است ، از راه آموزش چیده شده و جلوگیری از بروز خلاقیت و یادگیری مهارت های این چارچوب خشک ، یک فیلتر خشک برای ذهن ایجاد می کند . یعنی اطلاعات متفاوت در برخورد با این دیوار فیلتری ، پس زده می شوند مانند بروشوری که جلوی درب ورودی یک ساختمان گذاشته می شود و رویش نوشته است : « این افراد ، شناسایی و تطبیق شدند ؛ پس می توانند وارد شوند » در حالیکه افرادی غیر از این مشخصه ها غیرقابل شناسایی هستند ، بنابراین حق ورود ندارند و پس زده می شوند
زمانی که اطلاعاتی غیر از آنچه تاکنون شنیده اید ، برایتان بازگو شود ، با آن بروشور هم خوانی ندارد ؛ به همین سبب است که ما آن مطلب را غیرمنطقی می دانیم.
منطق برای هر شخص ، متفاوت است و منطق مشترک را سیستم آموزشی و جامعه در ذهن ما ایجاد کرده یک بروشور مشترک برای ساختمان های ذهن های ما ! اگر این منطق ، شیوه دیگری به ما آموزش داده شده بوده منطقهای کنونی را رد می کردیم !
تا زمانی که آن بروشور القایی روی ساختمان ذهن ما چسبیده باشد ، فرصت بررسی مطالب غیر را به خودمان نخواهیم داد و به چارچوبی به نام « بدیهیات منطقی » شک نخواهیم کرد .
فقط 1 % فکر کنیم که آن بروشور القایی اشتباه باشد و جلوی اطلاعات درست را بگیرد .آیا باز هم حاضرید اجازه دهید که آن بروشوی روی ساختمان ذهن شما چسبيده باشد ؟