26-01-2022، 23:18
آرزو داشتم
در روزگارِ دیگری دوستت میداشتم¹ ...
محبوبِ من !
چه شبها بر سرِ بالینِ خیالت تا صبح بیدار ماندم ،
چه لحظههایی که تمامِ غمهایِ دلم رویِ کاغذِ سفیدِ واقعیت آنچه هست ، دیکته شد و چه با مزهیِ تلخی واقعیتِ دل به دل راه ندارد ، بر سرم آوار شد ، چه توهم هایی زیرِ این آوار ماندند ..
ایکاش در روزگارِ دیگری دوستت میداشتم !
شاید آن وقت تمامِ انتظارهایِ من به تو ختم میشد ..
شاید آن وقت تو را در کنارِ تمامِ واقعیتهایم داشتم و سرم را بر رویِ شانه ات تکیه داده و خستگی ام را در نورِ دیدگانت گم میکردم ...
شاید آن وقت دلِ فرهادوارِ من ، بر قلهِ کوهِ عشقِ شیرینِ تو ، خانه ای میساخت و همانجا میماند ... تا ابد ! ..
یک => نزارقبانی
در روزگارِ دیگری دوستت میداشتم¹ ...
محبوبِ من !
چه شبها بر سرِ بالینِ خیالت تا صبح بیدار ماندم ،
چه لحظههایی که تمامِ غمهایِ دلم رویِ کاغذِ سفیدِ واقعیت آنچه هست ، دیکته شد و چه با مزهیِ تلخی واقعیتِ دل به دل راه ندارد ، بر سرم آوار شد ، چه توهم هایی زیرِ این آوار ماندند ..
ایکاش در روزگارِ دیگری دوستت میداشتم !
شاید آن وقت تمامِ انتظارهایِ من به تو ختم میشد ..
شاید آن وقت تو را در کنارِ تمامِ واقعیتهایم داشتم و سرم را بر رویِ شانه ات تکیه داده و خستگی ام را در نورِ دیدگانت گم میکردم ...
شاید آن وقت دلِ فرهادوارِ من ، بر قلهِ کوهِ عشقِ شیرینِ تو ، خانه ای میساخت و همانجا میماند ... تا ابد ! ..
یک => نزارقبانی