20-12-2012، 11:58
دیروزاورادیدم،کنارخیابان بساطش راپهن کرده بود.
طفلکی حتماخیلی خسته شده بود.جلو رفتم وشکلاتی خریدم.
دوباره باهمان نگاه زل زد توی چشامهایم،می دانم که دلش می خواست
بیشتر بخرم،اما چه کنم که خودم هنوز دسته گل سرخ هایم را نفروخته بودم.
طفلکی حتماخیلی خسته شده بود.جلو رفتم وشکلاتی خریدم.
دوباره باهمان نگاه زل زد توی چشامهایم،می دانم که دلش می خواست
بیشتر بخرم،اما چه کنم که خودم هنوز دسته گل سرخ هایم را نفروخته بودم.