10-02-2013، 20:35
(آخرین ویرایش در این ارسال: 10-02-2013، 20:40، توسط Shawty Girl.)
کجایی ای تمام ارزویم بیا ای منتهای جستجویم
شب و روزم به یادت میشود طی سپر شد عمر من پس میرس کی
بی عمر را حاصل نباشد بهشتم بی رخت کامل نباشد
بهشت من تویی ای دلبر من چه خوش باشد بیایی در بر من
زهجران و فراقت بی قرارم به دل داغ غم هجر تو دارم
کنارم هستی و دورم ز یادت تو با مایی و مهجورم ز یادت
ز تو لطف است و از ما بی حیایی ز تو وصل است و از ما هر دم جدایی
بترسم این جدایی دور گردد مرا این ارزو در گور گردد
تو را نادیده بنده هر دو چشمان بدون دیدن رویت دهم جان
به ماه روی تو دل بسته دیده که چشمی چون تو مهتابی ندیده
طواف روی تو بنموده خورشید که بخشی پرتویی ای نور جاوید
بیا ای چشمه ی نور جهان تاب که گردد مات تو خورشید و مهتاب
نظر کن گوشه چشمی حال ما را بیا ای یوسف زیبای زهرا
بیا ای دلربای فاطمیون که از هجر تو عالم گشته مجنون
جنون هجر تو بر جان اثر کرد جهان را یکسره بی برگ و بر کرد
غم عشقت به دلها چون کمند است دو ذست عالمی سویت بلند است
زمین و اسمان ها در دعایت کند هر ذره ای از جان صدایت
چو سازد بلبلی با نغمه اواز ندایت میکند هر غنچه ی ناز
به روح و جان هستی همچو جانی تو تنها یاور غم دیدگانی
تو با مهرت به کنج دل نشستی یگانه صاحب دلها تو هستی%0
شب و روزم به یادت میشود طی سپر شد عمر من پس میرس کی
بی عمر را حاصل نباشد بهشتم بی رخت کامل نباشد
بهشت من تویی ای دلبر من چه خوش باشد بیایی در بر من
زهجران و فراقت بی قرارم به دل داغ غم هجر تو دارم
کنارم هستی و دورم ز یادت تو با مایی و مهجورم ز یادت
ز تو لطف است و از ما بی حیایی ز تو وصل است و از ما هر دم جدایی
بترسم این جدایی دور گردد مرا این ارزو در گور گردد
تو را نادیده بنده هر دو چشمان بدون دیدن رویت دهم جان
به ماه روی تو دل بسته دیده که چشمی چون تو مهتابی ندیده
طواف روی تو بنموده خورشید که بخشی پرتویی ای نور جاوید
بیا ای چشمه ی نور جهان تاب که گردد مات تو خورشید و مهتاب
نظر کن گوشه چشمی حال ما را بیا ای یوسف زیبای زهرا
بیا ای دلربای فاطمیون که از هجر تو عالم گشته مجنون
جنون هجر تو بر جان اثر کرد جهان را یکسره بی برگ و بر کرد
غم عشقت به دلها چون کمند است دو ذست عالمی سویت بلند است
زمین و اسمان ها در دعایت کند هر ذره ای از جان صدایت
چو سازد بلبلی با نغمه اواز ندایت میکند هر غنچه ی ناز
به روح و جان هستی همچو جانی تو تنها یاور غم دیدگانی
تو با مهرت به کنج دل نشستی یگانه صاحب دلها تو هستی%0