06-03-2012، 12:46
در غمش هر شب به گردون پیک اهم می رسد
صبر کن ای دل شبی اخر به ماهم میرسد
شام تاریک غمش راگر سحر کردم چه سود
کز پس ان نوبت روز سیاهم میرسد
صبر کن گر سوختی ای دل از ازار رقیب
کین حدیث جان گداز اخر به شاهم میرسد
گر گنه کردم عطا از شاه خوبان دور نیست
روز اخر مزده عفو گناهم میرسد.
صبر کن ای دل شبی اخر به ماهم میرسد
شام تاریک غمش راگر سحر کردم چه سود
کز پس ان نوبت روز سیاهم میرسد
صبر کن گر سوختی ای دل از ازار رقیب
کین حدیث جان گداز اخر به شاهم میرسد
گر گنه کردم عطا از شاه خوبان دور نیست
روز اخر مزده عفو گناهم میرسد.