18-10-2011، 16:14
(آخرین ویرایش در این ارسال: 18-10-2011، 16:14، توسط در جستجوی حقیقت.)
بقیه متن رو آوردم
فقط توضیح این که دوست عزیزم فرید اصل امانت داری رو رعایت کرده و اول متن که نوشته شده بحث بین کمونیست ها و نازیست ها بالا گرفته توی اون سایت که نوشته بودمش بحث بالا گرفته بود توی اون زمان
حالا بقیه متن:
چین:
در مورد چین باید بگویم که اولا باید به این فکر کنیم که چین بر کدامین یک از اصولی که توسط مارکس طراحی شده است استوار است؟ در جواب باید گفت که تقریبا هیچ یک در چین از کمونیسم تنها نامی باقی مانده است و بس بر خلاف اصول اساسی کمونیسم دولت مالک همه چیز نیست و در چین تقریبا اقتصاد آزاد حاکم است و شرکتهای خصوصی تجارتی باهم در رقابت اند در زمان رهبری مائو زندونگ(یا به قول امریکایی ها مائو تسه تونگ) این کشور بیشتر به یک کشور کمونیستی شباهت داشت تا الان زیرا پس از مرگ او و روی کار آمدن دنگ شیائوپینگ در های تجارت چین بر روی جهانیان باز شد و بسیاری از خفقان ها از بین رفت و کم کم چهره چین به چهره یک کشور جمهوری مثل جمهوری های دیگر شباهت پیدا کرد .
مارکس در نظریاتش آورده است:"طبقه کشاورز فرومایگانی ذاتا ارتجاعی اند"و"مطلقا از هرگونه ابتکار انقلابی بی بهره اند"(حالا خوبه این آدم خودش رو طرفدار طبقه کارگر شهری و روستایی میدونه حالا اگه طرفدارشون نبود چی می گفت!؟) وی در نامه ای به فریدریک انگلس دومین پرچمدار مارکسیسم و حامی مالی مارکس درباره انقلاب لهستان نسبت به روستاییان چنین اظهار نظر کرده است:"روستاییان این فرومایگان ذاتا ارتجاعی را نباید به پیکار خواند" اما مائو از همین طبقه ذاتا ارتجاعی و از همین فرومایگانی که نباید آنها را به پیکار خواند طبقه ای انقلابی ساخت و رژیم کهن چین را سرنگون کرده و منتظر تئوری مارکس هم نماند و از فئودالیسم به سوسیالیسم جهید!
حال این چین است که تنها نام کمونیسم را با خود یدک می کشد زیرا سیاستمداران چینی خوب می دانند که کمونیسم واقعی باری است بس سنگین و البته بی حاصل و تنها یدک کشیدن نام آن کافیست و با این شرایط نمی توان همه ی کمونیسم را یدک کشید
کره شمالی :
شبه جزیره کره یک اطلس تمام عیار سیاسی است در دوقسمت این شبه جزیره یک کشور وجود دارد که به دو قسمت تقسیم شده است و تقسیم شدن آن هم فقط و فقط به خاطر زیاده خواهی های شوروی است چرا که تا آخرین روزهای جنگ دست نگاه داشت و در حالی که می دانست ژاپن کره راتخلیه نموده است به کره حمله برد اگراشتباه نکنم در کنفارنس یالتا بود که تصمیم گرفته شد کره به دو قسمت شمالی وجنوبی تقسیم شود تا بعدا باهم متحد شوند بالاخره در کره شمالی کمونیست ها به قدرت رسیدند و در سال 1950 با کره جنوبی یک جنگ بی نتیجه کردند که با دخالت قدرتها پایان یافت
نخستین رئیس جمهور کره شمالی کیم ایل سونگ بود که پس از مرگ او هم اکنون پسر او کیم جونگ ابل روی کار است اما نکته اینجاست که مگر این کشور با نظام شاهنشاهی اداره می شود که پس از پدر پسر به قدرت برسد؟
وضعیت بهداشت کره شمالی اسفبار توصیف شده است
کره شمالی از نظر تولید ناخالص داخلی در بین 191 کشور جهان رتبه 145 را داراست برجسته ترین کشورهایی که بعد از کره قرار دارند افغانستان و پاکستان هستند
در کره شمالی هنوز هم که هنوز است اردوگاههای کار اجباری موسوم به گولاگ وجود دارد
درپی سیلهای متعدد وبروز قحطی و خشکسالی در دهه نود درحدودششصد هزارنفر جان خودرااز دست دادند. و این درحالی است که مردم کره شمالی نان شب ندارند ولی وجب به وجب این کشور پر از تسلیحات گوناگون است
کره شمالی دیکتاتورترین کشور جهان در فهرست دموکراسی واحد اطلاعات اکونومیست است
مردم مجبورند همواره لباس های مخصوصی به تن کنند و در انتخاب شیوه لباس پوشیدن خود اختیاری ندارند
در صورت هرگونه تهمت شخصی که به او تهمت زده شده است به پای میز محاکمه کشیده می شود و پارتی بازی و ساخت و پاخت به حد اعلای خود رسیده است
تا کنون بین ۷۰۰ هزار تا سه ملیون و پانصد هزار نفر در این کشور اعدام شدهاند. اعدام میتواند حتی به دلیل یک تماس تلفنی ساده با خارج از کشور یا احتکار مواد غذایی صورت گیرد.
در جهان کنونی کره شمالی تنها مصداق یک کشور کمونیست به تمام معنا می باشد و این وضع این کشور است.
در مورد کوبا و ویتنام باید بگویم که کوبا روز به روز از کمونیسم فاصله می گیرد و وضعیت آن به مراتب بهتر از کره شمالی و ویتنام است و آن نیز به دلیل سخت کوشی مردم کوباست البته ویتنام هم به سرعت تلاش می کند طناب های پیوند خود با کمونیسم را قطع کند و با تلاشهای زیاد از سال 2007 عضو سازمان تجارت جهانی شده است ولی وضعیت چندان مطلوبی ندارد
فقط توضیح این که دوست عزیزم فرید اصل امانت داری رو رعایت کرده و اول متن که نوشته شده بحث بین کمونیست ها و نازیست ها بالا گرفته توی اون سایت که نوشته بودمش بحث بالا گرفته بود توی اون زمان
حالا بقیه متن:
چین:
در مورد چین باید بگویم که اولا باید به این فکر کنیم که چین بر کدامین یک از اصولی که توسط مارکس طراحی شده است استوار است؟ در جواب باید گفت که تقریبا هیچ یک در چین از کمونیسم تنها نامی باقی مانده است و بس بر خلاف اصول اساسی کمونیسم دولت مالک همه چیز نیست و در چین تقریبا اقتصاد آزاد حاکم است و شرکتهای خصوصی تجارتی باهم در رقابت اند در زمان رهبری مائو زندونگ(یا به قول امریکایی ها مائو تسه تونگ) این کشور بیشتر به یک کشور کمونیستی شباهت داشت تا الان زیرا پس از مرگ او و روی کار آمدن دنگ شیائوپینگ در های تجارت چین بر روی جهانیان باز شد و بسیاری از خفقان ها از بین رفت و کم کم چهره چین به چهره یک کشور جمهوری مثل جمهوری های دیگر شباهت پیدا کرد .
مارکس در نظریاتش آورده است:"طبقه کشاورز فرومایگانی ذاتا ارتجاعی اند"و"مطلقا از هرگونه ابتکار انقلابی بی بهره اند"(حالا خوبه این آدم خودش رو طرفدار طبقه کارگر شهری و روستایی میدونه حالا اگه طرفدارشون نبود چی می گفت!؟) وی در نامه ای به فریدریک انگلس دومین پرچمدار مارکسیسم و حامی مالی مارکس درباره انقلاب لهستان نسبت به روستاییان چنین اظهار نظر کرده است:"روستاییان این فرومایگان ذاتا ارتجاعی را نباید به پیکار خواند" اما مائو از همین طبقه ذاتا ارتجاعی و از همین فرومایگانی که نباید آنها را به پیکار خواند طبقه ای انقلابی ساخت و رژیم کهن چین را سرنگون کرده و منتظر تئوری مارکس هم نماند و از فئودالیسم به سوسیالیسم جهید!
حال این چین است که تنها نام کمونیسم را با خود یدک می کشد زیرا سیاستمداران چینی خوب می دانند که کمونیسم واقعی باری است بس سنگین و البته بی حاصل و تنها یدک کشیدن نام آن کافیست و با این شرایط نمی توان همه ی کمونیسم را یدک کشید
کره شمالی :
شبه جزیره کره یک اطلس تمام عیار سیاسی است در دوقسمت این شبه جزیره یک کشور وجود دارد که به دو قسمت تقسیم شده است و تقسیم شدن آن هم فقط و فقط به خاطر زیاده خواهی های شوروی است چرا که تا آخرین روزهای جنگ دست نگاه داشت و در حالی که می دانست ژاپن کره راتخلیه نموده است به کره حمله برد اگراشتباه نکنم در کنفارنس یالتا بود که تصمیم گرفته شد کره به دو قسمت شمالی وجنوبی تقسیم شود تا بعدا باهم متحد شوند بالاخره در کره شمالی کمونیست ها به قدرت رسیدند و در سال 1950 با کره جنوبی یک جنگ بی نتیجه کردند که با دخالت قدرتها پایان یافت
نخستین رئیس جمهور کره شمالی کیم ایل سونگ بود که پس از مرگ او هم اکنون پسر او کیم جونگ ابل روی کار است اما نکته اینجاست که مگر این کشور با نظام شاهنشاهی اداره می شود که پس از پدر پسر به قدرت برسد؟
وضعیت بهداشت کره شمالی اسفبار توصیف شده است
کره شمالی از نظر تولید ناخالص داخلی در بین 191 کشور جهان رتبه 145 را داراست برجسته ترین کشورهایی که بعد از کره قرار دارند افغانستان و پاکستان هستند
در کره شمالی هنوز هم که هنوز است اردوگاههای کار اجباری موسوم به گولاگ وجود دارد
درپی سیلهای متعدد وبروز قحطی و خشکسالی در دهه نود درحدودششصد هزارنفر جان خودرااز دست دادند. و این درحالی است که مردم کره شمالی نان شب ندارند ولی وجب به وجب این کشور پر از تسلیحات گوناگون است
کره شمالی دیکتاتورترین کشور جهان در فهرست دموکراسی واحد اطلاعات اکونومیست است
مردم مجبورند همواره لباس های مخصوصی به تن کنند و در انتخاب شیوه لباس پوشیدن خود اختیاری ندارند
در صورت هرگونه تهمت شخصی که به او تهمت زده شده است به پای میز محاکمه کشیده می شود و پارتی بازی و ساخت و پاخت به حد اعلای خود رسیده است
تا کنون بین ۷۰۰ هزار تا سه ملیون و پانصد هزار نفر در این کشور اعدام شدهاند. اعدام میتواند حتی به دلیل یک تماس تلفنی ساده با خارج از کشور یا احتکار مواد غذایی صورت گیرد.
در جهان کنونی کره شمالی تنها مصداق یک کشور کمونیست به تمام معنا می باشد و این وضع این کشور است.
در مورد کوبا و ویتنام باید بگویم که کوبا روز به روز از کمونیسم فاصله می گیرد و وضعیت آن به مراتب بهتر از کره شمالی و ویتنام است و آن نیز به دلیل سخت کوشی مردم کوباست البته ویتنام هم به سرعت تلاش می کند طناب های پیوند خود با کمونیسم را قطع کند و با تلاشهای زیاد از سال 2007 عضو سازمان تجارت جهانی شده است ولی وضعیت چندان مطلوبی ندارد