13-05-2013، 11:35
پسری که خيلی دوست دختر داشت بالاخره عاشق شد و ازدواج کرد.... بعد خدا بهش يه دختر داد...
يه روزبهش گفتم که يادته چجوری اشک دختر ها رو در مياوردی؟؟؟؟؟
حالا خودت هم دختر داری.....نظرت چيه...؟؟؟ تحمل اشکش و داری؟؟؟
بهم گفت: فقط می تونم بگم پشيمونم و اميدوارم همه اونها که دلشون رو شکستم منو ببخشن....
هيچ پدری طاقت ديدن اشکهای دخترش و نداره..!!! پدر های آينده.. به دختر دار شدنتون خوب فکر کنيد..
زمين گرده ها...
يه روزبهش گفتم که يادته چجوری اشک دختر ها رو در مياوردی؟؟؟؟؟
حالا خودت هم دختر داری.....نظرت چيه...؟؟؟ تحمل اشکش و داری؟؟؟
بهم گفت: فقط می تونم بگم پشيمونم و اميدوارم همه اونها که دلشون رو شکستم منو ببخشن....
هيچ پدری طاقت ديدن اشکهای دخترش و نداره..!!! پدر های آينده.. به دختر دار شدنتون خوب فکر کنيد..
زمين گرده ها...