امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

رمان تنهایی به قلم خودم

#8
(02-09-2013، 14:43)lord_amirreza نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
نه رومانت خوبه بدک نیست اما یه مشکل داره اونم اینه که رومانت بیشتر شبیه خاطرات 13 بدره پیچ و خم نداره
 این رومان منو باید تا اخر بخونید

تو راه که داشتیم می رفتیم گوشی عباس زنگ خورد عباس نگاه کرد گوشی رو قطع کرد خیلی کنجکاو بودم ببنم کیه بعدش دیگه گوشیش زنگ نخورد
رفتیم نشستیم کنار رود خونه تو رود خونه من همش تو فکر بودم خیلی واسم سوال شده بود که اون کی بود که عباس جوابشو نداد حواسم نبود فقط اینو فهمیدم که یکی داره جلوم صورتم دستشو تکون میده یهو به خودم اومدم و گفتم
-هوم
-هوم چیه بله
-ببخشید الهی کوش
-رفتش اون ور الو بکنه
-اهان
-تو چه فکر بودی
-هیچی ما چند روز دیگه می ریم
-چرا انقدر زود
-خوب دیگه شما کی میاین
-ما وستای اردیبهشت
-چقدر دیر
-میشه تو نری
-نه نمی تونم
-حیف شد
عباس
-بله
-گوشیتو یه دیقه میدی
-می خوای چیکار
-می خوام بازی کنم حوصلم سر رفته
-مگه گوشی خودت بازی نداره
-چرا ولی انقدر بازی کردم تکراری شده
-باش بیاپسوردش 33444 بزن برو تو فایلا من برم الهی رو بیارم
-باش
گوشیش رو داد پاشد رفت منم از فرصت استفاده کردم رفتم تو تماس های دریافتیش
شماره رو پاک کرده بود چون شماره من اول  لیست بود گوشیش هم صایلنت بود اعصابم خیلی خورد بود داشتم دیونه می شدم خیلی ناراحت رفتم تو عکساش همین جوری داشتم نگاه می کردم
که گوشی زنگ خورد یه شماره ناشناخته بود جواب دادم هیچی نگفتم که یهو یه صدا دختر جوون پیچید تو گوشم
--الو
صدام می لرزید نتونستم حرف بزنم قطع کردم دوباره زنگ زد جوابشو دادم خیلی خشک بلند گفتم
-الو
-شما
-تو زنگ زدی میگی شما من باید بگم شما
-بیا منو بخور
-اگه بتونم میام
-دوس دخترشی نه
-به فوضولاش ربط نداره
-خیلی پروای ها
-خفه شو
-بیشور عباس اومد بهش بگو بهم بزنگه
گوشی رو قطع کردم درختا دور سرم می چرخید داشتم دیونه می شدم گوشی گذاشت رو زمین پاشدم رفتم خونه داشتم دیونه می شدم فقط به با گوشیم بهش اس دادم
سلام اس دادم برا خداحافظی منو تو به درد هم نمی خوریم تو فقط با من نیستی با خیلی ها هستی واقعا برات متاسفم دیگه بهم اس نمی دی بای
اصلا ج امو نداد خیلی عصبی بود
(:
پاسخ
 سپاس شده توسط gisoo.6 ، man-raham


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: رمان تنهایی به قلم خودم - درسا11 - 02-09-2013، 16:01

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Rainbow یه رمان خیلی قشنگ.نخونی نصف عمرت فناست
  رمان عشق من ، عشق تو (عاشقانه ، معرکه) به قلم: خودم
  رمان عاشقانه ( کراش من توی دانشگاه یه دختر ترسناکه) به قلم خودم. پارت پایانی.
  رمان عاشقشم؟
  رمان تلخ و شیرین
  رمان فوق‌العاده ترسناک «فرزند ابلیس» | نوشته‌ی خودم
Heart رمان[انتقام شیرین]
  رمان تمنا برای نفس کشیدن
  رمان الناز (عاشقانه)
  رمان شورنگاشت(داستانی کاملا واقعی)|ز.م

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان