بغض قلم ❥ .. (نسخه یازدهم)

[مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב]

كاش نصف شب ميرسيديم به ته رويا تا صبح هنگام بوسه بر دستانت ميزدم^_^

[shahid]

یاد اون روزایی که زیر بارون بودیم و کنار چتر میخندیدیم

[مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב]

هواي برزخ درخيالم ميرسد گويي كه تو تمام خاطرخواهي هايم را بي گناه آلوده چشمان ديگري كردي|:

[shahid]

دلی که بشکنه مث لیوانیه که بشکنه دیگه هیچوقت نمیشه درستش کرد

[ᴠᴀᴍᴘɪʀᴇ]

تلخ ترین لحظه آن جا بود
که لبهٔ پرتگاه ایستادیم
اما کسی نگرانمان نشد ...
شاید انقدر ساکت ماندیم
که فراموشمان کردند ..!

[Emmɑ]

احـترام گذاشتیم فکر کردن نمیفهمیم
محبت کردیم خیال کردن گدای محبتیم
وای به حــال این مردم...
نه احــترام سرشان میشود نه توجه
کنار این مردم شاد نمیشوی
فقــط تنهایی را بیشتر احســاس میکنی
و همان بهتر کـِ درد تنهایی را تنها بکشی
تا اینکه درد زخم زبان های مردم را بکشی

#حـسین پـناهــی

[مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב]

شبا رو زیره پوست تنهایی سرمیکنیم اما تنی به هوس های باطل نمیبریم چون احساسات واقعی پایان یافته.

[مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב]

تَنها شادیِه‍ زِندِگیم‍ اینِه‍ کِه‍ هیچکَس نِمیدونِه‍ دَر چِه‍ حَد غَـَمگینـَم‍ :”)

[shahid]

داشتم تاریخ میخوندم و متوجه شدم کسایی که دلتنگن سریعتر میمیرن
پس فک کنم منم بزودی ها میمیرم

[مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב]

نقش کیو داری ها؟..که همه چیو دادی پاش|: