22-12-2011، 17:47
منم بچه بودم یه جا خرابه مانند بودرفتم بعد من یک گج رو روی لاستیک گذاشتم بعد رفتم یه جا دیگه بعد برمیگشتم میدم گچ روی لاستیک جابجا شده چند بار هم این کار هم کردم بازم گج جابجا میشد ولی واقعیه
|
مطالب خواندنی در مورد جن |
|||||||||||||||||||||||||||||
22-12-2011، 17:47
منم بچه بودم یه جا خرابه مانند بودرفتم بعد من یک گج رو روی لاستیک گذاشتم بعد رفتم یه جا دیگه بعد برمیگشتم میدم گچ روی لاستیک جابجا شده چند بار هم این کار هم کردم بازم گج جابجا میشد ولی واقعیه
کاری نکنید اون جنی رو که دیدم تعریف کنم اما هر وقت فکرشو میکنم اشک میاد تو چشمام
توی شهریور بود من خونه پدر بزرگم بودم همه بیرون بودن بحز من وخاله و مادر بزرگم که اونا میخواستن برن بیرون تقریبا 7 بار گفتن تو هم بیا اما من گفتم نه نمیام و نمیترسم. وقتی رفتن بیرون من همه چیرو خاموش کردم و توی سکوت کامل شروع کردم آهنگ های توی کامپیوتر داییم رو مرتب کردم که حال خونشون Lمانند هست و کامپیوتر آخرش گذاشتن. اولش دیدم از توی زیر زمین یکی میزنه زیر پام و میکوبه دیوار به روی خودم نیاوردم بار بعدی رفت توی اتاق پدر بزرگم شروع کرد سر و صدا اما بازم به روی خودم نیاوردم اعدیما نمیدونم چرا هر بار میخوایت نزدیکتر بشه بهم بار بعدی اومد توی اتاق بعدی که نزدیک تر اما بازم محل نزاشتم که اومد توی آشپز خونه و با ظرف ها ور رفتن منم دیگه مطمعن شدم یکی هست الکی بلند شدم رفتم حموم که کنا آشپز خونس دستمو شستم و دوباره اومدم سر جام بعدش خدا اون روزه نیاره از کنارم با فاصله دو متر و نیم با سرعت زیاد و صدای ناهنجاری که انگار مثلا یه فوتی و دادی رو باهم میکس کنی رد شد صدا درآورد از خودش ما تا اون جایی که میدونم مشکی بود منم کاری نمیتونستم بکنم نشستم سر جام اما من از قبل میدونستم که این خونه جن داره اما واسم مهم نیست هنوزم نمیترسم تنها وایسم خونشون من کلی روی اون عکس آقای سلطان احساس کار کردم اگه خودش انداخته باشش اون یه پیر زنه اما شاید باورتون نشه اما میخواد خود نمایی کنه پس نتیجه گرفتم که آقا سلطان یه کاری کرده که اون جایی که داشته اون کارو انجام میداده همون پیر زنه هم بوده منم همچین عکسی وقتی که کلاس چهارم دبستان بودم با عمه و عموهام و شوهر عمم که واقعا مذهبیه رفته بودیم سر خاک مادر بزرگم و خیلی از آشناهای دیگه اما موقع برگشت من و عمم یه بیست متری عقب مونده بودیم که من گفتم عمه بزار من یه عکس بندازم ببینم چه طوری میشه اما از قبل اطلاع داشتم که اگه توی تاریکی شب و دوربین بدون فلاش استفاده کنید جن نمیفهمه که شما قصد عکس گرفتم دارید ناگهانی باید رفتار کنید منم یک عکس انداختم و دیدم دوتا جن خووووووووشگل که میدیدیش میمردی افتاده بودن توی عکی اما دیگه توی هر مهمونی که میرفتیم پدر بزرگ مادریم گوشیمو میگرفت و به همه نشونش میداد که منم پاکش کردم
22-12-2011، 20:28
آخه مرد حسابی من تو همون کوه یه عکس از خودمم دارم که بچه ها همه دیدن !! در ضمن اون جا که ما رفته بودیم کس دیگه ای جز ما نبود ! آخه کاملا احمقانه س !!
یه پیرزن تو اون کوه که نه خونه ای بود نه هیچ آدم زنده ای اونجا چه غلطی میکنه ؟؟؟ در ضمن من نیازی به خود نمایی ندارم آقای نسبتا محترم
22-12-2011، 21:37
داداش مطلبو درست بخون
گفتم پیر زنه برای خود نمایی اون کارو کرده اگه از آشناهات کسی رفت اونجا بگو دوباره اون کارو بکنه اگه من میدونستم میرفتم آخه شهریور هر روز یک شهر شمال بودم اما اگه دوباره همچین اتفاقی افتاد یک سنجاق یا سوزن سریع از مامانت میگیری و نمیگی برای چته و سریع میری دنبالش اما تنها نه با کسی که ترسو نباشه و یک چراغ قوه هم داشته باش من همیشه توی ماشینم یک سوزن میزارم اما هیچ وقت نترس برو با سوزن بگیرش میدونی من لکنت زبان دارم؟ اما به خاطر مرور زبان تقریبا از بین داره میره من وقتی بچه بودم داییم فکر کرده من خواب بودم و اومده توی اتاق برقو خاموش کرده اما اون 10 سالش بوده که بعد از یک ربع صدای جیغ وحشدناک منو میشنون و میان پیشم و من از اون موقع تا الان لکنت زبان دارم گاهی اوقات به خاطر لکنت زبانم گریه میکنم که چرا داییم اون کارو کرده که من عیب دار شدم اما داره کمتر میشه
23-12-2011، 11:01
man jen didam vali ghiyafash heykalesh chejori bevojod amad nadidamo nemidonam vali didam to ghabreston
23-12-2011، 11:10
خسته نباشی
من انقدر دیدم که حاضرم باهاشون بشینم پلی استیشن بازی کنم اون آخرین پاسخ منو بخون
من در کتابی که از کتابخانه ی محله قرض گرفته بودم مطالبی رو که یادم باشه برای شما آنها هم یکی از ارتش های خداوند متعال هستند غذای آنها استخوان است و آنها به غذایشان اهمیت می دهند , طوری که اگر کسی که سر آب گوشت خوردن به استخوان گوسفند دست بزند و استخوان را بشکند تا محتویات درونش را بخورد جن ها شما را راحت نمی گذارند و منتظر وقتی هستند که شما را در مکانی متروکه گیر بیاورند تا انتقام غذا و سهمشان را از شما بگیرند
:در دنیا دو نوع جن وجود دارد 1_جن خوب: آنها به سراغ کسانی می روند که تازه به جمع گناه کاران پیوسته اند (برای کسانی مانند کودکان از طرف خداوند ارفاق می شود) و به آنها اخطار میدهند که از خداوند دور نشوند و مگر نه مجبورند شما را آزار دهند.البته این را به یاد داشته باشید که وقتی جنی به سراغ شما آمد نباید با حرف هایش مخالفت کرد و به کسی بگویید که با یک جن در ارتباط هستید (حتی به خانواده هم نباید اطلاع داد) و در غیر این صورت جن مورد نظر به سراغ شما می آید و شما را می کشد. 2_جن بد: آنهادبه سراغ کسانی می آیند که دیگر آلوده به گناه هستند.آنها در همان لحظه اول ملاقات دست به آزار و اذیت و حتی قتل شما می زنند.در مورد این یکی جن باید دانست که نباید آن را به شوخی بگیریم و حظور آن را به دیگران و خانواده خبر ندهیم و همین طور از این قضیه سوأستفاده نکنیم که به دیگران بگوییم ما آدم نترسی و با جن در ارتباط هستیم.
23-12-2011، 12:34
عجب کتاب مزخرفی بوده
23-12-2011، 14:11
نقل قول: طوری که اگر کسی که سر آب گوشت خوردن به استخوان گوسفند دست بزند و استخوان را بشکند تا محتویات درونش را بخورد جن ها شما را راحت نمی گذارند و منتظر وقتی هستند که شما را در مکانی متروکه گیر بیاورند تا انتقام غذا و سهمشان را از شما بگیرندطرفای ما چون تو کوهاش گوسفند پروش می دن و اون افراد گوسفند زیاد هم می خورن این کاری که شما می گی یه کار عادی برای اونا استولی جنی ندیدن.
23-12-2011، 21:26
وااااای چه ترسناک
| |||||||||||||||||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|