امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اپارتمان وان دی ها(وان دایرکشن)3

#1
هری برای خودش و لوییس نسکافه ریخت و برای هر دوشون شکر هم اضافه کرد.
اومد جلوی لوییس و لبخند زد
هری:بفرمایید عزیزم
لوییس:ممنون عزیزم...میگم دیگه یک پا کدبانو شدیا
هری خندید و لپاش گل انداخت.
لوییس:هی اگه گفتی یاد چی افتادم
هری:چی؟
لوییس:یاد اولین روزی که دیدمت و ازت خوشم اومد
فلش بک روز های عاشقی لوییس!
لیام|
امروز یه روز خیلی باحاله چوون لوییس میره مسافرت و ما کلی تو ساختمون سر وصدا راه میندازیم نمیدونید چه کیفی داره که.
تازه امروز یک نفر قراره به ساکنین این ساختمان اضافه بشه برو بچز میگن اسمش هری استایلز هست...میگن بچه خوشگلیه خیلی دوست دارم ببینمش.
اوه راستی یچی دیگه امیدوارم زین زودتر از من اونو نبینه...این خیلی منو عصبی میکنه.
.
.
.
لوییس ساعت مچیشو دستش کرد و از خونه خارج شد و چمدون به دست به سمت ماشینش حرکت کرد همینکه سوار ماشین شد و راه افتاد از اونورم ماشین فراری خوشگل زردی که هری پشت فرمونش بود جلوی آپارتمان وان دی ها توقف کرد.
وییییییییییییییییییییییییییییییییژ(این صدای ترمزش بود بله هههه)
هری از ماشینش پیداه شد و عینک دودیشو زد بالا.
وارد ساختمان شد و داشت درو میبست که یهو صدای جیغ و داد یکی رو شنید
زین:واااااااااااای...دست...دست
هری درو ول کرد و با نیش باز شروع کرد به دست زدن
زین:دستم...دستم
هری ایندفعه بشکن زد.
زین عصبانی شد دروحل داد که خورد توی سر لیام.
لیام دماغشو گرفت:آخخخخخخخخ...احمق بیشعور چه مرگته؟؟
زین نخودی خندید:ای وای ببخشید
لیام با تعجب به هری نگاه کرد:چه خبره تولد کیه؟؟که دست میزنید؟؟
زین خندید:تولد کیلو چنده دستم لای در گیر کرده بود که این...
بعد انگار که چیزی یادشون اومده باشه سریع تغییر چهره دادن و داد زدن.
:دزددددددددددددددددددد
هری دستپاچه شد:کووووو کجاست؟؟خدا بهمون رحم کنه
لیام:ببینم تو هری نیستی؟؟
هری:چرا خودمم
زین چشماش برقی زد:اوه مای گاد تو خیلی خوشگلی
هری لپاش سرخ شد.
در باز شد و لوییس اومد تو و همه به اون خیره شدن.
لوییس هم وقتی هری رو دید چشماش تا حد ممکن باز شد:
توی دلش گفت:خدایا این فرشته دیگه کیه؟؟:
.
.
:خدایا این فرشته کیه؟:
لیام با تعجب به لوییس نگاه میکرد و زین هم سر تا پاشو با تعجب بررسی میکرد و هری بنده خدا هم هاج و واج نگاهش میکرد.
لوییس به موهاش جلبک چسبیده بود و سر تاپاش خیس آب بود و چمدونشم گلی.
لیام که فکش رسیده بود تا کف پاش با تعجب گفت:لوییس تو اینجا چیکار میکنی؟؟مگه نرفته بودی مسافرت
لوییس از عالم هپروت بیرون اومد و به لیام نگاه کرد:میبینی که چه گندی بالا آوردم
زین زد زیر خنده و بلند بلند میخندید.
لیام یک پس گردنی بهش زد
شترررررررررررررررغ
زین:آخ الاغ چرا میزنی؟؟
لیام:چیش خنده داشت...انگل...بوووووووووووووق(شرمنده حرفای بد بد میزنند نمیشه اینجا گفت!)
زین همونطور که گردنشو م/ی/م/ا/ل/ی/د گفت:خب آخه شبیه جنگلیا شده انگار همین الان از جنگل آمازون فرار کرده.
اینبار لیام و زین با هم زدند زیر خنده و لوییس بنده خدا هم تنها کاری که کرد این بود=سکوووووووووووووووووووت.
.
.
در یخچالشو باز کرد توشو نگاه کرد:وای این تو که نخود فرنگی هم پیدا نمیشه.
هیچی دیگه از اونجایی که یخچالش شبیه قحطی(نمیدونم درسته؟)زده ها بود تصمیم گرفت با جیب پر از پولش به سوپر مارکت سر کوچه سفر کنه(البته با ماشین فراری خوشگلش...آخه اون عادت نداشت حتی 2قدم پیاده طی کنه!!)(اووووووووووو چقدر ناز دارن ایشون)
هری سویچشو برداشت و در خونه رو باز کرد و خارج شد.
.
.
لوییس از خونه بیرون اومد میخواست بره برای خودش دو بسته شیر بخره سرشو انداخت پایین و به راهش ادامه داد که یهو:دااااااااااام
خورد به یه نفر و سرشو گرفت:آآآآآآآآآخ ملاجم
هری:ببخشید تقصییر من بود!
لوییس به اون نگاه کرد و لبخند زد:نه بابا تقصییر من بود!
هری خندید:خواهش میکنم تقصییر من بود!
لوییس هم خندید:خواهش نکنید چوون تقصییر من بود!
هری سرخ شد:این حرفارو نزنید تقصییر من بود!
لوییس هم سرخ شد:شما اون حرفارو نزنید تقصییر من بود!
هری سرشو انداخت پایین:وای خجالتم ندید تقصییر من بود!
لوییس هم سرشو انداخت پایین:خجالت نکشید تقصییر...(اااااااااااااااای مرض)
نایل:ااااااااااااااااااااااااااااای مرض ببندید دیگه بابا ، هی تقصییر من بود تقصییر من بود...دههههههههههه یه دو دقیقه اومدیم کپه مرگمونو بزاریما اگه شما گذاشتیدا ....من موندم شما کار و زندگی ندارید؟؟...شما خودتون خونه ندارید میاید توی راهرو مشکلات خانوادگیتونو حل میکنید؟؟
بعدشم روشو برگردوند و دستشو کشید روی صورتش:اااااااااااای پدر عاشقی بسوووووووووووووووزه!!
پایان فلش بک
هری خندید:آره بعدشم نایل گند زد بهش
لوییس بشکن زد:دقیقا خانومی...اما همه اینا باعث نشد که ما از هم زده بشیم مگه نه؟؟
هری گونشو ب/و/س/ی/د.!
زین:اووووووووووووووووووووووووق استفراق(یا...(غ)!!)Big GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig Grin
اپارتمان وان دی ها(وان دایرکشن)3 1
پاسخ
 سپاس شده توسط [ niki ] ، Ƒαкє ѕмιƖє ، کریستال ، sara mehrani ، ♫♪M.J.X♪♫ ، "♥sadaf♥" ، ɓŁŪ£ ɢĩŔŁツßレuε gïrレツ≧✯◡✯≦
آگهی
#2
قسمت بعدی کیه؟
crying
Tell these girls
they don’t need men
-to feel like -women
پاسخ
#3
فعلا نیستش اما شاید 2 یا3 روز دیگه
اپارتمان وان دی ها(وان دایرکشن)3 1
پاسخ
#4
ععععععععععععععععععععععععععععععععاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا​اااااللللللللللللللللللللللللللللللللللللییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی​یییییییییییییHeartHeartHeartHeartHeartHeartHeartHeartHeartHeartعالی بود عزیزم مرسیHeartHeartHeartHeartHeart
I LOVE ONE DIRECTIONHeart
پاسخ
#5
Big GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig Grinخعلی باحال بود.مخصوصا اون تیکه خانومیBig Grinخخخخخخ
فقطیهتیریمیتونهشادیآورهزندگیباشهBlush
پاسخ
#6
منم همون قسمتشو دوس دارمBig Grin
اپارتمان وان دی ها(وان دایرکشن)3 1
پاسخ
#7
خوب بود
پاسخ
#8
حوصله خوندن نداشتم:183:
اپارتمان وان دی ها(وان دایرکشن)3 1
پاسخ
#9
عالی بود
لاولی
پاسخ
#10
mersi
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  کدوم عضو وان دایرکشن رو بیشتر دوس داری ؟
Heart آپارتمان وان دی ها(داستان درباره وان دایرکشن)
  فن فیکشن "خاطرات مـُـرده نـآیل" وان دایرکشن (خیلی غم انگیزه)
Heart رابطه های اجباری و دروغی اعضای وان دایرکشن
Star فکت های وان دایرکشن
Music با کدوم آهنگ وان دایرکشن تو عروسیتون می رقصید ؟ ( + کیس آیفون نایل ♥ )
Heart قسمت4 فن فیکشن وان دایرکشن ور شکسته میشود؟؟!!
  تاریخ انتشار آلبوم جدید سلنا گومز، دمی لواتو، آریانا گرنده، جاستین بیبر و وان دایرکشن
  آیا هری استایلز وان دایرکشن را ترک خواهد کرد؟
  خداحافظی وان دایرکشن تا سال2017+عکس

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان