امتیاز موضوع:
  • 9 رأی - میانگین امتیازات: 4.56
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بغض قلم ❥ ..

مسیحای جوانمرد من! ای ترسای پیر ِ پیرهن چرکین!
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آی...
دمت گرم و سرت خوش باد!
سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای!

#مهدی_اخوان_ثالث
 سپاس شده توسط Mr.Ramin ، royayebarfi
آگهی
مدتیه همه چیزو فقط نگاه‌میکنم
فکرمیکنم ایا دلم میخواد دختر داشته باشم؟
که اگر دختری داشته باشم که تنها باشه ،که بترسه ،که بخواد محبوب باشه ودماغشو عمل کنه ، که هنوزم فکرکنه خواستنی نیست وپروتز بزاره وخودشو ناقص کنه ، باید چیکارکنم؟
فکرمیکنم که اگر بدزدنش ،بهش تجاوز کنن اون فقط شونزده سالش باشه ومن سالها بعد هم ازش خبری نداشته باشم ،چقدر درد سینه م رو مچاله میکنه؟
اگر من نفهمم و وادارش کنم ، که موزیک عجیب وغریب گوش نده ،که معدلش بیست باشه و اون افسرده بشه وتو دیگه نفهمی تو چشماش چه حسی هست ، اونوقت من مادر خوبی بودم؟
اگر مردم به دخترم بگن یه مرد پیداکن ،بگن وقتی عاشق شدی ،قدم اول رو تو برندار! انقدر صبرکن تا اون دود شه بره هوا...
بگن اگر بهت تجاوز شد تسلیم شو وگرنه کشته میشی واگر زنده بمونی باید تا ابد سکوت کنی .
نه !
من نمیخوام هیچ دختری پا به این دنیا بزاره(:
 سپاس شده توسط ♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱ ، امیر‌حسین
ی قدم بیا‌جلو. . . دو قدم میام
ی قدم برو عقب. . . ببخشید شما؟؟؟ (;
 سپاس شده توسط ♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱ ، ⓩⓐⓗⓡⓐ ، royayebarfi
کاش تنها نبودم...
کاش تنها نبودی
آن‌وقت می‌توانستیم
به این موضوع و موضوعات دیگر
این‌قدر بلند‌بلند بخندیم
تا همسایه‌هامان از خواب بیدار شوند

#حسین_پناهی

♡_♡
 سپاس شده توسط ♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱ ، Mr.Ramin ، royayebarfi
It's a routine, but a strong smile..!(: ❤
11# اسفند
 سپاس شده توسط ♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱ ، امیر‌حسین ، Mr.Ramin
جای خالی تو در این خانه بزرگترین بحرانِ خاورمیانه است!این اَحمَق ها هنوز برای نَفت می جنگند!!
 سپاس شده توسط ♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱ ، امیر‌حسین ، Mr.Ramin ، royayebarfi
دل خستہ ام از قصہ ھای عاشقانہ
مھر و وفا گم شد در این دور و زمونہ
عشق و محبت این زمان حرفی دروغہ
شمع شبستان صداقت بی فروغہ
چشمام ز غم خونبارہ بس کہ شبا بیدارہ
دلم در این وانفسا از عاشقی بیزارہ. . .
 سپاس شده توسط Mr.Ramin ، دلبرہ دیوانہ
عاشقم کردی و رفتی، لعنتی این را بدان..
پیش پایت می گذارد روزگار این درد را...
A psychopath bibliophile
 سپاس شده توسط Đęąđ.ğïřł ، royayebarfi
شاید انکار کنم..!
ولی بعضی شب ها
آنقدر دردهایم شدید می شود
که کُنج خیال خود کِز می کنم
وتا صبح
به این فکر می کنم..!
آن که جانم بود
چرا یک روز
بلای جانم شد..!
A psychopath bibliophile
 سپاس شده توسط Đęąđ.ğïřł ، royayebarfi
کاش قلم نشاني تورا مينوشت
نه در به دري مرا.....
شب بود ھوا ریخت بہ ھم
من چنان درد کشیدم کہ خدا ریخت بہ ھم
 سپاس شده توسط Mr.Ramin ، Đęąđ.ğïřł ، royayebarfi


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان