بغض قلم ❥ .. (نسخه یازدهم)

[[ SouL ]]

تا چن وخ پیش فکر میکردم تنهایی درد بزرگیه !
اما الان فهمیدم از اون بدتر ، آدمایین که تنهات میکنن..

[[ SouL ]]

دلم تنگ است
برای کسی ک نمیشود اورا خواست
نمیشود اورا داشت
فقط میشود سخت برای او دلتنگ شد
و در حسرت آغوشش سوخت !

[מַברִיק]

صد جان فدای آنکه دلش با زبان یکیست ...
_حافظ

[امیر‌حسین]

تو زبون «گیلکی» اصطلاحی وجود داره به اسم «کولوشن»
به معنی:
«مرغ جوجه دار»...!
علاوه بر جوجه های خودش ، جوجه اردک ها، بوقلمون یا هر جوجه پرنده خونگی رو باشه نگه میداره و مثل بچه های خودش بهش محبت میکنه و از هیچ چیزی براش دریغ نمیکنه،
خیلی مادرانه،
خیلی مهربون،
و بی چشم داشت!
برای همین همه جوجه هام تنها کاری که میتونن براش انجام بدن اینه که به یک اندازه دوستش داشته باشن.

کاش تو زندگیمون سطح توقع و انتظارمون از آدمهارو به صفر‌م میرسوندیم و آدمهارو از دریچه منافعِ مون تماشا نمیکردیم،
کاش متوجه میشدیم همه دنیا مثل ما ادمن، نه خدا، نه فرشته و نه هیچ‌موجود دیگه ای،
مثل ما میشکنن، 
مثل ما خورد میشن،
مثل ما متلاشی میشن،
کاش هیچوقت در هیچ زمانی آدمهارو از خوب بودن و خوب باقی موندن پشیمون نمیکردیم تا این چرخه مِهر تو دنیامون بچرخه و از بین نره.

[فرگل مشتاقی]


+با افتخار گیلکم

[مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב]

تنهایی... بهتراز اعتمادداشتن

[مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב]

قصه عشق تمامی احساسات غافلگیرانه ایست که تمام دلبستگی هایت را تبدیل به بغض میکند.

[مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב]

ما از آن ها که تسلّایشان می دادیم

غمگین تر بودیم…

[ᴠᴀᴍᴘɪʀᴇ]

یه لحــظــه هایــی تو زندگی هست که سر جمع دو دقیقه هم نبوده
اما یادش یه عــمـــر آدمو داغون می کنه…

[βάરãɲ]

تنهایی انتخاب خودم بود ولی باعثش اونا بودن (:

[مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב]

باز من تو عمق تاریکی منتظر نور...