2 روز پیش تو خونه ی مادربزرگم داشتم درسمو میخوندم یهو حواسم جلب پاک کنم شد که دیدم خود کاری شده!فکر کردم حتمن کار بچه های کلاسمون بوده من متوجه نشدم!تا اومدم دهن باز کنم بگم:کدوم اسکول بیشعوری این کارو کرده؟یه دفعه مادربزرگم گفت اینو من کردم پاک که میشه؟دیگه من کوپ کرده بودم تا حالا دارم خدا رو شکر میکنم به مادربزرگم نگفتم این حرفو!
ایام عید منو دخترعمم که 7 ماه ازم برزگتره با پسر عموم که یه ماه ازم بزرگتزه داشتیم تو اتاق حرف میزدیم !من خسته شدم دراز کشیدم!دختر عمم گفت نگار بکش پایین!منم با کمال خونسردی گفتم کشیدم!دیدم یهو داره از خنده میترکه که بعد تازه متوجه سوتیم شدم!ولی بخدا من منظورم لباسم بود که یکم رفته بود بالا!
من و چند تا از دوستام داشتیم راجع به سوتی هامون میگفتیم که من دهن باز کردم گفتم:من نمیدم نمیدم یهو یه گنده میدم!دیدم دوستم داره از خنده میترکه که باز هم تازه فهمیدم چه گندی زدم!ولی من به خدا منظورم سوتی بود!
میبینین تو رو خدا هر روز من با این همه مسعله که اصطلاحن سوتی ام داره مواجه هستم!شما هم همینطورید عایا؟
ایام عید منو دخترعمم که 7 ماه ازم برزگتره با پسر عموم که یه ماه ازم بزرگتزه داشتیم تو اتاق حرف میزدیم !من خسته شدم دراز کشیدم!دختر عمم گفت نگار بکش پایین!منم با کمال خونسردی گفتم کشیدم!دیدم یهو داره از خنده میترکه که بعد تازه متوجه سوتیم شدم!ولی بخدا من منظورم لباسم بود که یکم رفته بود بالا!
من و چند تا از دوستام داشتیم راجع به سوتی هامون میگفتیم که من دهن باز کردم گفتم:من نمیدم نمیدم یهو یه گنده میدم!دیدم دوستم داره از خنده میترکه که باز هم تازه فهمیدم چه گندی زدم!ولی من به خدا منظورم سوتی بود!
میبینین تو رو خدا هر روز من با این همه مسعله که اصطلاحن سوتی ام داره مواجه هستم!شما هم همینطورید عایا؟