نمی بخشمت ...........

[Apathetic]

تنهایی را دوست دارم زیرا بی وفا نیست ... تنهایی را دوست دارم زیرا عشق دروغی در آن نیست ... تنهایی را دوست دارم زیرا تجربه کردم ... تنهایی را دوست دارم زیرا خداوند هم تنهاست .. . تنهایی را دوست دارم زیرا.... در کلبه تنهایی هایم در انتظار خواهم گریست و انتظار کشیدنم را پنهان خواهم کرد

[Armina]

گاهي
پشت پنجـــره هم نميتوان گريست
در دل اهسته و آرام
نم نم و پيوسته مي باري
فقط...
سر انگشتان احساست
خيسي اين حسِ دردناک را
مي فهمد..و این است حال این روزهای من ..

[مافیا]

خیلی قشنگ بود

[Armina]

اتکه امروز دستانش را اینقدر محکم گرفته ای
دیروز عاشق من بود
دستنت را خسته نکن
فردا تو هم تنهایی

[Apathetic]

وقتی کتاب خاطرات را ورق می زنم،
همش خاطره ای را میبینم
که تو را از دستـ داده ام!
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

[melodi+]

زمانی که جلوی تلفن های عمومی صف می کشیدند

عشق ها با ارزشتر بود

از این روز ها که

پشت خطی ها صف می کشند

[شکوفه2]

دیگه تو رو نمی بخشم چون که دلم و شکستی با احساساتم بازی کردی هی گفتی عاشقتم جدی گرفتم حرفتو اما کاش بدون خداحافظی گذاشتی رو رفتی نمی بخشمت هیچ وقت چون با احساساتم بازی کردی

این حکایت منه دقیقا

[melodi+]

چـمـــدانـتـــــ را بــــسـتـ ـ ــے

و چـ ــنــــدبــــار پـــشـــتـــِ سـرتــــ را نــــگـاهــــ کـردے

وزیــــر لـــبــــ گـفـــتـ ـ ــے :

" چــیـــزے را جــــا نــــگـــذاشـــتـــهـــ امــــ ؟ "

چـ ــرا (!) بــــرگــــرد...

یـــکــــ دنـــیـــا خـ ـاطـــرهـــ........................

[Armina]

ببار بارانـــــ
که دلتنگم....مثال مرده بی رنگم

ببار بارانــــ
کمی آرام....که پاییز هم صدایم شد
که دلتنگی و تنهایی رفیق با وفایم شد

ببار بارانـــــ
بزن بر شیشه قلبم....بکوب این شیشه را بشکن
که درد کمتری دارد اگر با دست تو باشد

ببار باران
که تا اوج نخفتن ها مدام باریدم از یادش

ببار بارانــــ
درخت و برگ خوابیدن
اقاقی....یاس وحشی....کوچه ها روزهاست خشکیدن

ببار بارانــــ
جماعت عشق را کشتن
کلاغا بوته ی سبز وفا را بی صدا خوردن
ولی بارانـــــ ، تو با من بی وفایی
توهم تا خانه ی همسایه می باری
و تا من
میشوی یک ابر تو خالی

ببار بارانــــ
ببار بارانــــــ......که تنهایم

[Apathetic]

يک بار براي ديدن دريا قدم به ساحل گذاشتي...
اما امواج دريا هزاران بار براي بوسيدن قدمگاهت تا روي ساحل پیش آمدند.
دلم برات تنگ میشه اما هزاران بار بر قدمگاهت بوسه میزنم.