امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

وابستگی

#1
وابستگی 1


ای کاش نگاه خسته را خوابی بود / یا در شب بی ستاره مهتابی بود

ما مثل دو کاج دور از هم هستیم / ای کاش که بین من و تو تابی بود . . .
.
.
.
بوی نفسهای لبت جان و دلم وا می کند

اما نمی دانم چرا امروز و فردا می کند

با بودنت کنار من ، غم های عالم می رود

فکر تو در این قلب من هر لحظه غوغا می کند . . .
.
.
.
حسادت نکن! … این که بعد از تو بغل گرفته ام …

زانوی غـَم اســت
.
.
.
از حساب و کتاب بازار عشق

هیچ گاه سر در نیاوردم !

و هنوز نمی دانم چگونه می شود

هربار که تو بی دلیل ترکم می کنی

من بدهکارت می شوم ؟
.
.
.
این بار من یک بارگی در عاشقی پیچیده ام

این بار من یک بارگی از عافیت بُبریده ام

در دیده ی من اندر آ، وز چشم من بنگر مرا

زیرا برون از دیده ها منزلگهی بگزیده ام
.
.
.
تو به احساست بیاموز نفس نکشد

هوای دل ها آلودست

اینجا

فاصله یک عشق تا عشق بعدی

یک نخ سیگار است . . . !
.
.
.
ایـن شــعرهـــا
بـــرونــد بــه جــهنّم
مــن فقــط
دیــوانـه ی آن لحــظه ام…
که قــــلبت…
زیــــر ســـرم
دسـت و پـــا بزند….
.
.
.
تـــو برمی گردی و زندگی را از جایی که پاره شده دوباره به هم می دوزیم
در صندوقِ خاطره ها هنوز نخ برای بخیه زدن هستـــــــــ…!
.
.
.
آهاے همیشگے ترینم!
تمام فعل هاے ماضے ام را ببر..
چہ در گذر باشے
چہ نباشے
براے من استمــــــــــــــــــــــــــــــــــــرارے
خواهے بود..
من هر لحظه تو را صرف مے کنم!
.
.
.
هنوز هم وقتی باران می آید
تنم را به قطرات باران می سپارم
می گویند باران رساناست
شاید دستهای من را هم به دستهای تو برساند
.
.
.
پلکهای مرطوب مرا باور کن
این باران نیست که میبارد
صدای خسته ی من است که از چشمانم بیرون می ریزند . . .
پاسخ
 سپاس شده توسط mohammad31 ، atefeh♥
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان