زبان و فرهنگ پارسی(لختی برای وطن)

[هامان کبیر]

با نام خدای پارسیان این مرز و بوم ترکان و تازیان و... که نژادشان ایرانی به حتم پارس اند اما باز نگران نباشید چرا که این زبان از برای تمامی زفان هاست و ما از بامدادان این روز بر آن شده ایم تا با یاری ایزد منان و شما وطن دوستان دست به کاری شگرف زنیم.
با سپاس هامان کبیر

---

با نام یار مهربانمان درود باد بدین نگاشته توجه نمایید و احساس یا سپاستان را بیان کنید فردا روز ادامه اش را خواهم گذارد

تازیان(اعراب) بما آموختند بجای خوراک بگوييم غذا،که خود به ادرار شتر مي گويند؛براي شمارش خودمان بجای تن از نفر که براي شتر بکار مي برند بکار بريم؛بجای واق واق سگ بگوييم پارس پارس که نام اوليه سرزمينمان است؛اينکه بگوييم شاهنامه آخرش خوش است چون آخر شاهنامه ايرانيان از اعراب شکست می خورند آيا وقتش نرسيده (فرهنگ ريشه ای )خود را از اين همه نا آگاهی رها سازيم.
فردا روز تحلیلش را خواهم گذارد با سپاس هامان کبیر

[هامان کبیر]

با نام خدای پارسیان این مرز و بوم ترکان و تازیان و... که نژادشان ایرانی به حتم پارس اند اما باز نگران نباشید چرا که این زبان از برای تمامی زفان هاست و ما از بامدادان این روز بر آن شده ایم تا با یاری ایزد منان و شما وطن دوستان دست به کاری شگرف زنیم.
با سپاس هامان کبیر

---

با نام یار مهربانمان درود باد بدین نگاشته توجه نمایید و احساس یا سپاستان را بیان کنید فردا روز ادامه اش را خواهم گذارد

تازیان(اعراب) بما آموختند بجای خوراک بگوييم غذا،که خود به ادرار شتر می گويند؛برای شمارش خودمان بجای تن از نفر که برای شتر بکار می برند بکار بريم؛بجای واق واق سگ بگوييم پارس پارس که نام اوليه سرزمينمان است؛اينکه بگوييم شاهنامه آخرش خوش است چون آخر شاهنامه ايرانيان از اعراب شکست می خورند آيا وقتش نرسيده (فرهنگ ريشه اي )خود را از اين همه نا آگاهی رها سازيم.
فردا روز تحلیلش را خواهم گذارد با سپاس هامان کبیر

[هامان کبیر]

با نام خدای پارسیان این مرز و بوم ترکان و تازیان و... که نژادشان ایرانی به حتم پارس اند اما باز نگران نباشید چرا که این زبان از برای تمامی زفان هاست و ما از بامدادان این روز بر آن شده ایم تا با یاری ایزد منان و شما وطن دوستان دست به کاری شگرف زنیم.
با سپاس هامان کبیر

---

با نام یار مهربانمان درود باد بدین نگاشته توجه نمایید و احساس یا سپاستان را بیان کنید فردا روز ادامه اش را خواهم گذارد

تازیان(اعراب) بما آموختند بجای خوراک بگوييم غذا،که خود به ادرار شتر می گويند؛برای شمارش خودمان بجای تن از نفر که برای شتر بکار می برند بکار بريم؛بجای واق واق سگ بگوييم پارس پارس که نام اوليه سرزمينمان است؛اينکه بگوييم شاهنامه آخرش خوش است چون آخر شاهنامه ايرانيان از اعراب شکست می خورند آيا وقتش نرسيده (فرهنگ ريشه اي )خود را از اين همه نا آگاهی رها سازيم.
فردا روز تحلیلش را خواهم گذارد با سپاس هامان کبیر

یک شعر زیبا و یک نوشته زیبا:

هرگز نخواب کوروش

دارا جهان ندارد

سارا زبان ندارد

رستم در این هیاهو گرز گران ندارد

روز وداع خورشید زاینده رود خشکید

زیرا دل سپاهان نقش جهان ندارد

برنام پارس دریا نامی دگر نهادند

گویی که آرش ما تیر و کمان ندارد

دریای مازنی ها بر کام دیگران شد

دارا کجای کاری؟

دزدان سرزمینت بر بیستون نویسند

اینجا خدا ندارد

هرگز نخواب کوروش

ای مهر آریایی

بی نام تو وطن نیز

نام و نشان ندارد ...



پاسخ ساماندل زرینی بدین سروده:


کوروش بخواب یارا تا من،در جهانم
نیکی به تن ستانم در دست نامه دارم
قدر وطن تو خورشید نام وطن چو خورشید
خورشید کم بیارد وقتی زبان بیارم
ای ماه چون ستاره،ای خاک چون ترانه
تا من در این دیارم کوروش همی به خواب است
زیرا که در خیالش ایران،نامه دارد
سوزان دلی بدارم تا عرش من برفتم
تا غصه کم ندارد این دل چه ها بدارد
ای هم وطن کجایی ایران در این،دیار است
گلگون کفن نباشی،ایران دگر نداری
دست مرا تو برگیر،مشت مرا گره کن
گرز گران رستم برآر بر سر وی
تا ناگهی نباشد ایران کنام شیران
تا اندکی نباشد اهریمنی در ایران
ای هم وطن کجایی چشمت کجاست یارا
چشمت بشوی یارا آنگون که گفت سهراب
سهراب بگفت آن روز ؛لیکن کجایی یارا
الا یارا کجایی هامان* فردوسی گویم
که سی سالش برفت و که تخم اندر سخن کاشت
که گفت از آن همان دوست همان رستم بگویم
آخر سخن بگویم تا باشدت تو را یار این سخن زر از بار
تا باشدت چو روزی ایران دگر بیارد
ای روزگار توانی ایران دگر بیاری؟
یا که من و چو رستم اندر جهان بیاری
هیچگه نمی توانی؛؛ایران پر از من اوست
دیگر چرا بیاری فردوسی و چو رستم
رستم امروز فهمیده اند اندر دنیا بود یک دنیا آن هم بود روی خوش جان آرا
از همانند همین جان آرا امروز بود هماره ایران برپا

*همان
سروده ای از ساماندل زرینی
درآمدی بر ساماندل زرینی:
ساماندل زرینی (تخلص وی)در زرین دشت استان فارس چشم به جهان گشوده است و از زیباترین اشعار وی می توان مناظره ساماندل و صاحب دل را نام برد

[هامان کبیر]

دوستان ار خواستار اطلاعات تاریخی باشند خواهیم گذارد راستی رای دهی تا 5 پنج روز دگر پایدار است ار یزدان یاریمان دهد تا چندی دگر گردهمایی(انجمن) در وبگاه به راه خواهیم انداخت.

[FARID.SHOMPET]

بسیار خوب. ولی بهتر بود زمان ویژه ای برای این دیدگاه سنجی روشن نمی کردی.

[☭Nicola☭]

من که زبان پارسی رادوستش می دارم.به گزینه سوم هم رای دادم

[best~girl]

تا ابد زبان پارسی را دوست میدارم و هرگز از دوست داشتنش پشیمان نمیشوم

سخنی گرانبها از سحر

فقط زبان پارسی

[☭Nicola☭]

دوستان سریع تر رای بدهند چون زمانش تموم میشه.حالا کدوم افرادی به گزینه اول رای دادن؟؟خودشون بازبون خوش بگن

[هامان کبیر]

درود یزدان بر شما باد امروز نگاشته ای را قرار خواهیم داد که شاید برای افرادی شگرف به رای آید.
1391/4/11خورشیدی.هامان کبیر

---

بسیار خوب. ولی بهتر بود زمان ویژه ای برای این دیدگاه سنجی روشن نمی کردی.

دوستان دیگر،می دانند ما بسیار اندک سوگند یاد می کنیم؛اما به خداوندی خدا و بزرگی خودش سوگند ار افرادی بودند که به زبان پارسی علاقه داشتند تا زنده بودم و تا خون در رگ هایم جاری بود آن رای ستاندن را ادامه می دادم اما چه کنیم تا بدین روز نه در این مکان و نه در مکان هایی که روزانه چیزی حدود پنج صد یا یک هزار تن را به خود می دیدند اینگونه افراد را بسیار اندک دیده ام البته نگاشته ای است با قدمت بسیار از بزرگ و بزرج مردی تازی که می گوید از اندکی افراد در مسیر راست نهراسید و براستی که این فرهنگ آمیخته با پایان دهنده آیین ها برترین آین هاست. اما اشکالی را دارا نیست ار شد وقتش را سه روز افزایش می دهیم.
با سپاس هامان کبیر

[M.K.N]

من در کشوری زندگی میکنم که زبان آن پارسی است ولی به آن میگویند فارسی
چون عرب "پ" ندارد