امتیاز موضوع:
  • 5 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بیزارم از آن عشق که...

#51
دبیر فارسی بودم نامت را اولین غزل از صفحه کتابها می نهادم اگر دبیر جبر بودم عشق مجهول تو را بر قلب معلوم خودم بخش میکردم تا معادله محبت پدید آید اگر دبیر هندسه بودم ثابت می کردم که شعاع نگاهت چگونه از مرکز قلبم گذشت
پاسخ
آگهی
#52
به من قولبده

در تمام سالهایی که باقی مانده

تا به ابد...

مواظب خودت باشی....

شاید دیگر نباشم که یاداوری ات کنم....
+من از اینجا פֿــوـاهــم رفت..

و فرقے هــم نمے ڪنـב فانـوــωـے בاشتـہ باشم یا نهــ!

 ڪـωـے ڪـہ میگریزב..

 از گُم شـבن نمے هــراـωــב..
 
پاسخ
#53
نمی خواهم "نبودنت"...

از شمارش انگشتانم بیشتر شود...

اما،این روزها...

کاری از دستانم بر نمی آید...
بیزارم از آن عشق که... 6
پاسخ
 سپاس شده توسط ÐeaÐ GiЯl
#54
هنوز هم ، حوالی خواب های

شبانه ام پرسه میزنی

لعنتی !!

دیر وقت است ، آرام بگـــــــیر

بُگذار یک امشب را آسوده بخوابم……
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
بیزارم از آن عشق که... 6
پاسخ
 سپاس شده توسط maryam.ekh
#55
هــــــــــي روزگــــــــــــار!
عادت می کنم به داشتن چیزی و سپس نداشتنش

به بودن چیزی و سپس نبودنش

تنها عادت میکنم اما فراموش

نه نمی توانم
بعضیــآ مثــل ســُس خـــرســی مهــرآم میمونـــن !

فقط تــِــر تــِـر میکنـن ..


بــدون اینـــکه بــآزدهــی دآشتــه بـآشــن .. !!
پاسخ
#56
ڪسـے ڪــﮧ زیــآב تـو פـَـرفــآشــ میگــــﮧ بــیـפֿـیــآلــ

بیشتـَـر اَز هـمــﮧ فـِـڪــر و פֿـیــآلــ בآرهـ

فـَقـَـط בیگــﮧ פـوصلـــﮧ ے بـَـפـثـــ نـَـבآرهـ

چــوלּ פֿـَستـَستــــ
بیزارم از آن عشق که... 6
پاسخ
آگهی
#57
چه ساده بودم ، گمان میکردم به دورم میگردند

کسانی که دورم میزدند...!
آهـــــــــــــــای شماهایی که به"خلیج پارس "میگین "خلیج فارس"...شماها به پاکستان چی میگین..؟!؟!:|
پاسخ
#58
آغوشتـــــــ را دوستـــــــ دارمـــــ

امــــا

از دوباره بــــی پناه شدن




می ترسمــــــ...!

بعضیــآ مثــل ســُس خـــرســی مهــرآم میمونـــن !

فقط تــِــر تــِـر میکنـن ..


بــدون اینـــکه بــآزدهــی دآشتــه بـآشــن .. !!
پاسخ
#59
سـرد اسـت و مـن تـنهایـم

چـه جمـلـه ای !

پـــر از کـلیـشه …

پـــر از تـهـوع …

جـای ِ گـرمی نـشستـه ای و می خـوانـی :

" ســرد اسـت "…

یـخ نمـی کنـی …

حـس نـمی کنـی …

کـه مـن بـرای ِ نـوشتـن ِ همیـن دو کلمـه

چـه سرمایـی را گـذرانـدم …
بیزارم از آن عشق که... 6
پاسخ
#60
دیوارها هم عاشق میشوند
یادگاری ننویسید اگر قصد برگشتن ندارید...
بعضیــآ مثــل ســُس خـــرســی مهــرآم میمونـــن !

فقط تــِــر تــِـر میکنـن ..


بــدون اینـــکه بــآزدهــی دآشتــه بـآشــن .. !!
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان