17-05-2014، 16:13
راد بایر، کسی که نامش در کتاب رکوردهای گینس به ثبت رسیده، از جمله آدمهایی است که علاقهای به بازگو کردن زندگینامهاش ندارد. او هرگز به کسی نمیگوید کی، کجا و از چه پدر و مادری متولد شده و کسی نمیداند مراحل رشد او از ابتدا تاکنون که شهرتی به سزا دارد، چگونه طی شده است. او هنگام صحبت فقط از تواناییها و کارهایش حرف میزند تواناییهای عجیبی که شاید مو را برتن هر بینندهای سیخ کند. دیدن عکسهای او نیز خالی از شگفتی نیست.
بزرگترین کار برادبایر که منجر به ثبت نامش در کتاب رکوردهای گینس شد، بلعیدن شمشیر بود. البته بلعیدن شمشیر به تنهایی کاری نیست که باعث ثبت نام کسی در رکوردهای گینس شود. زیرا در دنیا آدمهای زیادی هستند که میتوانند با مهارت لازم شمشیری را وارد دهان خود کرده و بدون آسیب دیدن دیگر بار آن را از دهان خارج کنند. اما چیزی که در برادبایر منحصر به فرد بود، این است که توانست 8 شمشیر را در حلق خود جای دهد. او این کار را 26 1998 در یک نمایش تلویزیونی انجام داد و بلافاصله پس از آن نامش در کتاب رکوردهای گینس ثبت شد. البته او بعدها 13 آگوست 1999 رکورد خود را شکست و این بار در برابر دیدگان همه از جمله ماموران کتاب رکوردهای گینس 10 شمشیر 5/68 سانتیمتری را یکی پس از دیگری وارد حلق خود کرد و وقتی تعداد شمشیرهای درون دهانش به عدد 10 رسید، همه آنها را با دست گرفت و در دهان خود 180 درجه چرخاند. کاری که حتی برای یک شمشیر نیز بیسابقه بود. او سپس بدون اینکه کوچکترین آسیبی ببیند، شمشیرها را یکی پس از دیگری از دهان خارج کرد!
براد همچنین قادر است تیغهای خم شده، سرنیزه، شمشیرهای بدون دسته، دستگیره در و جارختی آویزی مخصوص کت و شلوار را ببلعد. یک بار نیز در یک شو تلویزیونی وقتی یک شمشیر را وارد حلق خود کرد، پشت دستگاه اشعه ایکس رفت تا تماشاچیان شمشیری را که وارد دهانش شده و تا معدهاش فرورفته بود، به چشم ببینند. او در اغلب نمایشهای خود از میزبانان میخواهد جلو بیایند و شمشیر را لمس کنند.
او خود تعریف میکند یک بار در هنگام تمرین فروکردن شمشیر در دهان و گلویش، به اشتباه باعث بریده شدن نای خود شد طوری که تا مدتها پس از آن دیگر قادر نبود چیزی بخورد و یا حتی بیاشامد.
یکی دیگر از کارهای شگفتانگیز برادبایر این است که وی قادر است راه را برهر نوع درد جسمانی و آسیبدیدگی ببندد. هرجسمی وقتی فشار جسمی نوک تیز را برخود احساس کند، دچار درد میشود و اگر این فشار ادامه داشته باشد منجر به خونریزی خواهد شد. اما براد از این قاعده مستثنی است. او در نمایشهای خود برتختی پر از میخ میخوابد، بدون اینکه آسیبی ببیند و پس از آن نیز تختهای مشابه تختهای که بر روی آن خوابیده را، روی سینهاش قرارمیدهد و از اطرافیان میخواهد برروی آن بخوابند و بعد در حالیکه مجبور است هم فشار میخهای زیربدن خود را تحمل کند، هم فشار میخهای روی سینهاش و هم وزن افرادی را که برروی تخته نشستهاند، شروع به اجرای تردستی میکند و بدون هیچ اشتباهی کار خود را به خوبی انجام میدهد. در یکی از این نمایشها او از 18 نفرخواست برروی تخته پرمیخی که روی سینه او قرارداشت، بنشینند و در این حالت هم با این که مجبور بود وزن تمام این آدمها و فشار میخها را تحمل کند، باز به تردستی پرداخت.
برادبایر قادر است وزنی معادل 50 کیلوگرم را با چانه خود تحمل کند و در ضمن تعادل جسم مورد نظر را نیز کاملاً حفظ کند. به این ترتیب که از یک میله وزنهبرداری که 50 کیلوگرم وزن دارد، استفاده میکند و با قرار دادن نوک آن برروی چانهاش، بدون استفاده از دستهای خود هم تعادل میله را حفظ میکند که نیفتد و هم وزن آن را تحمل میکند. او همین کار را با دوچرخه، نردبان، تبر، یک سینی پر از لیوان، شمع روشن ( که البته این یکی بسیار سبک اما داغ است) و یک توپ بولینگ 8 کیلویی در حالی که روی یک بطری بولینگ قراردارد، انجام میدهد و در حین حفظ تعادل این اشیاء برروی چانهاش به تردستی و بازی با حلقهها میپردازد.
یکی از کارهای جالب توجه تردستان بازی با توپها است. آنان چند توپ را به هوا میاندازند و به نوبت آنها را در دست گرفته و به هوا پرتاب میکنند. این کار به خاطر هم وزن بودن این توپها تا حدی قابل قبول است اما «بایر» همین عمل را با اشیاء عجیبی چون توپ فوتبال، حلقه، بطری نوشیدنی، توپ بولینگ، بطریهای بولینگ و 2 توپ پینگ پونگ و یا با سیب (در حالی که هر بار نیز گازی به آنها میزند)، بشقاب، کارد آشپزخانه، دوباره توپ و بطری بولینگ و توپهایی که آنها را از میان حلقهای میگذراند، انجام میدهد.
دیگر توانایی براد این است که میتواند مانند جعبهای ابزار مختلف را در صورتش جای دهد. او یک میخ را با چکش در بینیاش فرو میکند و همین کار را با یک میخ بزرگ هم انجام میدهد و سپس چکش سنگینی را به آن میآویزد. او برای نشان دادن صحت عمل خود یک بار وقتی میخی بلند به طول ده سانتیمتر را در بینیاش فروکرد، پشت دستگاه اشعه ایکس رفت تا ناظران وجود میخ را در بینیاش، کاملاً مشاهده کنند.
شاید یکی از بدترین و تهوع آورترین کارهایی که براد بایر انجام داده باشد، گذاردن یک رتیل و یا عنکبوت سمی بزرگی در دهانش و در همان زمان نیز درست کردن حباب صابون با دهانش باشد. او درباره این کار خطرناک چنین توضیح میدهد: رتیلها و عنکبوتها از اینکه باد به آنها بوزد، بدشان میآید زیرا موهای بدنشان ویژگیهای خاصی دارد و هرکدام از آنها به یک رشته عصبی متصل هستند. یعنی لمس و یا وزیدن باد به بدن رتیلها به معنی تحریک ناگهانی و آماده شدن آنها برای حمله است. زیرا حس بینایی این موجودات بسیار ضعیف است و بنابراین برای دفاع از خود و یا حمله به شکار باید حس دیگری برای شناسایی حریف داشته باشند که این موها به آنها کمک میکنند، کوچکترین جابه جایی هوا را تشخیص داده و آماده حمله شوند. این موها بسیار ترد و شکننده هستند و در صورت تماس دست با آنها خیلی زود تیز شده و درون پوست فرو میروند و موجب درد و سوزشی بسیار میشوند. طوری که کسانی که تجربه لمس رتیلها را داشتهاند، میگویند درد وخارش ناشی از فرورفتن این موها در پوست بسیار بیشتر از درد نیش رتیلها است و حالا در این شرایط برادبایر یک رتیل را در دهانش میگذارد و بعد شروع به دمیدن در حلقه مخصوصی که بچهها با آن حباب صابون میسازند، میکند. به این ترتیب رتیلی که در دهان براد جای دارد در معرض هوای بازدم و فوتهای براد قرار میگیرد و بالطبع موهای خود را در دهان و گلوی برادفرو میکند.
عکسش نیست هی نگید لطفا
بزرگترین کار برادبایر که منجر به ثبت نامش در کتاب رکوردهای گینس شد، بلعیدن شمشیر بود. البته بلعیدن شمشیر به تنهایی کاری نیست که باعث ثبت نام کسی در رکوردهای گینس شود. زیرا در دنیا آدمهای زیادی هستند که میتوانند با مهارت لازم شمشیری را وارد دهان خود کرده و بدون آسیب دیدن دیگر بار آن را از دهان خارج کنند. اما چیزی که در برادبایر منحصر به فرد بود، این است که توانست 8 شمشیر را در حلق خود جای دهد. او این کار را 26 1998 در یک نمایش تلویزیونی انجام داد و بلافاصله پس از آن نامش در کتاب رکوردهای گینس ثبت شد. البته او بعدها 13 آگوست 1999 رکورد خود را شکست و این بار در برابر دیدگان همه از جمله ماموران کتاب رکوردهای گینس 10 شمشیر 5/68 سانتیمتری را یکی پس از دیگری وارد حلق خود کرد و وقتی تعداد شمشیرهای درون دهانش به عدد 10 رسید، همه آنها را با دست گرفت و در دهان خود 180 درجه چرخاند. کاری که حتی برای یک شمشیر نیز بیسابقه بود. او سپس بدون اینکه کوچکترین آسیبی ببیند، شمشیرها را یکی پس از دیگری از دهان خارج کرد!
براد همچنین قادر است تیغهای خم شده، سرنیزه، شمشیرهای بدون دسته، دستگیره در و جارختی آویزی مخصوص کت و شلوار را ببلعد. یک بار نیز در یک شو تلویزیونی وقتی یک شمشیر را وارد حلق خود کرد، پشت دستگاه اشعه ایکس رفت تا تماشاچیان شمشیری را که وارد دهانش شده و تا معدهاش فرورفته بود، به چشم ببینند. او در اغلب نمایشهای خود از میزبانان میخواهد جلو بیایند و شمشیر را لمس کنند.
او خود تعریف میکند یک بار در هنگام تمرین فروکردن شمشیر در دهان و گلویش، به اشتباه باعث بریده شدن نای خود شد طوری که تا مدتها پس از آن دیگر قادر نبود چیزی بخورد و یا حتی بیاشامد.
یکی دیگر از کارهای شگفتانگیز برادبایر این است که وی قادر است راه را برهر نوع درد جسمانی و آسیبدیدگی ببندد. هرجسمی وقتی فشار جسمی نوک تیز را برخود احساس کند، دچار درد میشود و اگر این فشار ادامه داشته باشد منجر به خونریزی خواهد شد. اما براد از این قاعده مستثنی است. او در نمایشهای خود برتختی پر از میخ میخوابد، بدون اینکه آسیبی ببیند و پس از آن نیز تختهای مشابه تختهای که بر روی آن خوابیده را، روی سینهاش قرارمیدهد و از اطرافیان میخواهد برروی آن بخوابند و بعد در حالیکه مجبور است هم فشار میخهای زیربدن خود را تحمل کند، هم فشار میخهای روی سینهاش و هم وزن افرادی را که برروی تخته نشستهاند، شروع به اجرای تردستی میکند و بدون هیچ اشتباهی کار خود را به خوبی انجام میدهد. در یکی از این نمایشها او از 18 نفرخواست برروی تخته پرمیخی که روی سینه او قرارداشت، بنشینند و در این حالت هم با این که مجبور بود وزن تمام این آدمها و فشار میخها را تحمل کند، باز به تردستی پرداخت.
برادبایر قادر است وزنی معادل 50 کیلوگرم را با چانه خود تحمل کند و در ضمن تعادل جسم مورد نظر را نیز کاملاً حفظ کند. به این ترتیب که از یک میله وزنهبرداری که 50 کیلوگرم وزن دارد، استفاده میکند و با قرار دادن نوک آن برروی چانهاش، بدون استفاده از دستهای خود هم تعادل میله را حفظ میکند که نیفتد و هم وزن آن را تحمل میکند. او همین کار را با دوچرخه، نردبان، تبر، یک سینی پر از لیوان، شمع روشن ( که البته این یکی بسیار سبک اما داغ است) و یک توپ بولینگ 8 کیلویی در حالی که روی یک بطری بولینگ قراردارد، انجام میدهد و در حین حفظ تعادل این اشیاء برروی چانهاش به تردستی و بازی با حلقهها میپردازد.
یکی از کارهای جالب توجه تردستان بازی با توپها است. آنان چند توپ را به هوا میاندازند و به نوبت آنها را در دست گرفته و به هوا پرتاب میکنند. این کار به خاطر هم وزن بودن این توپها تا حدی قابل قبول است اما «بایر» همین عمل را با اشیاء عجیبی چون توپ فوتبال، حلقه، بطری نوشیدنی، توپ بولینگ، بطریهای بولینگ و 2 توپ پینگ پونگ و یا با سیب (در حالی که هر بار نیز گازی به آنها میزند)، بشقاب، کارد آشپزخانه، دوباره توپ و بطری بولینگ و توپهایی که آنها را از میان حلقهای میگذراند، انجام میدهد.
دیگر توانایی براد این است که میتواند مانند جعبهای ابزار مختلف را در صورتش جای دهد. او یک میخ را با چکش در بینیاش فرو میکند و همین کار را با یک میخ بزرگ هم انجام میدهد و سپس چکش سنگینی را به آن میآویزد. او برای نشان دادن صحت عمل خود یک بار وقتی میخی بلند به طول ده سانتیمتر را در بینیاش فروکرد، پشت دستگاه اشعه ایکس رفت تا ناظران وجود میخ را در بینیاش، کاملاً مشاهده کنند.
شاید یکی از بدترین و تهوع آورترین کارهایی که براد بایر انجام داده باشد، گذاردن یک رتیل و یا عنکبوت سمی بزرگی در دهانش و در همان زمان نیز درست کردن حباب صابون با دهانش باشد. او درباره این کار خطرناک چنین توضیح میدهد: رتیلها و عنکبوتها از اینکه باد به آنها بوزد، بدشان میآید زیرا موهای بدنشان ویژگیهای خاصی دارد و هرکدام از آنها به یک رشته عصبی متصل هستند. یعنی لمس و یا وزیدن باد به بدن رتیلها به معنی تحریک ناگهانی و آماده شدن آنها برای حمله است. زیرا حس بینایی این موجودات بسیار ضعیف است و بنابراین برای دفاع از خود و یا حمله به شکار باید حس دیگری برای شناسایی حریف داشته باشند که این موها به آنها کمک میکنند، کوچکترین جابه جایی هوا را تشخیص داده و آماده حمله شوند. این موها بسیار ترد و شکننده هستند و در صورت تماس دست با آنها خیلی زود تیز شده و درون پوست فرو میروند و موجب درد و سوزشی بسیار میشوند. طوری که کسانی که تجربه لمس رتیلها را داشتهاند، میگویند درد وخارش ناشی از فرورفتن این موها در پوست بسیار بیشتر از درد نیش رتیلها است و حالا در این شرایط برادبایر یک رتیل را در دهانش میگذارد و بعد شروع به دمیدن در حلقه مخصوصی که بچهها با آن حباب صابون میسازند، میکند. به این ترتیب رتیلی که در دهان براد جای دارد در معرض هوای بازدم و فوتهای براد قرار میگیرد و بالطبع موهای خود را در دهان و گلوی برادفرو میکند.
عکسش نیست هی نگید لطفا