امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 4.33
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

خاطرات یه دکتر باحال...

#1
خاطرات یه دکتر باحال...

یه خانم حدودا ۵۰ ساله دختر حدودا ۱۸ سالشو آورده بود.

به دختره گفتم : مشکلتون چیه ؟

گفت : “دلهره” دارم.

مادرش زد زیر خنده و بعد گفت :

مامان ! دل پیچه نه دلهره !

پرسیدم : چیز ناجوری نخوردین ؟

مادرش گفت : چرا “چیسپ” خورده و این بار نوبت دختر بود که بزنه زیر خنده و بگه : مامان چیپس نه چیسپ …



گلوی بچه رو که نگاه کردم مادرش گفت : آقای دکتر ! گلوش چرک داره ؟

گفتم: چرکش تازه میخواد شروع بشه.

گفت: این بچه همیشه همینطوره٬ همیشه عفونتش اول شروع میشه بعد زیاد میشه.



به دختره گفتم : مشکلتون چیه ؟

با یه صدای گرفته گفت : هیچی فقط چند روزه که اصلا صدام درنمیره…



به دختری که با استفراغ اومده بود گفتم : اسهال هم دارین ؟

گفت : حالتشو دارم اما نمیاد!‌



به آقائی که با سردرد اومده بود گفتم : قبلا هم سابقه داشتین ؟

گفت : مثلا چه سابقه ای ؟

بعد گفتم: توی خونه داروئی نخوردین ؟

گفت : مثلا چه داروئی ؟

نسخه شو که نوشتم گفتم : دیگه هیچ ناراحتی نداشتین ؟

گفت : مثلا چه ناراحتی ؟



به خانمه گفتم : اشتهاتون خوبه ؟

گفت : هروقت بتونم غذا بخورم میتونم بخورم…



پیرمرده گفت : همه بدنم درد میکنه غیر از آرنج دست چپم.

گفتم: یعنی آرنج دست چپتون درد نمیکنه ؟

گفت : نه آرنج دست چپم “خیلی” درد میکنه!



خانمه اومد و گفت : برام یه آزمایش بنویس.

گفتم : چه آزمایشی ؟

گفت : نمیدونم !

چندوقت بود که هر دو دستم درد میکرد. چند هفته پیش از این دستم آزمایش خون گرفتم بعد دردش افتاد حالا میخوام بگم از این دستم هم خون بگیرن ببینم دردش می‌افته ؟



به خانمه گفتم : باید یه آزمایش بدین.

گفت : نمیدم !

گفتم : چرا ؟

گفت : میترسم بفهمم یه مرض ناجوری دارم !

برای آبسه دندون برای مریض کپسول نوشتم بعد گفت :

چند روزه گلوم هم درد میکنه.

گفتم : خوب اگه عفونت داشته باشه با همون کپسول بهتر میشه.

گفت : اون کپسولو که برای دندونم نوشتین چکار به گلو داره ؟



خانمه میگفت : توی آزمایشگاه درمونگاه آزمایش دادم گفتند عفونت داری اما بیرون آزمایش دادم گفتند سالمه !

آزمایشهاشو نگاه کردم دیدم توی درمونگاه آزمایش ادرار داده و بیرون آزمایش خون !


خانمه میگفت : فکر کنم باز گلوی بچه ام چرک کرده.

گفتم : از کجا فهمیدین ؟

گفت : آخه از دیروز داره دهنش بوی کپسول میده !



یه پسر جوون با فشار خون پائین اومده بود.

گفتم : میتونین بمونین سرم بزنین ؟

گفت : نه.

گفتم : آمپول میزنین ؟

گفت : نه.

خانم جوونی که باهاش بود گفت : آقای دکتر لطفا یه شربت ماستی (آلومینیم ام جی اس) براش بنویسین.

گفتم : چرا ؟

گفت : آخه میگن چیزهای شیرین فشار خونو بالا میبرن !



روز شنبه این هفته یه زن و شوهر بچه شونو آورده بودند.

گفتم : چند روزه که مریضه ؟

پدره گفت : دو روزه !!

مادرش گفت : نه سه روزه…

پدره با عصبانیت به مادرش گفت :

آخه جمعه که تعطیله !!



به خانمه گفتم : کجای سرتون درد میکنه ؟

دستشو گذاشت روی سرش و گفت :

همین جا درست توی لگن سرم…



مرده با کمردرد اومده بود، وقتی میخواستم نسخه بنویسم .

گفت : آقای دکتر ! بی زحمت هرچی میخواین بنویسین فقط پماد ننویسین !

گفتم : چرا ؟

گفت : آخه همه خونواده مون رفته اند مسافرت هیچکسی نیست که برام پماد بماله!



مریضهای درمانگاه تمام شدن و از مطب میام بیرون یه هوائی بخورم.

مسئول پذیرش که اهل همونجاست داره با یکی از اهالی روستا صحبت میکنه و ازش میپرسه :

داروهائی که دکتر دومی‌براتون نوشت با دکتر اولی فرق داشت ؟

روستائی محترم میگه : خوب معلومه٬ مگه کود حیوونهای مختلف با هم فرق نمیکنه ؟

خوب داروهای دکترها هم با هم فرق میکنه!

اگر مدیر بودم یکی از شرایط ثبت نام و عشق میگذاشتم،
اگر دبیر ریاضی بودم عشق را با عشق جمع میکردم،
اگر معمار بودم قصری از عشق میساختم،
اگر سارق بودم فقط عشق را میدزدیدم،
اگر بیمار بودم فقط شربت عشق مینوشیدم،
اگر درجه دار بودم فقط به عشق سلام میدادم،
اگر خلبان بودم در آسمان عشق پرواز میکردم،
اگر دبیر ورزش بودم به بچه ها میگفتم با عشق نرمش کنید،
اگر خواننده بودم فقط از عشق میخواندم،
و اگر...


پاسخ
 سپاس شده توسط RedSparrow ، sp_go ، love 2012 ، زیبایه خفته ، FrOzen あHeArt ، hani eh ، **MOHAMMAD** ، فرشته ي كوچولو ، Tina.t.t ، خورشید755 ، Magical Girl ، ...ab... ، aCrimoniouSs ، Kamila❤ ، Bahador1 ، னιSs~டεனσή ، AmItiSe ، eagle2 ، يه دوست ، ناهید جون ، L.A.78 ، _.miss_.em
آگهی
#2
این یکیش خیلی بامزه بود... مرســـــــــــــی...

«روز شنبه این هفته یه زن و شوهر بچه شونو آورده بودند.
گفتم : چند روزه که مریضه ؟
پدره گفت : دو روزه !!
مادرش گفت : نه سه روزه…
پدره با عصبانیت به مادرش گفت :
آخه جمعه که تعطیله !! »
پاسخ
 سپاس شده توسط FrOzen あHeArt ، னιSs~டεனσή ، AmItiSe
#3
DodgyDodgyDodgyDodgyDodgyDodgyUndecidedUndecidedUndecided
پاسخ
 سپاس شده توسط FrOzen あHeArt ، mehrasa2012 ، HAMESTER
#4
ایولHeart
دست هايم بوي گل مي داد،مرا به جرم چيدن گل گرفتند.اما هيچ کس نپرسيد شايد من گل کاشته باشمHeart
پاسخ
 سپاس شده توسط FrOzen あHeArt
#5
باحال بود
پاسخ
 سپاس شده توسط FrOzen あHeArt
#6
khosham omad bahal bod
گاهی دلم برای خودم تنگ میشه....
گاهی دلم برای باور های گذشته ام تنگ میشه......
گاهی دلم برای پاکی های کودکانه ی قلبم تنگ میشه......
گاهی ارزو میکنم ای کاش دلی نبود:
تا تنگ بشه...
تا خسته بشه.....
تا بشکنه....
پاسخ
 سپاس شده توسط FrOzen あHeArt
آگهی
#7
جالب بود مرسی
nky
ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺪﻩ

ﺁﺩﻡ ﺗﻮ ﯾﻪ ﺷﺮﺍﯾﻄﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﮕﯿﺮﻩ

ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﮐﺪﻭﻡ

ﺷﮑﻠﮏ ﻫﺎﯼ ﯾﺎﻫﻮ ﻣﺴﻨﺠﺮ ﻫﻢ

ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺗﺶ ﻧﺒﺎﺷﻪ.......
پاسخ
#8
Big GrinBig GrinTongueTongueTongueSmileSmileSmileSmile
کاشکی یکی پیدا می شد  وقتی میدید گلوت ابر داره و چشمات بارونیه
به جای اینکه بپرسه چیه؟ چی شده؟ چرا؟

بغلت کنه و بگه گریه نکنcryingcrying
پاسخ
#9
بیچاره دکترهRolleyes
خاطرات یه دکتر باحال... 1
پاسخ
#10
چی باید به این مردم گفت؟؟؟؟؟؟؟؟
خاطرات یه دکتر باحال... 1
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  تیکه های باحال برای ضایع کردن دوستان(سری 2)
Big Grin خاطرات امروز من = طنز و باحال
  (دفترچه خاطرات چهارم ابتداییم برادرم را يدا كردم !!!)
  باحال ترین سایتای گوگل پارت 3
  باحال ترین سایتای گوگل پارت 2
Lightbulb باحال ترین سایتای گوگل
  خاطرات یک مداد (قابل توجه کسانی که مداداشنو گاز میگیرن)(به ترتیب هفته بخوانید)
  شباهت عجیب حمید لولایی با دکتر روحانی!!!!!! با حاله
  فال باحال
  دوتا شعر باحال ساخته ی دست من و نگین جوووووون

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان