امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ترک کام خود گرفتم تا برآید کام دوست / خواجه حافظ شیرازی

#1
مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست
تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست
واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس
طوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست
زلف او دام است و خالش دانه آن دام و من
بر امید دانه‌ای افتاده‌ام در دام دوست
سر ز مستی برنگیرد تا به صبح روز حشر
هر که چون من در ازل یک جرعه خورد از جام دوست
بس نگویم شمه‌ای از شرح شوق خود از آنک
دردسر باشد نمودن بیش از این ابرام دوست
گر دهد دستم کشم در دیده همچون توتیا
خاک راهی کان مشرف گردد از اقدام دوست
میل من سوی وصال و قصد او سوی فراق
ترک کام خود گرفتم تا برآید کام دوست
حافظ اندر درد او می‌سوز و بی‌درمان بساز
زان که درمانی ندارد درد بی‌آرام دوست

خواجه حافظ شیرازی
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  این چهار کتاب را بخوانید و خودتان را بیشتر دوست داشته باشید
  آیاماهنوزم مردمی نوع دوست هستیم یادعاست؟؟؟؟؟
  حافظ پژوهیِ خودمانی.
  گوله دوست دارم های دروغو نخورید اجی هاا
  شعر من گرفتم تو نگیر از ایرج میرزا
Star در زندگی یاد گرفتم
Big Grin مروری بر زندگی "خواجه‌نصیرالدین طوسی" به مناسبت روز "مهندسی"
Exclamation حافظ و مولوی در مقابل خیام
Thumbs Up توصیه‌های «مکارم‌شیرازی» به نویسندگان
Wink نشست بررسی آراء و نظرات خواجه نصیرالدین توسی

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان