امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

جنگ چالدران نبرد شاه اسماعیل صفوی با سلطان سلیم عثمانی

#1
جنگ چالدران نبرد شاه اسماعیل صفوی با سلطان سلیم عثمانی

یکى از دلایل پیشرفتهاى سریع عثمانیان در اروپا، ضعف دولتهاى شرقى (ایران، میان رودان، شامات و عربستان) بود اما در سال۱۵۰۰ در ایران براى اولین بار پس از قرنها، حکومتى ایرانى بر سر کارآمد. وجود این حکومت که بعدها به صفویان معروف گشت از جمله دلایل ضعف پیشروى عثمانى ها در غرب است. شروع این خاندان به دست شاه اسماعیل صفوى بود. وى مردى جنگاور، جوانمرد واصولاً شیعه گرا بود. وى ابتدا گیلان و تبریز و همدان را گرفت و پس از هم قسم شدن هفت طایفه ترک با وى غرب ایران را تصرف کرده و با در هم کوبیدن ازبکها شرق ایران و خراسان را نیز به دست آورد. قدرت گرفتن دولت ایران و در خطر افتادن بغداد دولت عثمانى را نگران کرد. عثمانى ها در این زمان فرمانروایى به غایت بى رحم موسوم به یاووز داشتند. سلطان سلیم رامى توان یکى از ۴سلطان بزرگ عثمانى دانست.(سلطان مراد، سلطان محمد فاتح، سلطان سلیمان وسلطان سلیم). آنگونه که برخى مورخین نظیر سرپرسى سایکس مى گویند، اعزام سفراى ایران به نزد ممالیک مصر و مجارستان در ۱۵۱۴ دلیل اصلى عجله سلطان براى نابودى صفویان بوده است. کشتار ۴۰هزار شیعه در آسیاى صغیر و فرستادن نامه هاى تند براى شاه اسماعیل نبرد را ناگزیرنشان مى داد. ۱۲۰هزار سرباز ترک در مرزهاى ایران آنچه بر هیبت ترکها در هنگام نبرد مى افزاید سپاههاى بزرگ و عظیم آنها بود به طورى که به شهادت تاریخ آنها در قرون ۱۵ ۱۶، و ۱۷ همواره برترى خرد کننده اى از نظر نفرات در میدان نبرد بر حریفان خود داشتند. در این زمان نیز شاه اسماعیل براى کمک به «بابر فرمانرواى هند» ارتشى را به آسیاى مرکزى فرستاده و در نتیجه قادر به آماده کردن ارتشى در این ابعاد نبود اما در عین حال دور از مردانگى مى دانست که ارتش عثمانى را در غارت غرب ایران راحت بگذارد به همین دلیل على رغم اینکه به او خبر دادند سلطان سلیم از ۱۲۰هزار سرباز تربیت شده و منظم، سواره نظام، ینى چرى، تفنگدار و واحدهاى برگزیده توپخانه برخوردار است خود را در دشت چالدران در نزدیک ارومیه به سپاه عثمانى رساند. حال آنکه به گفته مورخان تنها نیرویى بین ۳۵ تا ۶۰هزار سرباز در اختیار داشت. عثمانیان از همان ابتدا با مشاهده سواران ورزیده ایرانى فهمیدند که توپخانه وینى چرى ها باید سرنوشت جنگ را تعیین کنند. بنابراین توپها وینى چرى ها پشت سپاه پیاده و سواره عثمانى پنهان شدند و در حقیقت نقش ذخیره استراتژیک ترکها را بازى کردند. شاه اسماعیل سپاه خود را به دوقسمت کرد و یک قسمتى را به فرماندهى رئیس طایفه استاجلو از طوایف جنگاور ترک سپرد و نیمى دیگر از سپاه را، خود فرماندهى کرد. شاه اسماعیل براى آنکه مى دانست ترکها از توپ به خوبى استفاده مى کنند تنها راه را در حرکت سریع به سمت دشمن دید بنابراین همزمان، ۳۵هزار سوار (یا ۶۰هزار) ایرانى از ۲جناح به جناحین عثمانیان حمله بردند. حرکت شاه اسماعیل به اندازه اى جسورانه و سریع بود که امواج پیاده و سوار ترک نتوانستند مانع رسیدن او به واحدهاى توپخانه شوند اما در جناح دیگر سواران استاجلو درست در زیر آتش توپخانه قرار گرفتند و بیشتر آنها از جمله رئیس استاجلو از بین رفتند. شاه ایران و سواران باقیمانده اش وسط میدان جنگ که اکنون دیگر به دلیل «مغلوبه شدن» جاى مناسبى براى آتش ریزى توپخانه نبود به سختى نیروهاى ترک را در هم مى کوبیدند اما سلطان سلیم ناگهان نیروى مرگبار ینى چرى ها را وارد میدان کرد. سواران ایرانى براى خروج از بن بست بى محابا به صفوف ینى چرى حمله کرده و گمان کردند حرکت بسیار سریع آنها پیاده نظام مذکور را از هم خواهد پاشید اما این مردان سراسر سرخپوش مانند ستونهاى متحرک سلاح به دست از جاى خود نجنبیدند وحتى صفوف خود را براى عبور سواران ایرانى باز نکردند در نتیجه نبرد وارد خونین ترین بخش خود شد و هزاران نفر از نیروهاى طرفین دشت چالدران را با خون خود رنگین کردند. نیروى سوار ایران در محاصره کامل در حال مقاومت بود که ناگهان سربازى از نیروهاى ینى چرى شکم اسب شاه ایران را درید و پاى او را نیز با ضربتى دیگر زخمى کرد. مردان قزلباش که قصد نداشتند به هیچ وجه شاه خود را در میدان تنها بگذارند با از جان گذشتگى شاه زخمى را بر اسب سوار کردند وسعى کردند از میان مردان سمج ینى چرى بگذرند. سرعت عمل عشایر قزلباش و خستگى جنگاوران عثمانى سبب شد تا رخنه اى در بین آنها ایجاد شود وباقیمانده سواران ایرانى میدان جنگ را ترک بگویند. اردوى ایران توسط عثمانى ها غارت شد و تبریز نیز به دست ترکها افتاد اما سلیم تنها به تصرف کردستان و دیار بکر قناعت کرد. نتیجه نبرد ورود صفویان بار دیگر قدرت بزرگى را در شرق امپراتورى عثمانى ایجاد کرد. عثمانیها در این زمان در اوج قدرت بودند آنها ۲سال بعد کل مصر را تسخیر کردند و در شرق نزدیک و شمال آفریقا دولتى از دست آنها نجات نیافت اما سرسختى سربازان ایرانى براى آنها این پیام را داشت که باید منتظر رخداد جنگهاى عظیمى در این بخش از جهان باشد. نبرد چالدران سرآغاز جنگهاى ایران وعثمانى بود که مانند جنگهاى ۸۰۰ساله ایران ورودیکى از طولانى ترین نبردهاى تاریخ بود و عاقبت ۴قرن بعد به ضعف مفرط ۲کشور منجر شد در حالى که هیچ یک از طرفین نتوانستند به برترى قطعى بر علیه دیگرى دست بیایند اما همین که ایرانیان توانستند استقلال خود را در برابر دولتى که دهها کشور را مسخر کرده بود حفظ کند نکته اى بسیار امیدوار کننده بود. شاهنشاهى جوان صفوى در زمان شاه اسماعیل و شاه طهماسب نتوانست به ارتشهاى بزرگ و عثمانى غلبه کند اما مقاومت آنها پایه اى شد براى پیروزیهاى قرن۱۷ شاهان ایرانى بر عثمانیان
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان