امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

تو بودی که میگفتی...............؟

#51
چگونــ ـــ ـه میتوان

بــ ـ ــه تاولهای پــ ـ ــا گفت:

تمـ ـ ــامی مسیر طـ ــ ـــی شده

اشتــ ـ ـبــاه است ....!
خــط زدنِ مَـــن ، پـایــآنِ من نبـــود !!!
آغـــاز بی لیاقتـــیِ تـو بــود!
آگهی
#52
دری به سـوی بهشت ،

تـا کـجا بسـته می مـانـد ؟ !

* * *

آسـمان ،

مـصلوب ِ فـریـادهـای در بـنـد مـانـده است ؟ !

سـتارگان ،

همه خـامـوش ،

درخـت ها ،

همه مـدهـوش .

هـیـچ جـنبده ای

در نمی دهد آوایی ؟ ؟ ! !

دروازه های بهشـت،

تـا کــجا بـسته خـواهـد مـانـد . . . ؟ !
A Friend is nothing but a known enemy
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
تو بودی که میگفتی...............؟ 6
#53
واقعا متنت عالییییی بود
#54
حتے از هَمین راه دور...


شاید تو سُکـوت میـان کلامم بـاشـے...


دیـده نمی شوی!


امـــا مـن، تـو را اِحسـاس مـے كنمـ ...


شایــد تــو...


هَیاهـوی قلبـم بـاشـے ..


شنیـده نمـے شوی...


امـا مـن، تـو را نـفس مـے کشمـ ـ ـ ... دیوانه وار.
A Friend is nothing but a known enemy
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
تو بودی که میگفتی...............؟ 6
#55
آی آدمخوارگان

با شما هستم شما مردم نمایان پلید

خاک، خونین گشته از بیدادتان

وای از آن چنگال های خون چکان

ای تبار لاشخورها را نموده روسپید!

ظلم را پایان دهید
تو بودی که میگفتی...............؟ 6
#56
ﺗﻮ ﻓﻘﻂ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﺑﺮﯼ
ﺑﺮﯼ ﻫﺮ ﺟﺎﯾﯽ ﺷﺪﻩ
ﺭﺩ ﭘﺎﻫﺎﺕ ﺗﻮﯼ ﺑﺮﻑ ﭼﻪ ﺗﻤﺎﺷﺎﯾﯽ ﺷﺪﻩ
ﻗﺪﻣﺎﯼ ﺍﻭﻟﺖ ﯾﮑﻢ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺗﺮﻩ
ﺗﻮ ﺩﻟﻢ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﯿﺸﻪ ﮐﻪ ﻧﺮﻩ
ﺍﯾﻨﺎ ﺗﻘﺼﯿﺮ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ
ﻣﻦ ﯾﮑﻢ ﮐﻬﻨﻪ ﺷﺪﻡ
ﻣﻨﻪ ﭘﯿﺮﻭ ﻧﺦ ﻧﻤﺎ ﻣﻨﻪ ﺑﯿﺰﺍﺭ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻡ
ﻭﺳﻄﺎﯼ ﺭﺍﻫﯿﻮ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﻫﻮﺍﯼ ﺳﺮﺩ
ﺗﻮ ﺩﻟﻢ ﮔﻔﺘﻢ ﭼﺮﺍ ﺑﻪ ﻋﻘﺐ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﮑﺮﺩ
ﻧﺮﻭ ﻧﺮﻭ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﻫﻤﺶ ﻣﯿﮕﺮﻩ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺳﺮﺍﻍ ﺗﻮ ﺭﻭ
ﺑﻌﺪ ﺍﻭﻥ ﻧﺪﯾﺪﻣﺖ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﺍﺩ ﺯﺩﻡ
ﻧﻪ ﺑﮕﻮﺷﺖ ﻧﺮﺳﯿﺪ ﻫﺮ ﭼﯽ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩﻡ
ﻣﺎﺕ ﻭ ﻣﺒﻬﻮﺗﻢ ﻫﻨﻮﺯ ﭼﻪ ﺳﺮ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺪﯼ
ﺗﻮ ﯾﻪ ﺩﻓﺘﺮ ﺳﯿﺎﻫﻮ ﻭﺍﺳﻪ ﻣﻦ ﻭﺭﻕ ﺯﺩﯼ
ﻧﺮﻭ ﻧﺮﻭ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﻫﻤﺶ ﻣﯿﮕﺮﻩ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺳﺮﺍﻍ ﺗﻮ ﺭﻭ
ﺁﻩ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﯾﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ...
ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺯﯼ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗﻮ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺳﯿﻢ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﯽ 
ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻗﻄﻊ ﻭ ﻭﺻﻞ ﺷﻮﺩ؟
آگهی
#57
عالی بود
#58
خسته ام!

خسته ام خدایا

ازاین هیاهوی سرد وبی روح زمان

که هرلحظه بیش ازپیش مرادر کام خود فرو می کشد

خسته ام از گذر زمان

وقتی ثانیه ها می گذرند و همه چیزهمان بوده که هست

نه تحولی، نه نایی، نه اشتیاقی

دلم کمی تغییر می خواهد

ازاین عشق ورزیدن های بی سروپا هم دیگر خسته شده ام

دلم کمی مرگ می خواهد...

کمی دنیای بهتر...

کمی آرامش...
تو بودی که میگفتی...............؟ 6
#59
اخه این تو کی بود اصا؟
اسم بده جنازه تحویل بگیرAngel
#60
انسان مجموعه ای از آنچه که دارد نیست؛

بلکه انسان مجموعه ای است از آنچه که هنوز ندارد، اما می تواند داشته باشد .


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان