امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 4.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

نامه ي يک پسر به پدر خود(طنز)

#11
جالب بودBig GrinBig Grin
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
نامه ي يک پسر به پدر خود(طنز) 2
پاسخ
آگهی
#12
به قول کلاه قرمزي Big Grin

خيلي خوفه
مرسي Big Grin
پاسخ
#13
خیلی باهال بود بازم ازاین چیزا بزارین
Big Grin
خیلی باهال بود بازم ازاین چیزا بزارین
Big Grin
پاسخ
#14
خیلی خنده داره25r3025r3025r30
زندگــی ...
به من آموخــــت...
همیشه منتظر حمله ی ....
احتمالیه کسی باشم ..........
که به او...
محبت فراوان کــــــــــردم............
:499:
پاسخ
 سپاس شده توسط Darknight
#15
ههههههههههههBig Grin
=))

نامه ي يک پسر به پدر خود(طنز) 2
عضو گروه تاریخ انجمن
پاسخ
#16
دمت گرم حسین خیلی باحال بودBig GrinHeart
bethowen ...
پاسخ
آگهی
#17
واقعا با مزه بود!
کاش می شد که شعار
جای خود را به شعوری می داد
تا چراغی گردد دست اندیشه مان . . .
پاسخ
#18
باحالBig Grin
دلگیر شدم از این شبا از هرچی عشقه بعد تو
دستی نبود باور کنه سردی دستای منو
این رابطه تموم شد و روزای خوب یادت نموند
یادت میاد کی با تو بود
کی تو رو تا اینجا رسوند ؟؟؟؟؟؟
پاسخ
#19
(07-01-2012، 13:08)hossein. نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
پدر در حال رد شدن از كنار اتاق خواب پسرش بود، با تعجب ديد كه تخت خواب كاملاً مرتب و همه چيز جمع و جور شده. يك پاكت هم به روي بالش گذاشته شده و روش نوشته بود «پدر». با بدترين پيش داوري هاي ذهني پاكت رو باز كرد و با دستان لرزان نامه رو خوند :

پدر عزيزم،
با اندوه و افسوس فراوان برايت مي نويسم. من مجبور بودم با دوست دختر جديدم فرار كنم، چون مي خواستم جلوي يك رويارويي با مادر و تو رو بگيرم. من احساسات واقعي رو با Stacy پيدا كردم، او واقعاً معركه است، اما مي دونستم كه تو اون رو نخواهي پذيرفت، به خاطر تيزبيني هاش، خالكوبي هاش ، لباسهاي تنگ موتور سواريش و به خاطر اينكه سنش از من خيلي بيشتره. اما فقط احساسات نيست، پدر. اون حامله است. Stacy به من گفت ما مي تونيم شاد و خوشبخت بشيم. اون يك تريلي توي جنگل داره و كُلي هيزم براي تمام زمستون. ما يك رؤياي مشترك داريم براي داشتن تعداد زيادي بچه. Stacy چشمان من رو به روي حقيقت باز كرد كه ماريجوانا واقعاً به كسي صدمه نمي زنه. ما اون رو براي خودمون مي كاريم، و براي تجارت با كمك آدماي ديگه اي كه توي مزرعه هستن، براي تمام كوكائينها و اكستازيهايي كه مي خوايم. در ضمن، دعا مي كنيم كه علم بتونه درماني براي ايدز پيدا كنه، و Stacy بهتر بشه. اون لياقتش رو داره. نگران نباش پدر، من 15 سالمه، و مي دونم چطور از خودم مراقبت كنم. يك روز، مطمئنم كه براي ديدارتون بر مي گرديم، اونوقت تو مي توني نوه هاي زيادت رو ببيني.
با عشق،
پسرت،
John

پاورقي : پدر، هيچ كدوم از جريانات بالا واقعي نيست، من بالا هستم تو خونه Tommy. فقط مي خواستم بهت يادآوري كنم كه در دنيا چيزهاي بدتري هم هست نسبت به كارنامه مدرسه كه روي ميزمه. دوسِت دارم! هروقت براي اومدن به خونه امن بود، بهم زنگ بزن
[ltr]LikeHeart[/ltr]

پاسخ
#20
روش خوبیهTongueTongueTongueTongueTongueBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig Grin
کاش غم و غصه هم قیمتی داشت چون مجانیه،همه میخورن
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  نامه ی یک دختر کم توقع
  نامه ای از یک پسر به پدرش!! (خیلی باحاله)
  فال نامه مرگ؟!؟!؟!؟!؟!
  نحوه انتخاب موضوع پایان نامه ارشد و دکتری
  دوس دختره گ/و/ز/و(قبل از ورود وصیت نامه همراتون باشه)
  نامه یک پسر عاشق به دختر مورد علاقه اش،
Thumbs Up نامه ى عاشقانه پسرى عرب به يك دختر ايرانى
  وصیت نامه ی عشق را خوانده ای؟
  آشنایی با بیمه نامه بدنه اتومبیل
Sad نامه قبل از خودکشی پسر 16ساله (واقعی) >_<

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان