امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مدارس مذهبی ارومیه، ابزار مهم میسیونرها

#1
شهر ارومیه، در شمال غربی ایران، یکی از جماعت نشین های اولیه مسیحیان در ایران بود. مسیحیان آن دوره خود را از تبار نژادی آشور، امپراتوران قرن ششم قبل از میلاد و از تبار مذهبی نسطوریوس از رهبران مسیحی قرن چهارم و پنجم میلادی می دانستند که یکی از مصلحان آیین مسیحیت در قرن چهارم بود.


درباره جمعیت آشوریان که در اصطلاح محلی «آسوری» نیز نامیده می شوند، آمار دقیقی در دست نیست، ولی برخی تاریخ نگاران آسوری، جمعیت آنان را در اوایل دوره قاجار بالغ بر یکصد هزار نفر ذکر کرده اند که در اطراف دریاچه ارومیه و روستاهای ارومیه و سلماس ساکن بودند.


این مسیحیان، از اولین هدف های قدرت های غربی بودند که جهت تبشیر به ایران می آمدند. آنان به دو دلیل مورد توجه هیات های تبشیری و میسیونرهای مذهبی غربی قرار گرفتند: ۱ـ چنانچه پیشتر گفته شد، یکی از نامزدهای گروه نفوذ قدرت های غربی برای حضور مستمر در ایران، اقلیت های دینی و بخصوص مسیحیان بودند ۲ـ این مسیحیان، قرن ها از هم کیشان مسیحی خود در دیگر مناطق جهان جدا مانده بودند و نسبت به تحولات درون آیینی در مسیحیت بی اطلاع بودند بنابراین پروتستان ها، کاتولیک ها و ارتدوکس ها هر کدام سعی می کردند آنان را به آیین خود جذب کنند. به جهت این دو رویکرد، سیل هیات های مذهبی از هر نحله و مشرب مسیحی از قرن نوزدهم به این منطقه سرازیر شد.


عرصه سیاسی ایران در قرن نوزدهم، محل تاخت و تاز روسیه و انگلستان بود و آن دو قدرت به رغم رقابت های جهانی که با هم داشتند، درباره ایران به توافقی نانوشته ـ که بعدها نوشته شد ـ رسیده بودند که همان جلوگیری از ورود عنصر قدرتی جدید به حیات خلوت خودشان ـ ایران ـ بود. اما قدرت های دیگر غربی بخصوص فرانسه و آمریکا سپس آلمان، بر اهمیت ایران واقف بودند و به شیوه هایی سعی می کردند از ثروت سرشار ایران بهره ای برگیرند. یکی از راهکارهای آنان، استفاده از نفوذ هیات های تبلیغی مسیحی بود که کمتر حساسیت روسیه و انگلستان را برمی انگیخت. سفرا و فرستادگان فرانسه و آمریکا در مذاکراتی که با سلاطین قاجار داشتند در پی کسب امتیازی در این زمینه بودند، ولی آنان که از حساسیت ایرانیان مسلمان نسبت به حضور مبلغان مسیحی آگاه بودند، این جماعت نشین مسیحی را بهانه حضور خود قید می کردند. به عبارت بهتر، آنان در ظاهر اعلام می کردند هدفشان از حضور در ایران، خدمت به هم کیشان مسیحی خود است؛ اما هدف نهایی آنان، سهیم شدن در اقتصاد طمع برانگیز ایران بود.


آمریکا و فرانسه در این هدف خود موفق بودند و اولین هیات های تبلیغی تبشیری را به ارومیه اعزام کردند. ابتدا آمریکایی ها سپس فرانسوی ها در ارومیه مستقر شدند و بین مسیحیان ارومیه به تبلیغ پرداختند. در این میان حمایت حکومتگران ارومیه از جمله ملک قاسم میرزا ـ حاکم وقت ارومیه ـ در گسترش فعالیت آنان موثر بود. بر اثر موفقیت آنان در جذب مسیحیان ارومیه، دولت های دیگر نیز به اعزام هیأت های مذهبی به ارومیه مبادرت ورزیدند که از آن جمله می توان به هیأت های آلمانی سپس روسی و انگلیسی اشاره کرد.


یکی از راهکارهای این هیات ها برای جذب مسیحیان و نیز مسلمانان، ارائه خدماتی چون پزشکی و آموزشی بود. همواره در کنار هر هیاتی، تنی چند از پزشکان حاذقی حضور داشتند که در درمان آلام مردم محلی تلاش می کردند. اساسا عرصه طبابت با توجه به نیاز همگانی و نیز ارتباط آن با سلامت مردم، یکی از عرصه های نفوذ سیاسی و نیز فرهنگی است. با نگاهی به دربار قاجاریه و دربار امپراتوران عثمانی، می توان به حضور پررنگ طبیبان اروپایی که نقش جاسوسی به عهده داشتند، پی برد. بنابراین هیات های مذهبی هم با خدمات پزشکی که به مردم محلی اعم از مسیحی و مسلمان می دادند، در کنار خدمات خود که در مواردی حیاتی هم بود، به هدف غایی خود می اندیشیدند.


علاوه بر عرصه طبابت، حضور فعال آنان در عرصه آموزش، دیگر سیاست آنان برای نفوذ در منطقه و بین مسیحیان و مسلمانان بود. مبلغان مذهبی، از ابتدای ورود به ارومیه به دایر کردن مدارس مذهبی مبادرت ورزیدند و به جذب دانش آموزان ابتدا از میان مسیحیان سپس از بین مسلمانان پرداختند و آنان را تحت آموزش ها و تعلیمات خود قرار دادند. یکی از مبلغان مسیحی در همان بدو ورود به منطقه گفته بود «به آیین محمدی، که به عنوان یک مذهب... که بناچار باید از میان برود، جز با سلاح علم نمی توان حمله کرد. دانش به ناگزیر در روح کسانی که ما آنها را تعلیم خواهیم داد شک برمی انگیزد و همین کفایت می کند. بقیه کارها را زمان به انجام خواهد رساند.» بنابراین فعالیت در حوزه آموزشی، یکی از مناسبت ترین روش ها به منظور انجام ماموریت غایی آنان در ایران و خاصه ارومیه بود.


نخستین مدرسه خارجی در ارومیه، توسط هیات میسیونری آمریکایی سال ۱۲۱۴شمسی تأسیس شد که هفت دانش آموز پسر داشت. در پایان سلطنت محمد شاه تعداد دانش آموزان به ۵۰ نفر رسید و بتدریج آمار این مدارس از ۳۰ مدرسه فراتر رفت و دانش آموزان آن نه محدود به پسران که شامل دختران نیز شد و نه فقط مسیحیان که بر خلاف تعهد خود به دولت ایرانی، مسلمانان را نیز جهت آموزش جذب می کردند. با نگاهی به محتوای آموزشی این مدارس می توان به اهمیت و نیز حساسیت آن پی برد؛ برنامه روزانه آن به این صورت بود: ۱ـ پرستش بامدادی ۲ـ نماز و خواندن کتاب مقدس و سرود آشوری ۳ـ صرف صبحانه ۴ـ شروع کلاس ها که شامل قرائت قسمت هایی از کتاب دانیال، قرائت قسمت هایی از زندگانی حضرت عیسی، آموزش زبان آشوری، فیزیولوژی و انشا، ستاره شناسی، درس جغرافیا، تعلیم عهد عتیق و رساله به زبان عبرانی یا کتاب داوران ۵ ـ شام و پرستش شبانگاه و مطالعه. بنابراین می توان گفت که این مدارس نه نهادی آموزشی عمومی که یک مدرسه کاملا دینی و در جهت سیاستی خاص بود. فعالیت این هیات ها در این شهر تا آغاز جنگ جهانی اول با شدت تمام ادامه داشت و پس از آن بود که از دامنه فعالیت هیأت های روسی، آلمانی و انگلیسی کاسته شد. ولی هیأت های فرانسوی و آمریکایی همچنان در این سرزمین فعال بودند. پس از جنگ جهانی اول و به دنبال روی کار آمدن رضاشاه در ایران تا حدودی از فعالیت های آنان کاسته شد؛ هر چند این فعالیت ها تا مدت ها بعد ادامه داشت.
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  عکس های مذهبی از حرم امام رضا در مشهد مقدس
  نوشتن کتاب های مذهبی کودکان، نیازمند غواصی است
  برادرو خواهر مذهبی من....................بله با شمام
  درخواست نویسندگی در بخش مذهبی
  عکس نوشته های مذهبی
  گناه مذهبی ها چیست ؟ -__-
  عاشــــــــ♥ ــــــقانه های یک بچه مذهبی ..
  یه سؤال داشتم از همه فعالان مذهبی
  توطئه بهائیت برای حذف نام های مذهبی در ایران
  نژاد پرستی مذهبی در حج!

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان