نظرسنجی: داستانم چه جوری بود؟
بد
خوب
عالی
[نمایش نتایج]
زمان بسته شدن نظرسنجی: 08-04-5881623
توضیح: این یک نظرسنجی عمومی‌است. کاربران می‌توانند گزینه‌ی انتخابی شما را مشاهده کنند.
امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

در حوالی بساط شیطان(بخون,ضرر نمیکنی)

#1
Music 
دیروز شیطان را دیدم.بساطش را پهن کرده بود,آرام نجوا میکرد.مردم دورش جمع شده بودند.هیاهو میکردندو هول میزدندو بیشتر میخواستند.توی بساطش همه چیز بود:غرور,حرص,دروغ و خیانت,جاه طلبی و قدرت.هرکس چیزی میخریدو در ازایش چیزی میدادند.بعضی ها تکه ای از قلبشان رامیدادندو بعضی ها پاره ای از روحشان را.بعضی ها ایمانشان را میدادندو بعضی ها آزادگیشان را.
شیطان میخندیدو دهانش بوی گند جهنم میداد.حالم را بهم میزد,دلم میخواستم همه ی تنفرم را توی صورتش تف کنم.
انگار ذهنم را خواست,موذیانه خندیدو گفت:من کاری با کسی ندارم,فقط گوشه ای بساطم را پهن کرده ام و آرام نجوا میکنم.میبینی آدم ها خودشان دور من جمع شده شده اند.
سرش را نزدیکتر آوردو گفت:البته تو با اینها فرق میکنی.تو زیرکی و مومن.زیرکی و مومنی آدم را نجات میدهد.اینها ساده اندو گرسنه.به جای هر چیز فریب میخورند.crying
از شیطان بدم می آمد,حرف هایش اما شیرین بود.گذاشتم که حرف بزند و اوگفت و گفت و گفت...
ساعتها کنار بساطش نشستم .تا اینکه چشمم به جعبه ی عبادت افتاد که لابه لای چیزهای دیگربود.دور از چشم شیطان انرا برداشتم و توی جیبم گذاشتم.با خودم گفتم:بگذار یکبار هم که شده کسی چیزی از شیطان بدزدد.بگذار یکبار هم او فریب بخورد.
به خانه آمدم ودر جعبه ی کوچک عبادت را باز کردم,توی آن اما جز غرور چیزی نبود.جعبه از دستم افتاد و غرور توی اتاقم ریخت.فریب خورده بودم.
دستم راروی قلبم انداختم,فهمیدم آنرا کنار بساط شیطان جا گذاشتم.تمام راه را دویدم,تمام راه را لعنتش کردم,تمام راه را خداخدا کردم.میخواستم یقه ی نامردش را بگیرم,عبادت دروغی اش را توی سرش بکوبم و قلبم را از او پس بگیرم.
به میدان رسیدم.شیطان اما نبود.
آن وقت نشستمو های های گریه کردم,از ته دل.
اشک هایم که تمام شد,بلند شدم,بلند شدم تا بی دلی ام را با خودم ببرم,که صدایی شنیدم...صدای قلبم را.
***
پس همان جا بی اختیار به سجده افتادم و زمین را بوسیدم.به شکرانه ی قلبی که پیدا شده.Big GrinSmile
سپاس یادتون نره.:112:



لطفا نظر بدید.Smile
وقتی نظر دادید توی رای گیری ام شرکت کنید.
عاشقت بودم ولی رفتی.......




دوستت داشتم باز هم رفتی........




حال که نمی خواهمت بازگشتی........



آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا..........
پاسخ
 سپاس شده توسط milad amirdady ، ندا* ، mersde13 ، |мιѕѕ мєняαѕα| ، فری جون ، غروب ، ملیحه عالیانی ، *2gether4ever* ، сÜтε Đévìł ツ ، هاناجون ، MissLone ، armxx ، elnaz-s ، ♥TARANNOM♥ ، xoxo gurl:*) ، ارشیدا ، mohsenniceboy ، سایه2
آگهی
#2
ممنون
4xvدیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
در حوالی بساط شیطان(بخون,ضرر نمیکنی) 1
پاسخ
 سپاس شده توسط عاطفه جون
#3
خیلی خوب بود واقعا لذت بردم عاطفه جونSmileSmile خیلی ممنونمHeartHeart
پاسخ
 سپاس شده توسط عاطفه جون
#4
مرسی گلم
HeartHeart:من همون مر سده ی قبلی ام
پرسید به خاطر چه زنده هستی با این که دلم می خواست با تمام وجود داد بزنم به خاطر تو بهش گفتم به خاطر هی چیز پرسید پس به خاطر کی زنده هستی با این که دلم فریاد میزد به خاطر تو با بغض غمگین گفتم به خاطر هیچ کس ازش پرسیدم تو به خاطر چی زنده هستی در حالی که اشک تو چشاش جمع شده بود گفت به خاطر کسی که به خاطر هیچ زندست
پاسخ
 سپاس شده توسط عاطفه جون
#5
خواهش میکنم گوگولی ها.خجالتم ندید.
عاشقت بودم ولی رفتی.......




دوستت داشتم باز هم رفتی........




حال که نمی خواهمت بازگشتی........



آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا..........
پاسخ
#6
اليه.Heart
پاسخ
 سپاس شده توسط عاطفه جون
آگهی
#7
اره هي بدك نبودSleepy

ممنون Angel
 ..!! I am not afraid to walk this F*cking world alone
پاسخ
 سپاس شده توسط عاطفه جون
#8
مرسی ممنون بسی سود بردیمSleepy
پاسخ
 سپاس شده توسط عاطفه جون
#9
مرسيBig Grin
اونـے کـہ واسـہ شُما ادّعا مـے کنـہ
واسـہ بودنِ با مآ دُعا مـے کنـہ!
عآرهـ عزیزم !
پاسخ
 سپاس شده توسط عاطفه جون
#10
خواهش میکنم SmileBlush
عاشقت بودم ولی رفتی.......




دوستت داشتم باز هم رفتی........




حال که نمی خواهمت بازگشتی........



آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا..........
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  رمان خیلی غمگین و عاشقانه اکسو ( زخم عاشقی) .حتما بخون :(
Rainbow رمان زیبا و جذاب نا نحس (حتما بخون)
  ی داستان زیبا و غم انگیز حتما بخون
  داستان ترسناک!!!!!بیا ضرر نمیکنی به خدا 1. یکمم خنده دار
  داستان ترسناک!!!!!بیا ضرر نمیکنی به خدا
  داستانك شماره 5 (اسمشو بگم لو ميره خودت بخون بخندي)
  رمان کی گفته من شیطونم....آپدیت شد ..اینم قسمت اخر :-)...حتما بخون
  انشای علم بهتر است یا ثروث.&غم گینه..حتمااا..بخون..
Smile داستان جالب حتما تا آخر بخون!
  داستانه جالب و قشنگیه بیا ضرر نمیکنی!

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان