امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 3
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

معنای تلخ زندگی....

#21
مستِ میِ جانانی، در وقت فراموشی

کام از تو بگیرد دل،

آنگه که در آغوشی

گل در طلب بستان،

معشوقه پی مستان

دریاب دل و گل را

وقت مِی و می نوشی

این دایره ی دوران، همیشه نمی ماند

با ماه مکن هجران، خورشید همآغوشی

اندر طلبت ای جان

گر دست دهد پایان

کام دل و جان گیرم، در مستی و بی هوشی

با این دل سودایی

روزی تو به کار آیی

مِی با لب من نوشی، در وصل همی کوشی
A Friend is nothing but a known enemy
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
معنای تلخ زندگی.... 3
پاسخ
 سپاس شده توسط Apathetic
آگهی
#22
يــه زد و خــورد ســاده بود......!

تــو جــا زدي....مــن جــا خــوردم......!
معنای تلخ زندگی.... 3
پاسخ
 سپاس شده توسط Apathetic ، aCrimoniouSs
#23
دوستم داری

دوستت دارم

نمی گویم

نمی گویــی

نمی دانــم

تــا کی غرور باید آشنای چــشم های بی قرارمان باشد ؟
معنای تلخ زندگی.... 3
پاسخ
 سپاس شده توسط Apathetic
#24
آن كس كه می گفت دوستم دارد عاشقی نبود كه به شوق من آمده باشد،

رهگذری بود روی برگهای خشك پاییزی راه می رفت صدای خش خش برگها

همان آوازی بود كه من گمان میكردم میگوید: دوستت دارم
خوب، ولی اشتباه...
پاسخ
#25
میگنـ ـ دلـ ـ بهـ ـ دلـ ـ راهـ ـ دارهـ ـ ،

امـ ـا . . .

هـ ـر وقتـ ـ خواستمـ ـ از دلمـ ـ بهـ ـ دلتـ ـ بیایمـ ـ ..

بهـ ـ دور بـ ـر گردانـ ـ رسیدمـ ـ ..
معنای تلخ زندگی.... 3
پاسخ
 سپاس شده توسط ÐeaÐ GiЯl
#26
هی فلانی! دیگر هوای برگرداندنت را ندارم...
هر جا که دلت می خواهد بــــرو!
فقط آرزو میکنم وقتی دوباره هوای من به سرت زد...
انقدر آسمان دلت بگیرد که با هزار شب گریه چشمانت باز هم آرام نگیری!
و اما من...
بر نمیگردم که هیچ
عطر تنم را هم از کوچه های پشت سرم جمع میکنم که لم ندهی روی مبل های راحتی...
با خاطراتم قدم بزنی...!!!
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
معنای تلخ زندگی.... 3
پاسخ
آگهی
#27
دنبــ ــآل بهــ ــآنـﮧ نبــ ــآشــ عـــزیــزҐ

چشــҐ کــﮧ گــ ــذآشتـــҐ بـــ ـــرو....(!)

و هــ ــر وقتــــ کـــﮧ خــ ــواستـــﮯ بــ ـــرگــــرد....

مــטּ تـــ ــآ بـــﮯ نهــ ــآیتـــــ شمــ ــردטּ رآ بلـــ ــدҐ........
معنای تلخ زندگی.... 3
پاسخ
#28
گفـــتی :
برای رسـيدن به تــو همـيشه می مانم ، تا ابــد ...
پرسيدم : واقــعا ؟
خــنديدی و گفتی : انگار نمی دانی چــقدر دوستـت دارم !
روزی که رفــتی
نوشــته بودی : چون دوستـت دارم ، مـی روم ...
خب من
حيران مانده ام !
کدام را بــاور کنم ؟
مــاندنت ، حـرفهايت ، يا دوست داشتنت را ...
به نظر می آيد
تنها حقيقت قابل بــاور
رفتـــن تو بود ...
که آن را هـم ، هنوز بــاور نکــرده ام ..................
خوب، ولی اشتباه...
پاسخ
#29
قیـــافـــه ام تــــابـــلـــو شده بود!

گفتن: چی میکشی؟!!!

گفتم: زجـــــــــــــــر!

گفتن: نه یعنی چی مصرف میکنی ؟

گفتم: زنـــــدگـی...!
معنای تلخ زندگی.... 3
پاسخ
#30
خدا ما رو
برای هم نمی خواست




فقط می خواست عشق و فهمیده باشیم




بدونیم نیمه ی
ما مال ما نیست




فقط خواست
نیمه مونو دیده باشیم




تمام لحظه های
این تب سرد




خدا از حسرت
ما با خبر بود




خودش ما رو
برای هم نمی خواست




خودت دیدی
دعامون بی اثر بود




چه سخته مال
هم باشیم و بی هم




می بینم میری
و می بینی میرم




تو وقتی هستی
اما دوری از من




نه می شه زنده
باشم نه بمیرم




نمی گم دلخور
از تقدیرم اما




تو می دونی
چقد دلگیره این عشق




فقط چون دیر
باید می رسیدیم




داره تو دست
ما میمیره این عشق
معنای تلخ زندگی.... 3
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان