امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

قربانی داوری به عدل

#1
از سخنانی که دانشمندان بزرگ اسلامی در ستایش از مقام معنوی و اخلاقی ایشان گفته اند و وی را ستوده اند به خوبی مقام و مرتبه والا و شخصیت عظیم علمی، اخلاقی و معنوی او معلوم می شود و زندگینامه و تاریخ روشن و سراسر افتخار شهید نیز خود گواهی صادق بر این مطلب است.
شهید ثانی در اخلاق اسلامی، زهد و تقوا، طهارت و تعالی روح، دانش و حکمت و اخلاص و پاکی نیت به درجه یی رسیده بود که به گفته بعضی از بزرگان تا مرز عصمت پیش رفته بود.
آن یگانه عصر فردی بسیار فروتن، خوش اخلاق و خوش برخورد بود به گونه یی که دیگران در همان دیدار و برخورد نخست شیفته اخلاق پیامبرگونه او می شدند و مهر و محبت او در دل های پاک و باصفا جای می گرفت.
شهید در مجلس و جمع یاران همانند پیامبر اکرم بود. بی توجه به اینکه موضعی خاص را در جمع دوستان و دیگران به خود اختصاص دهد بالا و پایین مجلس برای او یکسان بود.
وی کارهای شخصی و بسیاری از امور مربوط به اداره منزل را خود انجام می داد و در این قبیل کارها دوست نمی داشت دیگری او را یاری دهد و بار او را بر دوش کشد. حتی برای تهیه سوخت منزل، به صحرا و جنگل می رفت و هیزم و بوته هایی را جمع آوری کرده، بر استری می نهاد و به خانه می برد. و این در زمانی بود که آن شهید بزرگوار در اوج شهرت علمی و موقعیت اجتماعی قرار داشت و از جایگاه و محبوبیت اجتماعی ویژه یی برخوردار بود.
ولادت و مقام علمی
شیخ زین الدین فرزند نورالدین علی عاملی جبعی شامی، معروف به ابن الحجه و مشهور به شهید ثانی، از استوانه های دین و اعاظم علمای امامیه است.
ولادت ایشان در یکی از روستاهای جبل عامل در جبع در سال ۹۱۱ ق بوده است. پس از وفات پدرش و اخذ علوم و فنون ادب در سال ۹۲۵ به شهر میس سفر می کند و به حوزه درسی شیخ علی بن عبدالعالی کرکی ملحق می شود. در سال ۹۳۳ به کرک می رود و از محضر استادانی چون شیخ علی میسی و سید حسن صاحب المحجه البیضا کسب فیض می کند. در سال ۹۳۷ به دمشق مهاجرت می کند و به درس فلسفه شیخ شمس الدین محمدبن مکی شرفیاب می شود و کتب حکمت اشراق سهروردی، طب و غایه المقصد را فرا می گیرد. سپس در سال ۹۴۶ راهی عتبات مقدسه عراق می شود و از علمای آن دیار کسب فیض کرده و به درجه اجتهاد نائل می شود و بعد از آن در سال ۹۵۱ به بعلبک سوریه رفته و تولیت مدرسه نوریه به او واگذار می شود. مرجعیت تامه این عالم بزرگوار تقریباً از سال ۹۴۸ بوده است.
شهید ثانی تا سال ۹۵۵ در بعلبک ماند و به انجام وظایف سرگرم بود، ولی اشتیاق به موطن و دیدار خویشاوندان و دوستان او را بر آن داشت که به شهر خود بازگشته و در آنجا مقیم شود. لکن از لابه لای نوشته های ابن العودی چنین استنباط می شود که انگیزه مراجعت او عبارت از احساس فشار شدید و مراقبت جاسوسان و بدخواهانی بود که او را در تنگنای روحی می آزرد.
ابن العودی می گوید؛ «تاریخ مراجعت شهید به جبع، پایان نقطه فرصت امنیت و سلامت او از حوادث ناگوار بوده... که آن بزرگوار مرا از آن آگاه ساخت، و در منزل من واقع در جزین در حال اختفا از دشمنان و بدخواهان به سر می برد. علت این فشار شدید، اقبال و توجه فزون از حد مردم به شهید ثانی بوده است که همزمان با اقامتش در بعلبک از آن برخوردار بود، و حسودان و بدخواهان نمی توانستند این همه حیثیت و احترام و شهرت را در شهید ثانی تحمل کنند.»
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان