امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

نقش خانواده در پازل سبك زندگی اسلامی

#1
نقش خانواده در پازل سبك زندگی اسلامی 1
سبك زندگی اسلامی‌ایرانی دارای چارچوب خاصی است كه برای اجرایی شدن آن باید توجه وی‍ژه داشت. یكی از مسائل مهمی كه امروزه مورد توجه همگان قرار گرفته است مسئله‌ی چگونگی رجوع به سبك زندگی اسلامی است كه به‌خصوص در حوزه‌ی خانواده به‌صورت پررنگ‌تری مطرح می­شود. در این زمینه، گفت‌وگویی داریم با دكتر كرمی، عضو هیئت علمی دانشكده‌ی علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی. دكتر كرمی معتقد است: «زمانی كه سبك زندگی فردگرایانه در جامعه‌ی ما رواج پیدا كند و یك دسته از هنجارها و ایده‌های كلی تغییر كند، در خانواده هم تأثیرش را می‌گذارد؛ باید به همه‌ی این مسائل توجه كرد؛ یعنی زمانی كه گفته می‌شود خانواده و سبك زندگی، خانواده چیزی جدای از جامعه نیست، باید كلیت جامعه را ببینیم و به آن توجه كنیم.»

 
از نظر شما چه نسبتی بین خانواده و سبك زندگی وجود دارد؟
 
دو تفسیر از سبك زندگی وجود دارد: یكی به عنوان مفهومی خاص كه به واسطه‌ی آن می‌توان به فهم جامعه رسید. می‌توان گفت سبك زندگی یك شاخص تمایز اجتماعی است؛ یعنی انسان‌ها و گروه‌ها را به وسیله‌ی شیوه‌های زندگی‌شان می‌توان از هم متمایز كرد. یك مفهوم دیگر سبك زندگی هم، شیوه‌ و متد زندگی است. در هر دو تعبیر، بین خانواده و سبك زندگی رابطه وجود دارد. یكی از جاهایی كه سبك زندگی دیده و فهمیده می‌شود، نهاد خانواده است. بالاخره، كنش‌های خانوادگی بخش مهمی از كنش‌های ما را دربرمی‌گیرد؛ بنابراین در هر دو ساحت این بحث كاربرد دارد.
 
 در رابطه با خانواده و سبك زندگی، چه مسائلی مورد توجه قرار می‌گیرد؟
 
مسائل زیادی وجود دارد. یكی از این مسائل این است كه زمانی كه می‌گوییم سبك زندگی، منظور خانواده‌ی ایرانی و سبك زندگی است، اینكه ما در جامعه‌ی ایرانی زندگی می‌كنیم، خانواده‌ی ایرانی ویژگی‌های خاصی دارد. زمانی كه می‌گوییم خانواده‌ی ایرانی، فقط به بخش اسلامش توجه داریم. در خانواده‌ی ایرانی، مسائل فرهنگی، قومی و زبانی همه تأثیر دارد. باید دنبال فهم مقوله‌هایی از این دست باشیم و این مسائل را ببینیم. اما از طرف دیگر، زمانی كه بحث خانواده را مطرح می‌كنیم و می‌گوییم خانواده و سبك زندگی، باید دقت داشته باشیم كه خانواده بخشی از كلیت اجتماعی است. زمانی كه سبك زندگی فردگرایانه در جامعه‌ی ما رواج پیدا كند و یك دسته از هنجارها و ایده‌های كلی تغییر كند، در خانواده هم تأثیرش را می‌گذارد؛ باید به همه‌ی این مسائل توجه كرد؛ یعنی زمانی كه گفته می‌شود خانواده و سبك زندگی، خانواده چیزی جدای از جامعه نیست، باید كلیت جامعه را ببینیم و به آن توجه كنیم.
 
زمانی كه سبك زندگی فردگرایانه در جامعه‌ی ما رواج پیدا كند و یك دسته از هنجارها و ایده‌های كلی تغییر كند، در خانواده هم تأثیرش را می‌گذارد؛ باید به همه‌ی این مسائل توجه كرد؛ یعنی زمانی كه گفته می‌شود خانواده و سبك زندگی، خانواده چیزی جدای از جامعه نیست.
 
شما چه آسیب‌هایی را در این حوزه می‌بینید؟
 
در واقع در اینجا از منظر هنجاری و آسیب‌شناسانه به بحث خانواده و سبك زندگی نگاه می‌كنید، كه در این صورت از معنای اولی كه گفتم فاصله می‌گیرید. آسیب‌های زیادی وجود دارد؛ از جمله‌ی آن‌ها، كم شدن روابط كلامی و عاطفی بین اعضای خانواده به دلیل وجود رسانه‌ها در زندگی مدرن است. تقسیم نقش‌های اجتماعی در دوران مدرن به شكلی است كه خانواده‌ها از هم فاصله می‌گیرند؛ چه افراد یك خانواده و چه خانواده‌های به‌هم‌پیوسته مثل بستگان. خلأهای عاطفی را نهادها، رسانه‌ها و بخش‌های فرهنگی پر می‌كنند. اگر بخواهیم به سبك زندگی­ای كه در حال حاضر در جامعه‌ی ما و بلكه در تمام دنیا وجود دارد نگاه هنجاری داشته باشیم، مسئله‌ی مهمی كه وجود دارد، سیالیت ارزشی است؛ ارزش‌ها سریع تغییر می‌كنند و ارزش‌های پایدار جای خود را به امور سیال و زمانی می‌دهند. این‌ها مجموع آسیب‌هایی است كه وجود دارد، همچنین مصرفی شدن خانواده. درعین‌حال، بالا رفتن سرمایه‌ی فرهنگی خانواده‌ها یكی از نقاط قوت سبك زندگی جدید است. خانواده‌ها به خودآگاهی رسیده‌اند. نقاط قوت هم باید منعكس شود، نباید فقط بدی‌ها را در سبك زندگی جدید ببینیم.
 
در گفت‌وگوهای مردم كلمه‌ی خانواده تكرار می‌شود؛ مثلاً می‌گویند خانواده‌مان. این اتفاق خیلی در كشور ما سابقه‌ی تاریخی ندارد. بالاخره سبك زندگی جدید نقاط قوت و ضعفی دارد؛ یعنی باید توجه داشته باشید كه سرمایه‌های فرهنگی خانواده‌ها، حتی در موضع دینی هم در حال بالا رفتن است. تفاوت یك خانواده‌ی متدین امروزی با یك خانواده‌ی متدین در گذشته این است كه خانواده‌ی متدین جدید می‌داند كه برای آموزش آموزه‌های دینی به فرزندانش باید مدیریت كند. در خانواده‌هایی كه اهل مذهب هستند، مناسك دینی رنگ‌وبوی دیگری دارد. پس در مطرح كردن بحث سبك زندگی این را هم توجه داریم كه سرمایه‌های فرهنگی خانواده‌ها در حال بالا رفتن است.
 
كم شدن روابط كلامی و عاطفی بین اعضای خانواده، پر كردن خلأهای عاطفی توسط نهادها، رسانه‌ها و بخش‌های فرهنگی، تغییر سریع ارزش‌ها و مصرفی شدن خانواده‌ها از آسیب‌های سبك زندگی جدید و بالا رفتن سرمایه‌های فرهنگی خانواده‌ها، از نقاط قوت سبك زندگی جدید است.

 
بخشی از جامعه همین خانواده‌های مذهبی هستند كه آموزش و انتقال فرهنگ، دین و مذهب در آن‌ها پیشرفت كرده است، اما از آنجا كه ما كل جامعه را در نظر می‌گیریم، خانواده‌ها در كل جامعه به قشرهای مختلفی تقسیم می‌شوند، با اعتقادات مختلف...
 
در آن‌ها هم سرمایه‌ی فرهنگی بالا رفته است، نمی‌توان گفت كه بالا نرفته است؛ مثلاً كسانی كه كتاب‌خوان‌تر، یا اهل بحث و گفت‌وگو شده‌اند. تصویری در ذهن شماست كه فكر می‌كنید در جامعه‌ی ایرانی قدیم همه‌ی خانواده‌ها متدین بودند و سطح تدین همه هم در یك طیف بوده است. ما در گذشته هم تنوع داشتیم، حالا هم تنوع داریم و این طبیعی است.
 
به نظر شما سیاست‌گذاری‌های فرهنگی و قانون‌گذاری‌هایی كه در حوزه‌ی خانواده صورت گرفته، چه اثراتی روی سبك زندگی داشته است؟
 
به نظر من، هر چه دولت به نحو مستقیم در حوزه‌ی فرهنگ ورود پیدا كند، نتیجه‌ی معكوس می‌گیرد. من اساساً با سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی‌های این‌چنینی مخالفم. ما باید كاری كنیم كه خانواده و كنشگر، امنیت، آسایش و آرامش داشته باشد، آن وقت كلیت جامعه راه خودش را پیدا می‌كند. وضعیت جامعه‌ی ما یك وضعیت پیچیده است؛ نه نقاط قوت سنت را داریم، نه نقاط قوت مدرنیته را و نقاط ضعف هر دو را هم داریم. به نظر من، اگر در این حوزه‌ها زمینه‌سازی كنیم، خانواده‌ها خودشان راه خودشان را پیدا می‌كنند.
 
یعنی مدیریت فرهنگی را به خودشان واگذار كنیم.
 
بعد به نهادهای واسط. الآن من به عنوان معلم باید به خانواده‌ها بگویم كه شما دو انتخاب دارید. یكی این طور و دیگری آن طور. راه یكی غلط و راه دیگری درست است؛ اما در جامعه‌ای كه به فرصت ازدواج نیست، مادر مجبور می‌شود به دخترش بگوید تو برو برای خودت شوهر پیدا كن. الآن خیلی از مادر و پدرها به دخترشان این طور می‌گویند كه تو عرضه نداشتی كه شوهر پیدا كنی! 30 سال پیش یك خانواده‌ی ایرانی هیچ وقت به دخترش چنین حرفی نمی‌زد. این نشان‌دهنده‌ی این است كه خیلی از نرم‌ها و هنجارهایی كه در جامعه‌ی ما به هم ریخته است، یك دسته زیرساخت‌های عینی و مادی دارد. اگر زیرساخت‌های اقتصادی، جمعیتی (مثل ازدواج) و غیره فراهم بود، من می‌توانم در آن پایگاه مشروعیت با خانواده صحبت كنم كه مثلاً به نفع شماست كه این‌طور حركت كنید، به نفع شماست كه مثلاً این میزان برای امور فرهنگی وقت بگذارید، این میزان گفت‌وگوی كلامی داشته باشید.
 
برای این آسیب‌هایی كه مطرح شد، به نظر شما به چه سیاست‌گذاری‌هایی می‌توان توجه كرد؟
 
نه اینكه بنده مخالف سیاست‌گذاری باشم، تا به حال دو پروژه‌ی سیاست‌گذاری برای نهادها انجام داده‌ام، یكی در مورد جنسیت و دیگری در مورد حجاب، ولی مسئله اینجاست كه ما در همه چیز جوزده هستیم. یك صحبتی كه مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) فرمودند، به جای اینكه ابعاد و عمق آن صحبت فهمیده شود، همه می‌گویند كه برای سبك زندگی باید چه كنیم، دولت باید چه كند، قانون! سبك زندگی كه قانون نمی‌خواهد.
 
بله، یك فرآیند زمان‌بر است.
 
باید قانون‌هایتان را كم كنید، نه اینكه دوباره قانون وضع كنید. این خلاصه‌ی حرف‌های من است.
 
در بین بحث آسیب‌ها، راه‌حل‌ها را هم مطرح كردید. در كل، شما به عنوان كارشناس چه راهبردهایی برای این بحث پیشنهاد می‌فرمایید؟
 
اگر بخواهیم راهبرد بگوییم، اول باید بحث آسیب‌ها كاملاً استیفا شود. الآن ما آسیب‌ها را كاملاً استیفا نكردیم. آسیب‌ها باید فهرست شود. اصل اولی كه باید در راهبردها توجه داشته باشیم، این است كه راهبردها باید اجماعی باشند، ولو حداقلی. یكی از چیزهایی كه در مدل سیاست‌گذاری در ایران به آن توجه نمی‌شود، این است كه مثلاً من یك پروژه انتخاب می‌كنم، می‌گویم این ده راهبرد من است. این راهبردها را می‌گویی كه یعنی این‌ها را بلدی یا می‌خواهی اجرایی شود. برای اجرایی شدن، ابتدا باید دید كه چه راهبردهای اجماعی در بحث سبك زندگی وجود دارد. یكی از راهبردهای اجماعی در سبك زندگی ایرانی این است كه نقاط قوت سبك زندگی خودمان را در رسانه‌ها پررنگ كنیم، الگوسازی كنیم؛ مثلاً از جمله نقاط مثبت ما در سبك زندگی ایرانی، مسئله‌ی خویشاوندان و روابط خویشاوندان با هم است.
 
برای اجرایی شدن راهبردهای حوزه‌ی سبك زندگی باید دید كه چه راهبردهای اجماعی وجود دارد. یكی از راهبردهای اجماعی در سبك زندگی ایرانی این است كه نقاط قوت سبك زندگی خودمان را در رسانه‌ها پررنگ كنیم، الگوسازی كنیم؛ مثلاً از جمله نقاط مثبت ما در سبك زندگی ایرانی، مسئله‌ی خویشاوندان و روابط خویشاوندان با هم است.

 
 در واقع همان صله‌ی رحم كه دینمان توصیه كرده است.
 
بله، این‌ها همدیگر را بالانس می‌كنند، اما الآن این صله‌ی رحم در جامعه‌ی ما تبدیل به مانور تجمل شده است؛ یعنی اگر من بخواهم برادرم را دعوت كنم، سه ماه باید برنامه‌ریزی كنم كه بتوانم برادرم را دعوت كنم، بعد بگویم این فرش و تلویزیون و فلان را خریده‌ام. باید نشان دهیم كه صله‌ی رحم‌ها خیلی مختصر است، اینكه در مصیبت‌ها از هم حمایت می‌كنیم، شبكه هستیم، باید بتوانیم این‌ها را الگوسازی كنیم یا مثلاً گاهی باید مطالعات تطبیقی انجام دهیم. مثلاً نشان دهیم كه فلان نسل از افراد انگلیس یا آمریكا هنوز با كامپیوترهای بیست سال قبل خود كار می‌كنند، مثل ما نیستند كه هر روز این‌ها را ببرند و به‌روز كنند. ما بازار مصرف شدیم. باید این مصرف را تعدیل كنیم. راهبردها به یك فضای اجماعی احتیاج دارد. اگر راهبردی داشته باشید كه به نظر می‌رسد در جامعه مقبول نمی‌افتد. این را باید كنار بگذارید و دنبال راهبردی هرچند ضعیف‌تر ولی اجماعی‌تر بروید.
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  نگاهی اجمالی به زندگی ثامن الائمه
Star __کتابی جنجالی درباره واپسین روزهای زندگی پیامبر اسلام
  زندگی نامه مختصری از حضرت خدیجه (س)
Star صله رحم باعث بنیان خانواده و جامعه را محکم می‌کند
Star دیدار رییس دانشگاه مذاهب اسلامی کشور با ائمه جمعه شیعه و اهل سنت شرق استان گلستان
Information ریخت و پاش در مهمانی خانواده‌ها را از هم دور می‌کند
Star آیت‌الله نوری همدانی: ریشه‌های تربیتی را با تربیت اسلامی آمیخته کنید
  اجمالی از زندگی ثامن الائمه،امام رضا،(ع)
  نگاهی به شیوه زندگی و سلوک دینی امام رضا (ع)
  اگر در زندگی کم آوردید این ذکر را صدبار بگویید

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان