امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

تاریخ از دیدگاه مارکسیسم

#1
رکسیستها کوشش دارند تاریخ بشریت را سیاه و ظلمانی جلوه دهند، تاریخ را تاریک معرفی کنند، آنها فقط فجر تاریخ، یعنی دوره اشتراک اولیه را نورانی به حساب می آورند و همچنین نهایت تاریخ یا دوره کمون ثانویه را! و تمام تاریخ بشریت را از بدو پیدایش مالکیت خصوصی، دوره حکومت باطل و ظلم و فساد و شرارت و خونریزی و خدعه و نیرنگ و دروغ می پندارند، و جریانهای حقیقی را که در تاریخ بشریت پیدا شده چنین توجیه می کنند: این جریانها نیرنگ بوده است، ظلمتی بوده است بر روی ظلمتها، حتی ادیان و پیامبران نقشی نداشته اند، اینها بشر را نساخته اند، بشر اینها را ساخته و اینها وسیله ای بوده اند در دست بشر برای ظلمها، تحمیق ها، تریاک توده ها اگر کسی دم از عدالت و حق زده حتماً کاسه ای زیر نیم کاسه اش بوده است مگر چنین چیزی امکان دارد که در دوره مالکیت خصوصی کسی واقعاً طرفدار حق و حقیقت و عدالت باشد؟

البته گاهی مارکسیستها قبول می کنند که در تاریخ نهضتهائی از طرف محرومان می شده (هر چند محرومان طرفدار حقوق خودشان بوده اند نه طرفدار عدالت، منتهی اگر عدالت اجرا شود با حقوق آنها تطبیق می کند) ولی این نهضتها در دوره ای که تولید، مالکیت خصوصی یا برده داری و یا فئودالیسم و بورژوازی را ایجاب می کرده، نمی توانسته به نتیجه برسد، مانند حرکت برخلاف مسیر آب که نمی تواند نتیجه بدهد.
روبنا بطور موقت و قشری می تواند برخلاف زیربنا حرکت کند اما نه برای همیشه اگر هم احیاناً برقی در تاریخ به سود بشریت جهیده خیلی موقتی بوده و بعد خاموش شده و ظلمت دوباره حاکم شده، و آنچه آمده بوده تا قاتق نان بشر باشد، بلای جان او شده است.
مذاهب هر چند توانستند تأثیرات محدودی داشته باشند اما هیچ گره کوری را از زندگی بشر باز نکردند شبیه مدینه فاضله افلاطون که چون طرحی ایده آل و ذهنی و غیر عملی بود هیچکس و حتی خود افلاطون آن را پیاده نکرد پس این جریانها حکم لحظه را دارد اگر امام علی علیه السلام پنج سال خلافت کرد و عدالت گستری نمود، این پنج سال حکومت علی علیه السلام در مقایسه با تاریخ بشریت حکم یک ثانیه را دارد و به حساب نمی آید آنچه بر کل تاریخ حاکم بوده ظلمها و تاریکی ها بوده است.

این یک نوع مبارزه زیرکانه مارکسیستهاست که گاهی مذهبی ها هم از روی نادانی گول آن را می خورند. این یکی از آن نقشه ها و طرحهای طرارانه آنهاست برای بی اعتبار جلوه دادن مذهب چون آنکه در تمام طول تاریخ منادی حق و عدالت بوده، آنکه به حمایت مظلومین و اهل حق برخاسته، فقط مذهب بوده، حتی فیلسوفان قدیم هم به این قبیل مسائل فکر نمی کردند در مذهب بوده که عدالت مطرح شده، مبارزه با ظلم مطرح شده، راستی و درستی مطرح شده، برابری و برادری مطرح شده، و این بزرگترین دروغ و تهمت به تاریخ است.

عاشورا؛ دو چهره سیاه و سفید:
من در یک سخنرانی تحت عنوان " حماسه حسینی " از بعضی روضه خوانها و منبری ها انتقاد کردم، گفتم این حادثه عاشورا دارای دو صفحه است، دو چهره دارد: یک صفحه سیاه و یک صفحه سفید سکه ای است که دورو دارد در یک طرف ظلم و جنایت و بی رحمی و نامردمی و قساوت است قهرمان این صفحه ابن زیاد است و عمر سعد و شمر و سنان بن انس و حرمله کوفی و همین طور که این صفحه از سیاه ترین صفحات تاریخ است، طرف دیگر آن از درخشان ترین صفحات تاریخ است در آن صفحه، ما ایمان می بینیم و حقیقت و توکل و مجاهدت و صبر و رضا.
قهرمانان این صفحه خود امام حسین علیه السلام، برادران امام حسین، فرزندان امام حسین، برادرزادگان امام حسین و اصحاب امام حسین هستند اگر قسمتهای زیبای این صفحه را در مقابل قسمتهای زشت آن صفحه قرار دهیم، نه تنها کمتر نیست بلکه بر آن می چربد ولی بعضی منبریها مثل اینکه عادت دارند صفحه سیاه تاریخ عاشورا را برای مردم بازگو کنند گوئی این تاریخ اساساً صفحه سفید ندارد، مثل اینکه امام حسین و اصحاب و یاران او مردمی بودند که فقط نفله شدند، افرادی بودند که مظلوم واقع شدند و هیچ قهرمانی نداشتند در حالی که همان طور که گفتیم قضیه دو طرف دارد و طرف زیبای آن بر طرف زشت آن می چربد.

این ایراد، عین ایرادی است که به تاریخ نویسهای ماتریالیست وارد است که کوشش می کنند صفحات تاریخ بشریت را سیاه سیاه جلوه دهند، چون برخلاف فلسفه آنهاست که زیبائی ها را نشان دهند اگر زیبائی ها را نشان دهند ماتریالیستهای تاریخی باطل می شود آنها می گویند انسان، از زمانی که مالکیت پیدا شد از انسانیت خودش خارج شد و به اصطلاح مارکس از خود بیگانه و مسخ شد!
استثمارگر به شکلی از انسانیت خارج شد و استثمار شده به شکل دیگر انسان آن وقت انسان بود که در دوره اشتراک اولیه بود و آن وقت به انسانیت خودش بازگشت می کند که به اشتراک ثانوی برسد در بین این دو دوره انسان از انسانیت بیرون رفته و تاریخ او نمی تواند نقطه درخشانی داشته باشد.
پس چه باید کرد؟ باید صبر کرد تا اتوبوس تاریخ، مراحل خود را بگذراند و به مقصد خودش برسد و آن، وقتی است که ابزار تولید جبراً سوسیالیسم و اشتراکیت را ایجاب کند پس در ایجاد سوسیالیسم و حق و عدالت، بشر نقشی ندارد و نمی تواند آن را جلو یا عقب ببرد، باید خود به خود مانند یک جریان خود کار طبیعی پیش برود و زمانش برسد وقتی زمان و دوره و تاریخش رسید خودش به وجود می آید.
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  معرفی کتاب های تاریخ
Science بزرگترین معما‌های تاریخ که هیچ گاه حل نخواهند شد.
  برگی از تاریخ فلشخور
  دوست داشتی در تاریخ چه اتفاقی هرگز روی نمی داد ؟؟؟؟؟؟؟؟
  " تاریخ چیست "
Book ☽تاثیرگذار های تاریخ☾اسحاق نیوتون Isaac Newton
Book ✍تاریخ‌نگاران✍ ابن رسته
Book ✍تاریخ‌نگاران✍ابن حوقل
Book ✍تاریخ‌نگاران✍ استرابون
Book تاریخ دموکراسی در ایران باستان✔

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان