امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

◄مُعَـرفي منـاسبَت و جَشن هاي ايـران باستان►

#1
بنام خدا

جشن دیگان چیست؟
جشن دیگان در روزهای دوم و نهم و هفدهم ماه دی در تقویم رسمی كشور از جشن‌هایی است كه به مناسبت همنام شدن روز و ماه در تقویم ایرانیان برگزار می‌شد.
ایرانیان قدیم، گذشته از جشن‌هایی كه به مناسبت‌های گوناگون برگزار می‌كردند، همنام شدن روز و ماه را هم در هر ماه جشن می‌گرفتند. همانند جشن دیگان در ماه‌های پیش، جشن‌ تیرگان و جشن مهرگان را نیز داشتیم. اما ماه دی تفاوتی اساسی با ماه‌های دیگر دارد.



از یك سو، «دی» نام هیچ یك از امشاسپندان یا ایزدان آیین زرتشت نیست، در حالی كه دیگر ماه‌های سال و بیشتر روزهای ماه با نام این نیروهای مینوی نامگذاری شده‌اند كه هنوز هم این نام‌ها در تقویم ایرانی باقی است. از سوی دیگر، در هر ماه، سه روز به نام «دی» نامگذاری شده است و به این ترتیب، در ماه دی سه جشن دیگان داریم.



دی از چنان اهمیتی برخوردار بوده كه سه روز در هر ماه را به نام خود اختصاص داده است.
دی درحقیقت صفت خدای یگانه و بزرگ در آیین زرتشت، اهورامزدا است. دی از صورت پهلوی «دَی» و اوستایی «دَذوَه» به معنی آفریننده است. در سراسر ادبیات زرتشتی، اهورامزدا با صفت دادار یا آفریننده نامیده شده، زرتشت هم در گاهان او را «آفریننده زندگی» می‌خواند.



با این توضیح، سردترین ماه سال به نام خدای بزرگ نامگذاری شده بود تا در گذراندن سرمای سخت یاری‌ بخش مردمان باشد. در كتاب پهلوی (بندهشن) نیز آمده كه در این ماه، زمستان به بیشترین سردی به ایرانویچ رسد.



ماه سی روزه زرتشتی به چهار بخش می‌شده است كه در آغاز نخستین بخش نام اهورامزدا و در آغاز سه بخش دیگر نام «دی»، صفت اهورامزدا قرار داشته است و این چیزی شبیه به تقسیم ماه به هفته سامی است. به این ترتیب، هر بخش ماه به نام خدا آغاز می‌شده است: اول ماه به نام هُرمزد، هشتم و پانزدهم و بیست و سوم ماه به نام دی.



هر یك از این چهار روز معرف آغاز هفته‌ای تازه در ماه است و برای آن كه دی‌ها با هم اشتباه نشوند، هر یك از آنها را با نام روز بعد همراه می‌كنند و بدین گونه، روز هشتم را دی به آذر روز، روز پانزدهم را دی به مهر روز سومین جشن دیگان و روز بیست و سوم را دی به دین روز چهارمین جشن دیگان می‌گویند.



در ماه دی، در هر سه این روزها جشن دیگان در ستایش و نیایش خدای بزرگ برگزار می شد، سه جشن نیایشی در سردترین ماه سال.
مطابق تقویم رسمی كشور، این سه جشن دیگان به روزهای دوم و نهم و هفدهم دی ماه موكول می‌شود. علت آن كه همه ماه‌های زرتشتی سی روزه هستند، در حالی كه در تقویم رسمی كشور، شش ماه، سی و یك روزه داریم. این شش روز اختلاف سبب شده كه هشتم دی زرتشتی با دوم دی تقویم رسمی مطابق شود و به همین ترتیب بنا بر كتاب پهلوی بُندهشن (= آغاز آفرینش) این چهار روز ماه كه به نام هورمزد و سه دی است،‌ یكی بر نام، یكی بر گاه، یكی بر دین و یكی بر زمان دلالت می‌كنند كه همیشه بوده‌اند.



همچنین در همین كتاب آمده است كه هر گلی از آنِ یكی از آنان است: «مورد و یاسمن هرمزد را خویش است، با درنگ دی به آذر را، كاردَك دی به مهر را، شنبلید دی به دین را.»
اما بسیاری از دانشمندان از این كه «دی» نخستین ماه سال نبوده است، اظهار شگفتی كرده‌اند. به نظر بسیاری از آنان، از جمله ماركوارت، دانشمند آلمانی، در اصل چنین نبوده و انتظار می‌رود كه اهورامزدا جای برجسته‌ای را در سال تقبّل كند، یا در آغاز (چنان كه در مورد روزهای ماه چنین است) یا در وسط.



گایگر (Geiger) دیگر دانشمند آلمانی معتقد است ماه دی در آغاز یا زمانی در دوره ساسانیان است. مصادف با اعتدال بهاری بوده است و به همین دلیل در این ماه جشن دیگان برگزار میشده است. «آرتور کریستن سن» ،دانشمند دانمارکی، از مجموع نظریاتی که در خصوص تقویم ایرانی ارائه شده، نتیجه می‌گیرد كه ایرانیان دو تقویم سالیانه داشته‌اند.



یكی سال عامه كه از انقلاب تابستانی آغاز می‌شده و نخستین ماه آن فروردین بوده و دی، یعنی ماه دهم، از اعتدال بهاری شروع می‌شده است و یكی سال دینی كه مانند سال بابلیان از اعتدال بهاری آغاز می‌شده و در نتیجه، نخستین ماه آن دی یعنی ماه آفریدگار و اول دی، یعنی خرم روز، روز اول آن بوده است. ماه دی در هر دو تقویم نخستین ماه سال بوده. بعدها با تلفیق دو تقویم، تقویم جدیدی به دست آمد كه سال در آن از اول فروردین آغاز می‌شد و مانند سال عامه، این تاریخ با اعتدال بهاری برابر به شمار می‌آمد، به طوری كه آغاز نجومی سال دینی حفظ می‌شد.



جشن دیگان,جشن مهرگان,دی به مهر روز سومین جشن دیگان

جشن دیگان در ستایش و نیایش خدای بزرگ برگزار می شد.



به هر حال، مساله تقویم ایرانیان به دلایل مختلف از جمله مراعات نكردن كبیسه و برخی جا به جایی‌های تقویمی یا احتمال وجود دو نوع تقویم، امروزه به مساله‌ای غامض برای دانشمندان تبدیل شده است. به خصوص كه در منابع قدیم اشاراتی كه به برخی ماه‌ها می‌شود با آب و هوای امروزی آن ماه‌ها مطابقت نمی‌كند و گاه بسیار گیج كننده است. اما آنچه اهمیت دارد، باقی ماندن این تقویم با همان نام های اعتقادی آن است.



نام هایی که مفاهیم آن با اعتقادات ایرانیان مسلمان نیز هماهنگ بوده و حفظ شده است. نام «دی» (= آفریننده)، صفت خدای تعالی، چه در آغاز سال بوده و چه حالا در سردترین ماه سال، به هر حال نام خود را در تقویم رسمی ایرانیان حفظ كرده است. ماهی كه تقدس آن با نام خدا و همچنین با سالگرد آفرینش چهارپای مفید (مطابق با اعتقادات زرتشتی) كامل می‌شود. به جز سه جشن دیگان، جشن دیگری به نام «مِدیاریم گاه» به معنای «میان سال» در این ماه برگزار می‌شد معروف به گاهانبار پنجم كه به یادبود آفرینش چهارپایان بوده است. این جشن از روز دی به مهر (15 دی مطابق با نهم دی در تقویم رسمی) به مدت پنج روز برگزار می‌شد و یكی از اعمال آن، فراهم كردن انبار زمستان برای دام‌ها بوده است.



بیرونی عالوه بر جشن دیگان جشن دیگری را هم در روز پیش از آغاز گاهانبار پنجم، روز چهارده دی ماه (مطابق با 8 دی در تقویم رسمی) كه روز «گوش» باشد، ثبت كرده است به نام «سیر شور». این جشن را مرتبط با سوگواری عمومی برای مرگ جمشید، پادشاه آرمانی ایران می‌دانند.



در این روز مردم سیر می‌خورند و آب انگور می‌نوشند و سبزیجات را با گوشت می‌پزند و با این كار، خود را از شیطان حفظ می‌كنند. دلیل این جشن این بود كه مردم می‌خواستند كه از اندوهی كه پس از كشته شدن جمشید بر آنان رسیده بود، و سوگند خورده بودند كه به هیچ چربی دست نزنند، خویش را برهانند و این رسم در میان آنان برجای ماند و با آن غذا از بیماری‌هایی كه از ارواح بد ناشی می‌شود، خود را شفا می‌بخشند.



اگر دی ماه را در زمان بیرونی در فصل سرما بدانیم، «سیر شور» موجه‌تر می‌نماید. زیرا خوراكی‌هایی كه در این روز مصرف می‌شود، نشان از نوعی مقابله با سرما دارد.



منبع: irandeserts.com
پاسخ
 سپاس شده توسط -Edgar
آگهی
#2
جشن سده
جشن سَده، یکی از جشن‌های ایرانی، است که در آغاز شامگاه دهم بهمن‌ماه یعنی آبان روز از بهمن ماه برگزار می‌شود. در دهمین روز یا آبان روز از بهمن ماه با افروختن هیزمی که مردمان، از پگاه بر بام خانه خود یا بر بلندی کوهستان گرد آورده‌اند، این جشن آغاز می‌شود.
در اشارات تاریخی این جشن همیشه به شکل دسته جمعی و با گردهمایی همه مردمان شهر و محله و روستا در یکجا و با برپایی یک آتش بزرگ برگزار می‌شده است. مردمان در گردآوردن هیزم با یکدیگر مشارکت می‌کنند و بدین ترتیب جشن سده، جشن همکاری و همبستگی مردمان است. زرتشتیان تهران، کرج، استان یزد و روستاهای اطراف میبد و اردکان، کرمان و روستاها، اهواز، شیراز، اصفهان، اروپا (سوئد) و آمریکا (کالیفرنیا) و استرالیا با گردآمدن در یک نقطه از شهر یا روستا در کنار هم آتشی بسیار بزرگ می‌افروزند و به نیایش خوانی و سرودخوانی و پایکوبی می‌پردازند.
بعضی دانشمندان نام سده را گرفته شده از صد می‌دانند. ابوریحان بیرونی می‌نویسد: «سده گویند یعنی صد و آن یادگار اردشیر بابکان است و در علت و سبب این جشن گفته‌اند که هرگاه روزها و شب‌ها را جداگانه بشمارند، میان آن و آخر سال عدد صد بدست می‌آید و برخی گویند علت این است که در این روز زادگان کیومرث - پدر نخستین - درست صدتن شدند و یکی از خود را بر همه پادشاه گردانیدند و برخی برآنند که در این روز فرزندان مشی و مشیانه به صد رسیدند و نیز آمده: “شمار فرزندان آدم ابوالبشر در این روز به صد رسید. ”»
نظر دیگر اینکه سده معروف، صدمین روز زمستان است. از ابتدای زمستان (اول آبان ماه) تا ۱۰ بهمن که جشن سده‌است صد روز، و از ۱۰ بهمن تا نوروز و اول بهار ۵۰روز و ۵۰شب بوده‌است؛ و به علت اینکه از این روز به بعد انسان به آتش دست پیدا کرده‌است شب هم مانند روز روشن و گرم و زنده‌است شب‌ها هم شمرده می‌شوند.
یکی دیگر از دلایل گرامی‌داشت این شب این است که ایرانیان دو ماه میانی زمستان را، همان دی و بهمن را، بسیار سخت و هنگام نیرومند گشتن اهریمن می‌دانستند و برای پایان یافتن این دوماه نیایش‌های ویژه‌ای برگزار می‌کردند. از شب چله که چله بزرگ نیز نامیده می‌شد و در آن مهر برای مبارزه با اهریمن دوباره زاده شده بود تا شب دهم بهمن ماه که جشن سده و چله کوچک نامیده می‌شد برابر ۴۰ روز است؛ و به سبب اینکه آتش (مظهر گرما و نور و زندگی) در روز سده کشف شده بود و وسیله دیگری برای مبارزه با اهریمن و بنا بر آیین باعث روشنایی شب مانند روز شد از شب چله کوچک تا اول اسفند ۲۰ روز و ۲۰ شب (جمعاً چهل شب و روز) است.
در ایران باستان و در میان زرتشتیان ایران، این جشن نزدیک غروب آفتاب، با آتش‌افروزی آغاز می‌شود و امروز هم با همان سنت کوه‌هایی از بوته و خارو هیزم در بیرون شهر فراهم شده، در حالی که موبدان لاله به دست اوستا زمزمه می‌کنند، بوته‌ها را روشن کرده و مردمی که در آن جا جمع شده‌اند نماز آتش نیایش خوانده، این مراسم به وسیلهٔ انجمن زرتشتیان کرمان سده هاست که بیرون از شهر انجام شده و همه مردم زن و مرد، زرتشتی و مسلمان، کلیمی در آن جا گرد آمده و در شادی شرکت می‌کنند در تهران این جشن بیست و پنج سال است که با شکوه وسیله سازمان فروهر در باغ (کوشک) ورجاوند برگزار می‌شود. در شیراز پنج سال این جشن به همت همسرم پریچهر (همسر دکتر فرهنگ مهر) و با یاری زرتشتیان، آرتشیان و مردم شیراز، برابر کعبه زرتشت، نزدیک تخت جمشید برگزار شد.

منبع: ویکی پدیا
.La mort est le remède
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Book تاریخ دموکراسی در ایران باستان✔
  جزئیات روز پدر و روز مرد ایران باستان و تقویم آریایی ها
Wink بدترین و کابوس وار ترین مجازات های ایران باستان..♡
  عقاید چینیان باستان
  تاریخ اسرائیل و یهودای باستان چه وقایعی داشت؟
  گل نیلوفردرجهان باستان نماد چه بوده است؟
  روایت یک شاهکار نظامی دوره باستان + عکس
  گلادیاتورها،جنگجویانی حرفه ای در روم باستان !
  10 اختراع زمان باستان كه فكر مي‌كرديد مربوط به زمان ما هستند!! (+عكس)
  ایران باستان پایه گذار گفتگوی تمدن ها

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان