معنی اسم نفر قبلیت رو بگو ! بدویین بیاین ! ❤

[teresa ☆]

سلام ...
اینجا باید معنی اسم نفر قبلیتون رو بگید !
نگید که نمیدونم ! برید پیدا کنید .. پیدا نکردید هم شرکت نکنید !
قوانین :
دعوا نکنید !
بحث هم نکنید !
نمیدونم اسپم برداشت میشه ...
بچه های خوبی باشید و اینکه :

سپاس یادتون نره !!!

[ѕтяong]

تَرسا. الف. آتش پرست. (فرهنگ جهانگیری) (برهان) (غیاث اللغات). طایفه ٔ آتش پرست که در دین حضرت عیسی علیه السلام اند. بتازیش نصرانی خوانند و جمع این ترسایان که با یاء مینویسند غلط است بلکه ترساان بهمزه باید نبشت و یک نسخه ٔ جمال حسینی برین نمط کتابت دیده شده است. (شرفنامه ٔ منیری). صاحب جهانگیری بمعنی آتش پرست نوشته و آن خطا است زیرا که ترسا پیروان حضرت مسیح را گویند و آتش پرست را گبر خوانند. (انجمن آرا) (آنندراج). بمعنی آتش پرست در کلام فصحا دیده نشد. (حاشیه ٔ برهان چ معین). ب. بمعنی مطلق کافر بلکه بت پرست استعمال کرده اند. (آنندراج) :

[Maryam Farrokhy]

هم اسم خودمه .__.
اسم مادر حضرت مسیح
توی فارسی ام اسم ی گله
توی زبان مصری هم معنی دریای غم و تلخیه

[A lover]

خودش گفت
اسم مادر حضرت مسیح
توی فارسی ام اسم ی گله
توی زبان مصری هم معنی دریای غم و تلخیه
شرمنده حوصله نداشتم تایپ کنم از رو مال تو کپی کردم

[The moon]

یهـ اسـم تُرکیهـ که اگه اشتبـآه نکنم معنیش میشـه عشق

یه جـور دیگه هم اگه تلفظش کنی میشه یه اسم عربی به معنی شـوق و خیـال

نمیـدونم دقیقـآ کدومش درستـه ...

[n.leito]

روشنگر آشکار کننده مونث مبین
خب شما بدونید اسم من هم معنی صنم میشه یعنی شما فرض کنید اسمم صنمه

[dokhy-esfandy]

صنم یعنی معشوق زیبارو
من فاطمم
معنی اسممو بگین

[teresa ☆]

هم اسم بانوی دو عالم
پاک و فروزنده ..
با گذشت .

[ѕтяong]

تَرسا. الف. آتش پرست. (فرهنگ جهانگیری) (برهان) (غیاث اللغات). طایفه ٔ آتش پرست که در دین حضرت عیسی علیه السلام اند. بتازیش نصرانی خوانند و جمع این ترسایان که با یاء مینویسند غلط است بلکه ترساان بهمزه باید نبشت و یک نسخه ٔ جمال حسینی برین نمط کتابت دیده شده است. (شرفنامه ٔ منیری). صاحب جهانگیری بمعنی آتش پرست نوشته و آن خطا است زیرا که ترسا پیروان حضرت مسیح را گویند و آتش پرست را گبر خوانند. (انجمن آرا) (آنندراج). بمعنی آتش پرست در کلام فصحا دیده نشد. (حاشیه ٔ برهان چ معین). ب. بمعنی مطلق کافر بلکه بت پرست استعمال کرده اند. (آنندراج) :

[بهار1396]

مريم : 1- (در گياهي) گل سفيد خوشه‌اي خوشبو و داراي عطر با دوام، و نيز گياهي علفي، پايا و زينتيِ اين گل كه از خانواده‌ي سوسن است و پياز دارد؛ 2- (اَعلام) 1) نام سوره‌ي نوزدهم از قرآن كريم داراي نود و هشت آيه؛ 2) [قرن اول میلادی] مريم عذرا مادر عيسي(ع) دختر عِمران و از نسل داوود؛ 3) مریم [قرن اول میلادی] از نخستین پیروان حضرت عیسی(ع)؛ 4) مریم مجدلیه: [قرن اول میلادی] بنا بر روایت های مسیحی زنی که به راه راست هدایت شد یا به وسیله‌ي حضرت عیسی(ع) از دیوانگی نجات یافت.