14-12-2018، 19:10
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
وحید استرون: برای پیدا کردنشان کافی است گوش را به نغمههای خیابان بسپاری و رد صدای موسیقی را دنبال کنی تا به چند جوان شیک و هنرمند برسی که در کنار خیابان مشغول نوازندگی هستند. امروزه تعدادشان در خیابانهای شهرها مخصوصا در پایتخت زیاد شده و هر کدامشان مانند اکسیر شفابخش، شور و نشاط را به خیابانهای شلوغ پایتخت تزریق میکنند. بدون تردید بارها آنها را در خیابان دیدهاید و به خوبی میدانید که دقایقی خوشی را با گوش کردن به موسیقیشان تجربه میکنید و برای لحظاتی مشکلات، ترافیک، گرانی، غم و اندوه و حقوق معوق و... را به دست فراموشی میسپارید. چند وقت پیش یکی از این گروههای نوازندگان خیابانی را در میدان پالیزی و جنب پاساژ اندیشه دیدم، آنقدر هنر و کارشان زیبا بود که برای تهیه این گزارش به سراغشان رفتم، اما آنجا نبودند، با پرس و جو متوجه شدم که آنها به غیر از میدان پالیزی در خیابان بهار جنوبی هم ساز میزنند. همانطور که آدرس میگفت به خیابان بهار رفتم و در آنجا چهار جوان شیک پوش را دیدم که در حال اجرای موسیقی بودند. یک تابلو در جلویشان بود و یک جلد ساز گیتار که مردم به آنها کمک میکردند یا بهتر بگویم هزینه آن لحظات شادی را که برای آنها تجربه میشد را پرداخت میکردند. خواننده و سرپرست این گروه رضا تهیدست است و دو نوازنده گیتار کلاسیک و گیتار الکتریک به نامهای سهیل و ساسان کارساز دارند و پسر جوان دیگری هم به نام سهیل استلجی در کنارشان ساز کوبهای میزد.
۵۵آنلاین :
پس از گوش کردن به چند موزیک که کاملا حرفهای نواخته میشد، از سرپرست گروهشان تقاضای گفتوگو کردم و او نیز به پای صحبتهای ما نشست و از روزهایی گفت که میخواست کنسرت برگزار کند، اما پول نداشت و بیکار بود. او میگفت: در تابستان 94 با آگهی که به روزنامه دادم، یک نفر نوازنده گیتار را پیدا کردم و ما دو نفر از آن زمان کار موسیقی در خیابان را شروع کردیم و بعد از مدتی دو نوازنده دیگر هم به جمع ما اضافه شدند و حالا گروه ما چهار نفر است.
تجربه کسب درآمد در میان مردم
من و گروهم از آن زمان به موسیقی به دید حرفهای و کسب درآمد نگاه کردیم. هیچکدام از ما دوره آکادمیک ندیده بودیم، از دوران کودکی با موسیقی عجین شدهایم. خود من همیشه آرزو داشتم کنسرت برگزار کنم، اما همیشه یک اتفاق رخ میداد نمیتوانستم این کار را انجام دهم، پول و اسپانسر نداشتم و حالا تجربه نوازندگی در میان مردم را دارم و از این راه زندگیام میگذرد. آن زمان این شغل را با شغلهای دیگر مقایسه میکردم و میدیدم که یک راننده آژانس در روز چقدر کاسبی میکند و گروه ما مثلا 120 هزار تومان درآمد دارد، مبلغ بدی نیست. در سال 95 از گروه ما دعوت شد که به پاساژ تیراژه برویم و یک سال و نیم آنجا ساز زدیم و درآمدمان بهتر شد، تا اینکه نماینده یک شرکت خودروسازی به مدیریت پاساژ گفت که این بخشی که این افراد ساز میزنند بسیار مکان خوب و ارزشمندی است و آن را به ما اجاره دهید. آن زمان ورودی پاساژ که یک سقفی هم داشت به ساختمان تیراژه اضافه شد، اما به دلیل قیمت بالا آن بخش پاساژ، آن شرکت نتوانست آن را اجاره کند و ما از آن زمان سرگردان شدیم. در کنار پیاده روها ساز میزنیم و در این راه با مشکلات بسیار روبهرو هستیم. برخی از مغازهها به ما اعتراض میکنند یا به 110 زنگ میزنند. او ادامه میدهد: واکنشهای مردم در قبال موسیقی ما خیلی خوب است، اما برخورد برخی از مغازهدارها با ما بسیار بد بود. از سوی دیگر برخی از مردم چندین دقیقه میایستند و به موسیقی ما گوش میدهند، اما هیچ پولی به ما نمیدهند در صورتی که این شغل و معیشت ماست و با توجه به سن و سالی که داریم، باید از این راه کسب درآمد کنیم، در این مدت خیلی اذیت شدیم و سختیهای زیادی کشیدیم. ما در دوماه محرم و صفر، ایام شهادت و وفات ائمه بیکار هستیم و کار نمیکنیم، در سرما و گرما کنار خیابان ساز میزنیم و در برخی از روزهای زمستان آنقدر هوا سرد است که دست بچهها یخ میزند و قادر به نوازندگی نیستند و این از مشکلات کار ماست.
مشکلات نوازندگان خیابانی
به او میگوییم که دید مردم به این هنر و شغل نسبت به گذشته خیلی تغییر کرده و شرایط بهتر شده، تهیدست همانطور که به خیابان خیره شده به ما میگوید: من معتقدم که تابوها در این هنر و شغل شکسته شده و مردم دیگر به امثال ما به دید متکدی نگاه نمیکنند، اما اذیت و آزار نوازندگان خیابانی همچنان وجود دارد، شما در کنار خیابان میایستید و نوازندگی میکنید شهرداری، اجرائیات، پلیس با شما برخورد میکند و برخی از مغازهدارها به ناحق از شما شکایت میکنند و این مشکلات شغل ماست. البته من با حرف شما کاملا موافق هستم و دید مردم به این هنر و شغل خیلی تغییر کرده، زمانیکه من این کار را شروع کردم، یکی از افراد فامیل به من میگفت که کار زشتی است که شما از این راه پول درمیآورید، اما بعد از مدتی وقتی تغییرات را در زندگی من احساس کرد، خودش به این نتیجه رسید که این کار اصلا تکدیگری و چیز شبیه آن نیست. او درباره درآمدش این چنین میگوید: بستگی به ظرفیت خیابان و پیادهرو دارد، یک گروهی در یک پیاده رو خوب کار میکند و حدود 200تا 400 هزار تومان در روز درآمد دارد و بعضی از زمانها این مبلغ را نداریم، برخی از مواقع من به همراه گروهم در خیابان اجرا نمیروم، چون وقتی چهار نفر میشویم و درآمدمان زیاد نیست. همانطور که گفتن ما در ایام وفات، باران و برف بیکار هستیم و حتی در مواقع اذان ساز نمیزنیم.
نقش موسیقی در شور و نشاط جامعه
تهیدست، درباره نقش موسیقی خیابانی در شادی و نشاط جامعه میافزاید: بدون ترید این امر تاثیرگذار است و همه ما تاثیرات این کار را در خیابان دیدهایم. یکی از دوستان من میگفت که یکبار آنها از یک قتل جلوگیری کردهاند. او نیز که نوازنده خیابانی است میگفت که یک روز در خیابان ساز میزدیم که یک نفر عصبانی و با یک قمه در درست از جلوی ما رد شد، وقتی ما را دید ایستاد و به آهنگ غمگینی که میزدیم گوش کرد، همانطور که محو آهنگ شده بود و از ما میخواست که چند کاری دیگر برایش اجرا کنیم. دوست من میگفت که هر چه خواست از ترسمان برایش زدیم و بعد از حدود 20 دقیقه در گوشهای نشست و آرام شد برایش آب آوردیم و به او گفتیم که چه اتفاقی افتاده، به ما گفت اینقدر عصبانی بودم که داشتم میرفتم یک نفر را به قتل برسانم و از کنار شما عبور کردم موسیقی تمام وجودم را فرا گرفت و تا حدی آرام شدم و گفتم که این موزیک را گوش کنم و بعد بروم. همانطور که شما ساز میزدید آرامتر شدم و حالا دیگر عصبانی نیستم. بدون تردید هنر و موسیقی وقتی در میان مردم باشد، از آسیبهای اجتماعی جلوگیری میکند و موسیقی این قدرت را در شور و نشاط جامعه دارد. این خواننده در پایان صحبتهایش میگوید: اگر از موسیقی خیابانی حمایت کنیم روحیه مردم بهتر میشود. لطفا مسئولان بگذارند، این هنر در خیابان اجرا شود و اجازه ندهند موسیقی به زیر زمینها برود، چون آن زمان آسیب اجتماعی بیشتری جامعه را تهدید میکند، شما وقتی در خیابان ساز میزنید کسی نمیتواند به غیر از آرامش در آن لحظه از موسیقی استفاده کند ، پس از نظر جامعه شناسی بهتر است این موسیقی در خیابان راه سالم خودش را برود. امروزه ما در شبکههای اجتماعی میبینیم که بچهها با دیدن افرادی که سازمیزنند به موسیقی و هنر علاقهمند میشوند و بهدنبال ساز میروند. از سوی دیگر کار ما با کاهش آسیبهای اجتماعی همراه است، من به جرات میگویمکه در خیابانی که شخص و گروهی ساز میزند آسیبها کمتر میشود، دعوا وجود ندارد و خیلی از بزههای اجتماعی در آن خیابان رخ نمیدهد، چون ما حدود سه سال این موضوع را تجربه کردهایم. خیلی مواقع رانندگان تاکسی در ترافیک بعد از اجرا به ما میگویند که خستگی از تنم در رفت و در این ترافیک، بیپولی و وضعیت اقتصادی روحیه آنها تغییر میکند.
وقتی شهردار به یک نوازنده خیابانی کمک میکند
چند وقت پیش در فضای مجازی فیلمی منتشر شد که در آن شهردار جدید پایتخت(پیروز حناچی) در مترو به یک نوازنده خیابانی پول کمک کرد و این امر با واکنش مثبت کاربران شبکههای اجتماعی و مردم روبهرو شد. هرچند برای اهمیت این موسیقی و جایگاه آن در شور و نشاط جامعه به سراغ سامان احتشامی، نوازنده برجسته پیانو و آهنگساز ایرانی رفتم تا نظر او را درباره این موسیقی جویا شویم. احتشامی دراین باره به «آرمان» میگوید: وضعیت هنر و موسیقی در کشور ما به شکلی است که افراد دارا و ثروتمند هستند و این افراد تدریس نمیکنند و برای دل خودشان ساز میزنند. گروه دیگر هنرمندان بیپول و دانشجویان موسیقی هستند که برای امرار معاش زندگیشان مجبور هستند که کار هنری انجام دهند، چون به غیر از هنر کار و پیشه دیگری بلد نیستند. سال گذشته که به اروپا رفتم با یک نکته جالب روبهرو شدم که نوازندگان در اروپا که صبح از خواب بیدار میشوند، بهترین لباسهایشان را میپوشند و مثلا ساعت 10 صبح سر تمرین میروند و بعد از آموزش به شاگردان به تمرین ارکستر میروند و بعد از استراحت عصر سازشان را برمیدارند و به مترو و پارک میروند و در آنجا ساز میزنند، آنها کلاهشان را جلوی پایشان میگذارند و مردم به آنها پول کمک میکنند. در آنجا هیچ کسر شأنی برای نوازندهای که در ارکستر و همزمان در خیابان ساز میزند وجود ندارد و آنها این کار را یک فعالیت هنری میدانند و معتقدند که افتخار نوازندگی در میان مردم و خیابان بیشتر از ارکستر و برگزاری کنسرت است. این نوازنده پیانو در ادامه میافزاید: این اتفاق در کشورهایی مانند اتریش و آلمان که موسیقیشان پیشرفتهتر است، شکل جدیتری به خود میگیرد. مثلا هنرمندی که میخواهد در خیابان ساز بزند باید از دولت مجوز این کار را بگیرد تا یک زمان آهنگهای افراد سرشناسی مثل بتهوون، موتزارت که دارای شخصیت هنری والایی هستند را به اشتباه در خیابان نزنند و موجب ناراحتی مردم نشوند، یعنی دولت آنجا اینقدر به موسیقی و گوش مردمشان احترام میگذارند و باید کارت صلاحیت اجرا در خیابان داشته باشند و هر کسی اجازه ندارد در خیابان ساز بزند. هرچند در کشور ما موسیقیهای جدی و ارکسترهایمان نیز حساب کتاب خاصی ندارد و هر کسی میتواند با پول، هر چیزی را در ارکستر و آلبومهایش بزند و کسی هم به او اعتراضی نمیکند.
من هم یک نوازنده هستم
احتشامی درباره روند موسیقی خیابانی در شهرهای کشور خاطر نشان میکند: البته در یک دهه گذشته ما عزیزانی را میبینیم که در سر چهارراهها و پیادهروها ساز میزنند و موجب شادی و نشاط مردم و جامعه میشوند. من خودم به این افراد همیشه کمک میکنم و حتی در کنارشان ساز هم زدهام و فیلمهای آن در فضای مجازی موجود است. با افتخار میگویم که من هم یک نوازنده خیابانی هستم که مقداری وضعیت مالیام بهتر شده و در زیر یک سقف یا در تالار وحدت کنسرت میگذارم. من هیچ تفاوتی با عزیزانی که در خیابان ساز میزنند ندارم.
تحسین شهردار تهران
این آهنگساز به عکسی که از شهردار در فضای مجازی منتشر شده و شهردار تهران در حال پول دادن به یک نوازنده خیابانی در مترو است، اشاره میکند و میافزاید: برای من باور نکردنی است که شهردار و هر مسئول دیگری به نوازندگان خیابانی پول کمک کند و من دست این مسئول را میفشارم و میبوسم. امیدوارم مسئولانی مثل حناچی در جامعه وجود داشته باشند و موجب شادی و نشاط شهر شوند. شما همان لحظهای که به موسیقی گوش در خیابان گوش میکنید و ممکن است عصبانی، افسرده و غمگین باشید با صدای موسیقی نوازندگان خیابانی برای لحظاتی تمام مشکلات را به دست فراموش میسپارید و این امر برای شادی و نشاط جامعه مفید است و امیدواریم که مسئولان بگذارند، این افراد موجب خوشحالی مردم شوند.
وحید استرون: برای پیدا کردنشان کافی است گوش را به نغمههای خیابان بسپاری و رد صدای موسیقی را دنبال کنی تا به چند جوان شیک و هنرمند برسی که در کنار خیابان مشغول نوازندگی هستند. امروزه تعدادشان در خیابانهای شهرها مخصوصا در پایتخت زیاد شده و هر کدامشان مانند اکسیر شفابخش، شور و نشاط را به خیابانهای شلوغ پایتخت تزریق میکنند. بدون تردید بارها آنها را در خیابان دیدهاید و به خوبی میدانید که دقایقی خوشی را با گوش کردن به موسیقیشان تجربه میکنید و برای لحظاتی مشکلات، ترافیک، گرانی، غم و اندوه و حقوق معوق و... را به دست فراموشی میسپارید. چند وقت پیش یکی از این گروههای نوازندگان خیابانی را در میدان پالیزی و جنب پاساژ اندیشه دیدم، آنقدر هنر و کارشان زیبا بود که برای تهیه این گزارش به سراغشان رفتم، اما آنجا نبودند، با پرس و جو متوجه شدم که آنها به غیر از میدان پالیزی در خیابان بهار جنوبی هم ساز میزنند. همانطور که آدرس میگفت به خیابان بهار رفتم و در آنجا چهار جوان شیک پوش را دیدم که در حال اجرای موسیقی بودند. یک تابلو در جلویشان بود و یک جلد ساز گیتار که مردم به آنها کمک میکردند یا بهتر بگویم هزینه آن لحظات شادی را که برای آنها تجربه میشد را پرداخت میکردند. خواننده و سرپرست این گروه رضا تهیدست است و دو نوازنده گیتار کلاسیک و گیتار الکتریک به نامهای سهیل و ساسان کارساز دارند و پسر جوان دیگری هم به نام سهیل استلجی در کنارشان ساز کوبهای میزد.
۵۵آنلاین :
پس از گوش کردن به چند موزیک که کاملا حرفهای نواخته میشد، از سرپرست گروهشان تقاضای گفتوگو کردم و او نیز به پای صحبتهای ما نشست و از روزهایی گفت که میخواست کنسرت برگزار کند، اما پول نداشت و بیکار بود. او میگفت: در تابستان 94 با آگهی که به روزنامه دادم، یک نفر نوازنده گیتار را پیدا کردم و ما دو نفر از آن زمان کار موسیقی در خیابان را شروع کردیم و بعد از مدتی دو نوازنده دیگر هم به جمع ما اضافه شدند و حالا گروه ما چهار نفر است.
تجربه کسب درآمد در میان مردم
من و گروهم از آن زمان به موسیقی به دید حرفهای و کسب درآمد نگاه کردیم. هیچکدام از ما دوره آکادمیک ندیده بودیم، از دوران کودکی با موسیقی عجین شدهایم. خود من همیشه آرزو داشتم کنسرت برگزار کنم، اما همیشه یک اتفاق رخ میداد نمیتوانستم این کار را انجام دهم، پول و اسپانسر نداشتم و حالا تجربه نوازندگی در میان مردم را دارم و از این راه زندگیام میگذرد. آن زمان این شغل را با شغلهای دیگر مقایسه میکردم و میدیدم که یک راننده آژانس در روز چقدر کاسبی میکند و گروه ما مثلا 120 هزار تومان درآمد دارد، مبلغ بدی نیست. در سال 95 از گروه ما دعوت شد که به پاساژ تیراژه برویم و یک سال و نیم آنجا ساز زدیم و درآمدمان بهتر شد، تا اینکه نماینده یک شرکت خودروسازی به مدیریت پاساژ گفت که این بخشی که این افراد ساز میزنند بسیار مکان خوب و ارزشمندی است و آن را به ما اجاره دهید. آن زمان ورودی پاساژ که یک سقفی هم داشت به ساختمان تیراژه اضافه شد، اما به دلیل قیمت بالا آن بخش پاساژ، آن شرکت نتوانست آن را اجاره کند و ما از آن زمان سرگردان شدیم. در کنار پیاده روها ساز میزنیم و در این راه با مشکلات بسیار روبهرو هستیم. برخی از مغازهها به ما اعتراض میکنند یا به 110 زنگ میزنند. او ادامه میدهد: واکنشهای مردم در قبال موسیقی ما خیلی خوب است، اما برخورد برخی از مغازهدارها با ما بسیار بد بود. از سوی دیگر برخی از مردم چندین دقیقه میایستند و به موسیقی ما گوش میدهند، اما هیچ پولی به ما نمیدهند در صورتی که این شغل و معیشت ماست و با توجه به سن و سالی که داریم، باید از این راه کسب درآمد کنیم، در این مدت خیلی اذیت شدیم و سختیهای زیادی کشیدیم. ما در دوماه محرم و صفر، ایام شهادت و وفات ائمه بیکار هستیم و کار نمیکنیم، در سرما و گرما کنار خیابان ساز میزنیم و در برخی از روزهای زمستان آنقدر هوا سرد است که دست بچهها یخ میزند و قادر به نوازندگی نیستند و این از مشکلات کار ماست.
مشکلات نوازندگان خیابانی
به او میگوییم که دید مردم به این هنر و شغل نسبت به گذشته خیلی تغییر کرده و شرایط بهتر شده، تهیدست همانطور که به خیابان خیره شده به ما میگوید: من معتقدم که تابوها در این هنر و شغل شکسته شده و مردم دیگر به امثال ما به دید متکدی نگاه نمیکنند، اما اذیت و آزار نوازندگان خیابانی همچنان وجود دارد، شما در کنار خیابان میایستید و نوازندگی میکنید شهرداری، اجرائیات، پلیس با شما برخورد میکند و برخی از مغازهدارها به ناحق از شما شکایت میکنند و این مشکلات شغل ماست. البته من با حرف شما کاملا موافق هستم و دید مردم به این هنر و شغل خیلی تغییر کرده، زمانیکه من این کار را شروع کردم، یکی از افراد فامیل به من میگفت که کار زشتی است که شما از این راه پول درمیآورید، اما بعد از مدتی وقتی تغییرات را در زندگی من احساس کرد، خودش به این نتیجه رسید که این کار اصلا تکدیگری و چیز شبیه آن نیست. او درباره درآمدش این چنین میگوید: بستگی به ظرفیت خیابان و پیادهرو دارد، یک گروهی در یک پیاده رو خوب کار میکند و حدود 200تا 400 هزار تومان در روز درآمد دارد و بعضی از زمانها این مبلغ را نداریم، برخی از مواقع من به همراه گروهم در خیابان اجرا نمیروم، چون وقتی چهار نفر میشویم و درآمدمان زیاد نیست. همانطور که گفتن ما در ایام وفات، باران و برف بیکار هستیم و حتی در مواقع اذان ساز نمیزنیم.
نقش موسیقی در شور و نشاط جامعه
تهیدست، درباره نقش موسیقی خیابانی در شادی و نشاط جامعه میافزاید: بدون ترید این امر تاثیرگذار است و همه ما تاثیرات این کار را در خیابان دیدهایم. یکی از دوستان من میگفت که یکبار آنها از یک قتل جلوگیری کردهاند. او نیز که نوازنده خیابانی است میگفت که یک روز در خیابان ساز میزدیم که یک نفر عصبانی و با یک قمه در درست از جلوی ما رد شد، وقتی ما را دید ایستاد و به آهنگ غمگینی که میزدیم گوش کرد، همانطور که محو آهنگ شده بود و از ما میخواست که چند کاری دیگر برایش اجرا کنیم. دوست من میگفت که هر چه خواست از ترسمان برایش زدیم و بعد از حدود 20 دقیقه در گوشهای نشست و آرام شد برایش آب آوردیم و به او گفتیم که چه اتفاقی افتاده، به ما گفت اینقدر عصبانی بودم که داشتم میرفتم یک نفر را به قتل برسانم و از کنار شما عبور کردم موسیقی تمام وجودم را فرا گرفت و تا حدی آرام شدم و گفتم که این موزیک را گوش کنم و بعد بروم. همانطور که شما ساز میزدید آرامتر شدم و حالا دیگر عصبانی نیستم. بدون تردید هنر و موسیقی وقتی در میان مردم باشد، از آسیبهای اجتماعی جلوگیری میکند و موسیقی این قدرت را در شور و نشاط جامعه دارد. این خواننده در پایان صحبتهایش میگوید: اگر از موسیقی خیابانی حمایت کنیم روحیه مردم بهتر میشود. لطفا مسئولان بگذارند، این هنر در خیابان اجرا شود و اجازه ندهند موسیقی به زیر زمینها برود، چون آن زمان آسیب اجتماعی بیشتری جامعه را تهدید میکند، شما وقتی در خیابان ساز میزنید کسی نمیتواند به غیر از آرامش در آن لحظه از موسیقی استفاده کند ، پس از نظر جامعه شناسی بهتر است این موسیقی در خیابان راه سالم خودش را برود. امروزه ما در شبکههای اجتماعی میبینیم که بچهها با دیدن افرادی که سازمیزنند به موسیقی و هنر علاقهمند میشوند و بهدنبال ساز میروند. از سوی دیگر کار ما با کاهش آسیبهای اجتماعی همراه است، من به جرات میگویمکه در خیابانی که شخص و گروهی ساز میزند آسیبها کمتر میشود، دعوا وجود ندارد و خیلی از بزههای اجتماعی در آن خیابان رخ نمیدهد، چون ما حدود سه سال این موضوع را تجربه کردهایم. خیلی مواقع رانندگان تاکسی در ترافیک بعد از اجرا به ما میگویند که خستگی از تنم در رفت و در این ترافیک، بیپولی و وضعیت اقتصادی روحیه آنها تغییر میکند.
وقتی شهردار به یک نوازنده خیابانی کمک میکند
چند وقت پیش در فضای مجازی فیلمی منتشر شد که در آن شهردار جدید پایتخت(پیروز حناچی) در مترو به یک نوازنده خیابانی پول کمک کرد و این امر با واکنش مثبت کاربران شبکههای اجتماعی و مردم روبهرو شد. هرچند برای اهمیت این موسیقی و جایگاه آن در شور و نشاط جامعه به سراغ سامان احتشامی، نوازنده برجسته پیانو و آهنگساز ایرانی رفتم تا نظر او را درباره این موسیقی جویا شویم. احتشامی دراین باره به «آرمان» میگوید: وضعیت هنر و موسیقی در کشور ما به شکلی است که افراد دارا و ثروتمند هستند و این افراد تدریس نمیکنند و برای دل خودشان ساز میزنند. گروه دیگر هنرمندان بیپول و دانشجویان موسیقی هستند که برای امرار معاش زندگیشان مجبور هستند که کار هنری انجام دهند، چون به غیر از هنر کار و پیشه دیگری بلد نیستند. سال گذشته که به اروپا رفتم با یک نکته جالب روبهرو شدم که نوازندگان در اروپا که صبح از خواب بیدار میشوند، بهترین لباسهایشان را میپوشند و مثلا ساعت 10 صبح سر تمرین میروند و بعد از آموزش به شاگردان به تمرین ارکستر میروند و بعد از استراحت عصر سازشان را برمیدارند و به مترو و پارک میروند و در آنجا ساز میزنند، آنها کلاهشان را جلوی پایشان میگذارند و مردم به آنها پول کمک میکنند. در آنجا هیچ کسر شأنی برای نوازندهای که در ارکستر و همزمان در خیابان ساز میزند وجود ندارد و آنها این کار را یک فعالیت هنری میدانند و معتقدند که افتخار نوازندگی در میان مردم و خیابان بیشتر از ارکستر و برگزاری کنسرت است. این نوازنده پیانو در ادامه میافزاید: این اتفاق در کشورهایی مانند اتریش و آلمان که موسیقیشان پیشرفتهتر است، شکل جدیتری به خود میگیرد. مثلا هنرمندی که میخواهد در خیابان ساز بزند باید از دولت مجوز این کار را بگیرد تا یک زمان آهنگهای افراد سرشناسی مثل بتهوون، موتزارت که دارای شخصیت هنری والایی هستند را به اشتباه در خیابان نزنند و موجب ناراحتی مردم نشوند، یعنی دولت آنجا اینقدر به موسیقی و گوش مردمشان احترام میگذارند و باید کارت صلاحیت اجرا در خیابان داشته باشند و هر کسی اجازه ندارد در خیابان ساز بزند. هرچند در کشور ما موسیقیهای جدی و ارکسترهایمان نیز حساب کتاب خاصی ندارد و هر کسی میتواند با پول، هر چیزی را در ارکستر و آلبومهایش بزند و کسی هم به او اعتراضی نمیکند.
من هم یک نوازنده هستم
احتشامی درباره روند موسیقی خیابانی در شهرهای کشور خاطر نشان میکند: البته در یک دهه گذشته ما عزیزانی را میبینیم که در سر چهارراهها و پیادهروها ساز میزنند و موجب شادی و نشاط مردم و جامعه میشوند. من خودم به این افراد همیشه کمک میکنم و حتی در کنارشان ساز هم زدهام و فیلمهای آن در فضای مجازی موجود است. با افتخار میگویم که من هم یک نوازنده خیابانی هستم که مقداری وضعیت مالیام بهتر شده و در زیر یک سقف یا در تالار وحدت کنسرت میگذارم. من هیچ تفاوتی با عزیزانی که در خیابان ساز میزنند ندارم.
تحسین شهردار تهران
این آهنگساز به عکسی که از شهردار در فضای مجازی منتشر شده و شهردار تهران در حال پول دادن به یک نوازنده خیابانی در مترو است، اشاره میکند و میافزاید: برای من باور نکردنی است که شهردار و هر مسئول دیگری به نوازندگان خیابانی پول کمک کند و من دست این مسئول را میفشارم و میبوسم. امیدوارم مسئولانی مثل حناچی در جامعه وجود داشته باشند و موجب شادی و نشاط شهر شوند. شما همان لحظهای که به موسیقی گوش در خیابان گوش میکنید و ممکن است عصبانی، افسرده و غمگین باشید با صدای موسیقی نوازندگان خیابانی برای لحظاتی تمام مشکلات را به دست فراموش میسپارید و این امر برای شادی و نشاط جامعه مفید است و امیدواریم که مسئولان بگذارند، این افراد موجب خوشحالی مردم شوند.