02-03-2019، 12:32
فریده گلبو میگوید: آنچه زبان را از بین میبرد آشفتگی دستور زبان است. دستور زبان باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد و یک وحدت تدریس وجود داشته باشد. در نوشتن علاوه بر قریحه نیاز به تسلط بر دستور زبان داریم.
به گزارش ایسنا، صد و چهل و پنجمین برنامه پنجشنبه صبحهای بخارا که به دیدار و گفتوگو با فریده گلبو، داستاننویس و پژوهشگر ایرانی اختصاص داشت، با حضور ژاله آموگاز، پژوهشگر فرهنگ و زبانهای باستانی، صادق رحمت سمیعی، مدیر مسئول انتشارات کتابسرا، پرویز کردوانی، جغرافیدان و کویرشناس، علی دهباشی، سردبیر مجله بخارا و امیرحسین بختیاری، مدیر مسئول انتشارات ایرانشناسی در "خانه گفتمان شهروارطان" برگزار شد.فریده گلبو در ابتدای این نشست درباره شروع فعالیتهای خود در عرصه نویسندگی گفت: من در ۱۵ سالگی با تلخیص رمان و همکاری با مجله فردوسی کار مطبوعاتیام را آغاز کردم. در ۱۸ سالگی نخستین رمانم را نوشتم که یک تریولوژی بود و انتشارات امیرکبیر آن را چاپ کرد. بعد از آن به شکل وسیع وارد کار با مطبوعات شدم. در دانشگاه روزنامهنگاری خواندم و در دبیرستان تدریس کردم.
او افزود: هرگاه در جامعهای انقلاب یا جنگ رخ میدهد، فضایی برای بروز آثار تخیلی نمیگذارد. به همین دلیل من هم از سال ۵۷ تا ۷۰ تقریباً سکوت کردم، البته برای خودم مینوشتم اما نوشتههایم را چاپ نمیکردم. با آغاز دهه ۷۰ شروع به نوشتن و چاپ آثارم کردم. چهار اثر کلاسیک را به رمان تبدیل کردم، یعنی سه منظومه نظامی؛ «لیلی و مجنون»، «خسرو و شیرین» و «هفت پیکر» و «ویس و رامین» فخرالدین اسعد گرگانی.
این نویسنده با اشاره به موفقیتهای آثارش، اظهار کرد: لیلی و مجنون ۲۰ بار تجدید چاپ شد. مایکل بری، یکی از بزرگترین نظامیشناسان جهان برای هفت پیکر تقدیرنامه نوشت و گفت وقتی هفت پیکر شما را خواندم انگار این اثر را در زیر نورافکنی جدید میخواندم. خسرو شیرین دستمایه زندهیاد عباس کیارستمی برای ساخت فیلم «شیرین» قرار گرفت که البته سناریوی این فیلم را نیز من نوشتم.
گلبو افزود: در به نثر درآوردن این چهار اثر اصل امانتداری را کاملاً رعایت کردم. از دیدگاه خودم یک ایستگاه زمانی زدم. اثر دیگری نیز به رشته تحریر درآوردم که ترکیبی از رمان و ادبیات کلاسیک و برپایه سفرنامه ناصر خسرو است. با وجود اینکه ناصرخسرو شاعر تلخی است و هرکسی حوصله خواندن سفرنامه او را ندارد اما من تلاش کردم اثری خلق کنم تا وقتی خواننده آن را میخواند انگار تمام فرازهای سفرنامه را خوانده است.
نویسنده کتاب «بعد از عشق» درباره دیگر آثار خود عنوان کرد: از سال ۷۰ به بعد رمانهای متعددی نوشتم که جوایزی نیز کسب کرد. در دورهای که زیرنظر وزارت فرهنگ و هنر وقت فعالیت میکردم، سفرهایی را به مناطق تاریخی کشور داشتیم که حاصل آنآگاهینامههایی درباره اماکن تاریخی آن مناطق بود. تنها دو جلد از آن آگاهینامهها که مربوط به ابیانه و ماسوله میشود باقی مانده است. اولینبار من این دو منطقه را معرفی کردم. افزون بر این یک کتاب درسی به نام «رسانههای گروهی» نوشتم که قبلاً در دبیرستانها تدریس میشد.
گلبو پیشنهادی نیز برای افراد علاقهمند به داستاننویسی داشت: معتقدم واژه زبان را غنی میکند. در هر جنگی واژگانی بین دو کشور درگیر رد و بدل میشود. اما معتقدم آنچه زبان را از بین میبرد از بین رفتن و آشفتگی دستور زبان است. دستور زبان باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد. باید یک وحدت تدریس وجود داشته باشد. در نوشتن علاوه بر قریحه نیاز به تسلط بر دستور زبان داریم. افزون بر این باید آثار کلاسیک را مطالعه کند. هر رماننویسی باید این را بپذیرد که رمان انعکاس زندگی بیرونی است. اگر اثری ماندگار میشود به این دلیل است که از فطرت انسانی حسی را بیرون میکشد و آن را میپروراند. به نظر من باید به قصه عنصر جذابیت تزریق شود و نویسنده باید بتواند این کشش و جذابیت را در رمان پخش کند.
آشفتگی در آثار گلبو دیده نمیشود
آموزگار که از دوستان قدیمی گلبو است در این مراسم گفت: دوستان واقعی با محبتهایشان، با حضورشان در غمها و شادیها، با بودنشان در شرایط سخت در کنارتان و با آرامش بخشیدنشان در این جهان آشفته دِینی بر گردن شما میگذارند. داشتن دوستان خوب سعادتی است. من با فریده گلبو دوستی دیرینه دارم اما با وجود این از من دور باد که آبشخور سخنان امروز من در رابطه با دوستی با این موجود عزیز باشد.
این زبانشناس ادامه داد: من همه رمانهای گلبو را خواندهام. شیرینی و کشش داستانهای او چنین بوده که وقتی آن را در دست گرفتم تا زمانی که به پایان نرساندم به کار دیگری نپرداختهام. سبک کتابهای او پاکیزه است، نثرش سلیس و روان است، آشفتگی در آثار او دیده نمیشود. دلیل این امر هم میتواند سابقه دبیری ادبیات او یا سابقه روزنامه نگاریش باشد.
آموزگار سپس به بررسی چهار اثر کلاسیک گلبو پرداخت و اظهار کرد: این آثار برای من پُلی است به ادبیات باستانی ایران و همچنین مهر تأییدی بر اینکه آثار ارزندهای در ادبیات باستانی ما وجود داشته است. همیشه دیوار ستبری میان ایران پیش از اسلام و ایران پس از اسلام کشیدهاند شاید این از دیدگاه تاریخی درست باشد اما همه میدانیم فرهنگ مقطع ندارد، تداوم دارد. فرهنگها به صورتهای گوناگون جلوهگر میشوند و ادبیات از این مقوله به دور نیست.
او افزود: در دوره هخامنشی و بعد از آن آثار ارزندهای در ادبیات داشتیم اما به مرور به دست فراموشی سپرده شد. ادبیات بزمیکه بر زبان خنیاگران جاری میشد هم در دربار شاهان خوانده میشد و هم در میان مردم رواج داشت.
آموزگار با بیان اینکه نسل امروز به نثر بیشتر از شعر تمایل دارد، عنوان کرد: در دوران گذشته شعر و در دوران امروز نثر را میپسندند. در دوران ما کمتر کسی است که بخواهد داستانی را به شعر بخواند. گلبو رسالتی را برعهده گرفت و آثار کلاسیک را به نثر درآورد. اگر او این کار را نمیکرد، شاهکارهای ادبیات ما از دید نسل حاضر ناشناخته میماند. گلبو با به نثر کشیدن این شاهکارهای ادبی فرصتی به دست میدهد تا نسل حاضر این داستانها را راحتتر بخواند و آسانتر بفهمد. این به هیچ وجه کار آسانی نیست. گلبو با قریحهای که در داستاننویسی دارد و با پس و پیش کشیدن ابیات مسیری شیرین به حوادث میدهد و وقتی آن را میخوانید احساس نمیکنید با نثری سنگین روبه رو هستید.
این پژوهشگر افزود: نویسندهای که قصد به نثر درآوردن آثار منظوم را دارد باید شعرشناس باشد، مفاهیم اشعار را دریابد، با هنر داستاننویسی آشنا و واژگان فارسی در دستش همچون موم باشد. این کار شیرزنی میخواهد که خطر کند، پشتکار داشته باشد، وقت کافی برای آن صرف کند و علاقه به این کار در وجودش لانه کرده باشد.
آموزگار همچنین بیان کرد: مقدمههای جامع و کامل ۵ اثر کلاسیک گلبو نشان میدهد که نویسنده با مطالعه و پژوهش پا به این عرصه گذاشته و بیگدار به آب نزده است. او در مقدمه کتاب «خسرو و شیرین» به تواناییهای نظامی در توصیف طبیعت و استعارات و تشبیهات فراوان او اشاره کرده و اذعان دارد که در برگرداندن اشعار نظامی به نثر چقدر کوشیده و سعی کرده لطمهای به اصل اثر وارد نشود.
او سپس به کتاب «خواب و بیدار» آخرین اثر گلبو در زمینه ادبیات کلاسیک پرداخت و اظهار کرد: گلبو این کتاب را جزو آثار کلاسیک خود برنمیشمارد اما به عقیده من چون شخصیت ناصر خسرو در جای جای کتاب به چشم میخورد بدون آنکه نامی از او برده شود، جزو آثر کلاسیک قرار میگیرد. رویدادهای این کتاب گاه در خواب و گاه در بیداری روایت میشود. خواننده دو شخصیت یکسان و متفاوت را در عالم خواب و بیداری میبیند. این کتاب را با نوعی شگفتی خواندم و با لذت به پایان بردم.
حدود ۳۰۰ هزار نسخه کتاب از گلبو در دست ایرانیهاست
سمیعی، مدیر مسئول انتشارات کتابسرا نیز در این نشست گفت: یکی از شانسهای ناشران این است که با اشخاص فوقالعاده و افکار جدید آشنا میشوند. یکی از این اشخاص خانم گلبو بود که حدود ۲۰ سال پیش توسط یکی از دوستانم با او آشنا شدم. هنگامی که قرار شد کتابهایش را چاپ کنیم هیچ علاقهای به صحبت درباره مسائل مالی نداشت و تنها علاقه او کارش بود. انتشارات کتابسرا پنج کتاب او را چاپ کرد. یکی از این پنج کتاب به نام «بعد از عشق» توسط تهمینه میلانی فیلم شد. برخی از کتابهای او به چاپهای متعدد رسید از جمله «لیلی و مجنون» که ۲۰ بار تجدید چاپ شد و هر چاپ آن پنج هزار نسخه بود. حدود ۳۰۰ هزار نسخه کتاب از گلبو در نزد ما ایرانیهاست که امیدوارم تعداد آن بیشتر شود.
در بخشی از این مراسم نیز کردوانی، همسر فریده گلبو از نحوه آشنایی خود با او و تجربه ۵۲ سال زندگی با یک نویسنده سخن گفت.