دوستت دارم.
یادم آمد همهی این سالها که برای تو نوشتم، اینرا نگفتم.
من «دوستت دارم»ِ خودم را به دانهی کوچکی در گندمزار تشبیه میکنم که گنجشکی آنرا برداشته و با همتی به لانه میبرد تا شادی و روشنی بسازد. حالِ آن گنجشک را میتوانی تصور کنی؟
جملهی کوچکی گفتهام و ارادهی بزرگی کردهام. تو پرندهی کوچک گیرای این دانهی گندمی باش که به یاد تو پرواز کرده و از پس همهی دنیا، تو را مقصود و مقصدش قرار داده است.
-وبلاگ تلخون
یادم آمد همهی این سالها که برای تو نوشتم، اینرا نگفتم.
من «دوستت دارم»ِ خودم را به دانهی کوچکی در گندمزار تشبیه میکنم که گنجشکی آنرا برداشته و با همتی به لانه میبرد تا شادی و روشنی بسازد. حالِ آن گنجشک را میتوانی تصور کنی؟
جملهی کوچکی گفتهام و ارادهی بزرگی کردهام. تو پرندهی کوچک گیرای این دانهی گندمی باش که به یاد تو پرواز کرده و از پس همهی دنیا، تو را مقصود و مقصدش قرار داده است.
-وبلاگ تلخون