29-06-2020، 22:49
شآید با این همه تندی ، چاره ی عالَمی باشم ! اما بیچارگیم در برابر جهآنم ، هرچه با خودم کردم را در پرده ای به زلالی آب به رخ می کشد !
رودخانه آرام و بی صدا زیرِ گوشم نجوا میکند : " من محالم ، تو به ممکن شدنم فکر نکن ! و به آلودگی پیرهنم فکر نکن ! "
همسفر گذر رودخانه که می شوم ، بی صدا و پا به پا همراهیَش میکنم ، دل داده ام بر هرچه بادا باد .. و این دلدادگی ، وابسته ام می کند به آلودگی های پیرهنِ جهانم !
اما من ، به مستی بر خود گوارا میکنم هستی را .. !
- از زبان یه ماهی .. نوشته شده تو امتحانات نهایی مدرسه ، انشا (:
رودخانه آرام و بی صدا زیرِ گوشم نجوا میکند : " من محالم ، تو به ممکن شدنم فکر نکن ! و به آلودگی پیرهنم فکر نکن ! "
همسفر گذر رودخانه که می شوم ، بی صدا و پا به پا همراهیَش میکنم ، دل داده ام بر هرچه بادا باد .. و این دلدادگی ، وابسته ام می کند به آلودگی های پیرهنِ جهانم !
اما من ، به مستی بر خود گوارا میکنم هستی را .. !
- از زبان یه ماهی .. نوشته شده تو امتحانات نهایی مدرسه ، انشا (: