امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

وحدت آلمان

#1
وحدت آلمان مجموعه‌ای از رویدادها در قرن ۱۹ میلادی بود که به یکپارچگی آلمان و اعلام تأسیس امپراتوری آلمان در ۱۸ ژانویه ۱۸۷۱ میلادی در تالار آینه‌ها در کاخ ورسای فرانسه انجامید و تمامی دولت‌های آلمانی، ویلهلم اول شاه پروس را پس از پیروزی در جنگ فرانسه و پروس، به عنوان امپراتور آلمان شناختند. در واقع این وقایع باعث تشکیل دولتی فئودالی در آلمان گشت؛ زیرا، این کشور دارای نژادها و زبان‌های مختلفی بود.
پس از آنکه امپراتور فرانسیس دوم تاج امپراتوری را در بحبوحه جنگ‌های ناپلئونی کنار گذاشت، امپراتوری مقدس روم که از ۳۵۰ دولت جدا از هم تشکیل شده بود، در ۶ اوت ۱۸۰۶ میلادی به‌طور کامل منحل شد. با این وجود، عقاید انقلابی ملت آلمان که از انقلاب فرانسه نشات گرفته بود و طی جنگ‌های انقلاب فرانسه گسترش یافته بود، آن‌ها را به سوی هدف یکپارچگی آلمان به پیش برد.
بعد از کنگره وین در ۱۸۱۵ میلادی، سرزمین‌های آلمانی در قالب کنفدراسیون آلمان به رهبری اتریش قرار گرفتند اما اتریشی‌ها به قدرت گرفتن تدریجی پروس دقت نکردند و این موضوع باعث سر برآوردن این قدرت در میان دولت‌های آلمانی شد و به ایجاد کینه و دشمنی میان این دو سرزمین انجامید.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
وحدت آلمان 1
تاریخدانان شک دارند که آیا اوتو فون بیسمارک، صدراعظم پروس، از ابتدا قصد تشکیل کشوری واحد و یگانگی آلمان را داشت یا این که فقط به افزایش قدرت پادشاهی پروس می‌اندیشید. در هرحال، آنان بر این موضوع نظر واحدی دارند که بیسمارک کوشید تا ملی‌گرایی آلمانی‌ها را به اوج برساند تا از این طریق، برای افزایش قلمرو و غلبه بر همسایگان آلمان (دانمارک، اتریش، فرانسه) استفاده کند.
پس از حمله ناپلئون در ۱۸۰۶ و شکست فرانسیس دوم امپراتور امپراتوری مقدس روم در نبرد آسترلیتز و اعلام انصراف او از تاج و تخت، عنوان امپراتوری مقدس روم از بین رفت و به امپراتوری اتریش تغییر نام یافت.
کنگره وین در ۱۸۱۵ با تأکید بر اصل مشروعیت، راه را برای بازگشت خاندان سلطنتی به شهریارنشین‌های آلمانی هموار کرد، ولی به جای ۳۵۰ شهریارنشین تنها ۳۸ شهریارنشین خودمختار در یک کنفدراسیون آلمانی به رهبری اتریش گردهم آمدند. ازین پس دیت یا مجلس نمایندگان این کنفدراسیون در فرانکفورت محلی برای رقابت دو کشور اصلی آن، یعنی اتریش و پروس، برای افزایش نفوذ سیاسی و اقتصادی خود و همچنین سرکوب جنبش‌های انقلابی شد.از ۱۸۱۸ جنبش‌های ملی‌گرایی در بین دانشجویانی که در جنگ‌های ناپلئونی علیه فرانسه شرکت کرده بودند بروز کرد ولی تا ۱۸۳۰ مجالی برای مخالفت با استبداد سلطنتی پیدا نکردند. سوء قصد به جان شهریار ناسو بهانه لازم را به دست مترنیخ صدراعظم اتریش داد تا طی کنفرانس کالسباد در ۱۸۱۹ و وین در ۱۸۲۰ مجوز لازم برای سرکوب جنبش و لغو قانون اساسی ایالات جنوبی را به دست آورد.
انقلاب‌های ۱۸۳۰ در فرانسه (انقلاب ژوئیه) و دیگر کشورها آزادی‌خواهان آلمانی را به جنبش درآورد تا اینکه شهریارنشین‌های آلمانی نیز مجبور به اعطای قانون اساسی و پاره‌ای از آزادی‌ها شدند. شکست جنبش‌های ۱۸۴۸ با این که به برکناری مترنیخ انجامید، موضوع وحدت آلمان را به تعویق انداخت.
Everything is Temporary(:
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان