تو زبون «گیلکی» اصطلاحی وجود داره به اسم «کولوشن»
به معنی:
«مرغ جوجه دار»...!
علاوه بر جوجه های خودش ، جوجه اردک ها، بوقلمون یا هر جوجه پرنده خونگی رو باشه نگه میداره و مثل بچه های خودش بهش محبت میکنه و از هیچ چیزی براش دریغ نمیکنه،
خیلی مادرانه،
خیلی مهربون،
و بی چشم داشت!
برای همین همه جوجه هام تنها کاری که میتونن براش انجام بدن اینه که به یک اندازه دوستش داشته باشن.
کاش تو زندگیمون سطح توقع و انتظارمون از آدمهارو به صفرم میرسوندیم و آدمهارو از دریچه منافعِ مون تماشا نمیکردیم،
کاش متوجه میشدیم همه دنیا مثل ما ادمن، نه خدا، نه فرشته و نه هیچموجود دیگه ای،
مثل ما میشکنن،
مثل ما خورد میشن،
مثل ما متلاشی میشن،
کاش هیچوقت در هیچ زمانی آدمهارو از خوب بودن و خوب باقی موندن پشیمون نمیکردیم تا این چرخه مِهر تو دنیامون بچرخه و از بین نره.
[فرگل مشتاقی]
+با افتخار گیلکم
به معنی:
«مرغ جوجه دار»...!
علاوه بر جوجه های خودش ، جوجه اردک ها، بوقلمون یا هر جوجه پرنده خونگی رو باشه نگه میداره و مثل بچه های خودش بهش محبت میکنه و از هیچ چیزی براش دریغ نمیکنه،
خیلی مادرانه،
خیلی مهربون،
و بی چشم داشت!
برای همین همه جوجه هام تنها کاری که میتونن براش انجام بدن اینه که به یک اندازه دوستش داشته باشن.
کاش تو زندگیمون سطح توقع و انتظارمون از آدمهارو به صفرم میرسوندیم و آدمهارو از دریچه منافعِ مون تماشا نمیکردیم،
کاش متوجه میشدیم همه دنیا مثل ما ادمن، نه خدا، نه فرشته و نه هیچموجود دیگه ای،
مثل ما میشکنن،
مثل ما خورد میشن،
مثل ما متلاشی میشن،
کاش هیچوقت در هیچ زمانی آدمهارو از خوب بودن و خوب باقی موندن پشیمون نمیکردیم تا این چرخه مِهر تو دنیامون بچرخه و از بین نره.
[فرگل مشتاقی]
+با افتخار گیلکم