امتیاز موضوع:
  • 20 رأی - میانگین امتیازات: 3.25
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بغض قلم ❥ .. (نسخه یازدهم)

خیلی وقتها خیلی ها را دیر به دیـر می بینیم.
دیر به دیر حرفهایمان را میزنیم،دیر به دیر قربان هم میرویـم.
خلاصه که وقتی به هم‌میرسیـم میفهمیم دیر شده بود انگـار!
اما حرفـی نمیزنیم.
چون از عمق رابطه خیالمان جمع است.
ایـنبار کمی دیر تر شد
دیدارمان.
کمی بیشتر مانده بود 
حرفهایمان...
اینها دلیلـی نبود برای اندازه دوست داشتنمان... همه ی ما از این آدمها داریم.
از این آدمهای واقعی زندگی...
آدمهایی که الکی و تکراری حالتان را میپرسند که آخر آدرس فلان جـا و تلفن فلان دوست را میگیرندو خلاصه دلیل الو گفتنشان خودِخودت نیستی،هم هستند.

اما من عاشق آدمهایی هستم که شاید ماهی یکبار اسمشان روی موبایلت می افتد.
اما وقتی اسمش را روی صفحه ی تلفنـت میبینی،خیالت از زندگی جمع میشود.
آنهایی که عمقشان با تُ معلوم است.
آنهایی که قرار نیست بابت احوال نپرسیدنـها سوال پیچت کنند.
آنهایی که وقتی بعد از هر چند وقت که باشد وقتی میگویی الو
این را نمیشنوی:نباید حالی بپـرسی‌...!؟
آنها میگوینـد:
گفتم حالت را بپرسم...
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ناشناس برام بنویس (:



«آن غار تاریکی که از ورود به آن می ترسید، همان گنجی را در خودش پنهان کرده که به دنبالش میگردید.»

کارل گوستاو یونگ
پاسخ
 سپاس شده توسط ⓩⓐⓗⓡⓐ ، _ƇRAƵƳ_ ، شـــقآیــق


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: بغض قلم ❥ .. (نسخه یازدهم) - •ДmịrHoSsiŋ• - 15-02-2022، 23:02
RE: •°یارِ من °• - آمین - 12-06-2021، 10:13


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان