07-06-2021، 10:52
رندان تشنه لب را، آبی نمیدهد کس
گویی ولی شناسان رفتند ازین ولایت
در زلفِ چون کمندش، ای دل مپیچ کانجا
سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
چشمت به غمزه مارا، خون خورد و میپسندی
جانا روا نباشد، خونریز را حمایت
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار ازین بیابان، وین راه بی نهایت
گویی ولی شناسان رفتند ازین ولایت
در زلفِ چون کمندش، ای دل مپیچ کانجا
سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
چشمت به غمزه مارا، خون خورد و میپسندی
جانا روا نباشد، خونریز را حمایت
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار ازین بیابان، وین راه بی نهایت