عزیزم، من واقعاً نمیدونم قراره چی بشه. نمیدونم چه بلایی قراره سرمون بیاد. علم غیب ندارم. نمیتونم بهت بگم چقدر دیگه مونده تا همه چی درست بشه و حتی مطمئن نیستم چیزی درست بشه یا نه. میدونم آدم خوبی نیستم. میدونم تو احتمالاً ترجیح میدادی هرکسی باشی به جز "نیکی". میدونم اوضاع خوب نیست و من تنها کاری که میکنم اینه که قولای الکی بهت میدم. میدونم. میدونم. ولی نمیدونم چه کاری از دستم برمیاد. ببخشید که هدرت دادم. معذرت میخوام.
علم غیب پیشکش من حتی common sense هم ندارم lol.
وقتی یه روز بالاخره همهی ماجراها تموم شد، میریم شمال.
شبت بخیر. فردا هم همین گ*ه.