امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

سیب سرخ (داستان کوتاه) بخونش

#1
سیب سرخ


 
پیرزنتنها نشسته بود .تکیه داه بود به دیوار کاه گلی خونش و انتظار میکشید کنار دستش توی یک سینی که با یه پارچه گلدوزی شده تزئین شده بود یک قران بود همراه با یک کاسه آب که توش گل های رز سرخ رو پر پر کرده بود... کار هر روزش بود بیاد بشینه اینجا
 
سرشرو به طرف بالای کوچه برگردوند با خودش گفت:امروز برمگیرده و تنهایی من تموم میشه اخه پسرم دلت میومد مادر پیرت رو این چند وقت تنها بذاری؟وقتی اومدی میخوام بشینم و یه دل سیر نگاهت کنم بشینم و باهات صحبت کنم.تنها هم صحبت تو بودی وقتی رفتی کسی رو نداشتم باهام صحبت کنه همه حرفامونگاه داشتم تا به خودت بزنم
 
پیرزندوباره یک نگاهی به سینی انداخت کنار کاسه اب یه دونه سیب سرخ هم بود اخه مهدی سیب سرخ خیلی دوست داره هر سال از محصول باغ گلچین های سیب سرخ رو برای مهدی کنا ر میذاشت تا بیاد و بخوره ولی هر دفعه مهدی نمیومد و خب..... سیب ها خراب میشد....
 
 
 
مشرحیم ناصر رو صدا کرد ناصر اومد طرفش مش رحیم گفت
 
ناصرتو برو به خانوم بزرگ بگو پسرش داره برمگیرده بگو دارن پسرش رو میارن اشک توی چشمای مش رحیم جمع شد گفت: دوست داشت پسرش رو ببینه که داره با پاهای خودش برمگیرده ولی نشد امروز ازبنیاد شهید زنگ زدن که پیکرش ور برای خاکسپاری تحویل میدن بهش بگو گل پسرش اومد.......
 
صدایلا الله اله الله جمعیت توی کوچه پیچیده شده بود پیرزن چادرش رو سرش کرد یه لحظه با دیدن تابوت قلبش گرفت ولی بعدش سرش به سمت اسمون بلند کرد و گفت خدایا خودت مواظب مهدی من  باش...........
ویرایش شد.
پاسخ
 سپاس شده توسط سورنا فاول ، pegah 13 ، maryamam
آگهی
#2
نظرررررروسپاسcrying ندین یه وقت
ویرایش شد.
پاسخ
#3
cryingcryingcryingcryingcrying
Sleepy
پاسخ
 سپاس شده توسط Ava-girl


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Exclamation مجنون (داستان ترسناک واقعی) +18
  این یک داستان بی معنی است.
Heart یه داستان عاشقانه غمگین و زیبا از یک دختر((( حتما بخونید)))
Exclamation داستان بسیار ترسناک خونه جدید !
  داستان عاشقی یک پسر خیلی قشنگه(تکراری نیست)
Eye-blink داستان ترسناک +18
  داستان کوتاه دختر هوس باز(خیلی قشنگه)
Rainbow یک داستان ترسناک +18
  داستان|خيانت آرمان به دختر همسايه|
Heart داستان عاشقانه و غم انگیز ستاره و پرهام

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان