داستان درمورد جن . هرکی جرعت داره بیاد تو.

[~Mahnaz~]

من که عاااااااااااااااااااشق این جور چیزام.
به خصوص اگه ساعت دو شب رخ بده..!!!

[❀இℬℯѕ✟♚ℊⅈℛℒஇ❀]

ممنون ترسناک ترسناک ترسناک مخصوصا دومی
حالا من اینو باور ندارم احساس میکنم دروغ میگه
دوستم میگه یه بار یه دختره رفته بود حموم مامانشم رفته بود بازار توی حموم به مامانش گفت که بیاد پشتمو با صابون تمیزکنه درحالی که نمیدونست مامانش خونه نیس ولی یهو در حموم باز شد و از پشت تمیز کرد وقتی اومد بیرون مامانش از بازار اومد دید که دخترش داره گریه میکنه ازش میپرسه چی شده میگه چرا پشتمو خونی کردی ؟؟ بعد فهمید که کار یه جن بوده

نمیدونم ولی دوستم میگه واقعیه

[Jack Daniel'ѕ]

جدي ترسناك بود ؟؟؟؟

[mahrana]

وای ادم توی شک میفته باورکنه یانه

[سوپرمغز]

من شدیدا از این چیزا میترسم .وییییی

[❀இℬℯѕ✟♚ℊⅈℛℒஇ❀]

من شدیدا از این چیزا میترسم .وییییی

جان من بیا با هم از این چیزا حرف بزنیم انقد حال میده

[سوپرمغز]

چی بگیم گلم

[❀இℬℯѕ✟♚ℊⅈℛℒஇ❀]

تا حالا جنارو دیدی؟؟

[سوپرمغز]

نه.اما وقتی بچه بودم فکر کنم دیدم.اخه یه سایه تو حموممون دیدم که شبیه خواهرم بود اما خواهرم اون روز خونه نبود

[❀இℬℯѕ✟♚ℊⅈℛℒஇ❀]

منم ندیدم فک کنم ولی خیلیا حرف میزنن مخصوصا دوستام
ولی کاراشونو میبینم اما خودشونو نمیبینم