20-04-2012، 21:08
(آخرین ویرایش در این ارسال: 20-04-2012، 21:14، توسط sepehr bball.)
بابت تاخیر عذر میخوام
some body that i used to know
Now and then I think of when we were together
هر از گاهی به زمانی فکر میکنم که با هم بودیم
Like when you said you felt so happy you could die
مثه اون زمانی که گفتی اونقدر احساس خوشحالی میکنی که میتونی بمیری
I told myself that you were right for me
من به خودم گفتم تو واسه من آدم مناسبی هستی
But felt so lonely in your company
اما با تو حس تنهایی میکردم
But that was love and it's an ache I still remember
ولی اون عشق بود و الان درده اون چیزی که به یاد دارم
You can get addicted to a certain kind of sadness
تو میتونی به یه جور ناراحتی خاص معتاد بشی
Like resignation to the end
مثه تسلیم شدن به پایان
Always the end
همیشه به پایان
So when we found that we could not make sense
پس وقتی فهمیدیم که نمیتونیم معقول باشیم
Well you said that we would still be friends
تو گفتی که میتونیم هنوز با هم دوست باشیم
But I'll admit that I was glad that it was over
ولی اعتراف میکنم که خوشحال بودم از اینکه تموم شد
But you didn't have to cut me off
اما تو مجبور نبودی صحبتم رو قطع کنی
Make out like it never happened
یه جوری عشقبازی کنی که انگار هیچوقت نکردی
And that we were nothing
و اینکه ما هیچی نبودیم
And I don't even need your love
و من به عشقت حتی نیاز ندارم
But you treat me like a stranger
اما تو مثه یه غریبه باهام رفتار میکنی
And that feels so rough
و این حس خیلی بدی داره
No you didn't have to stoop so low
نه تو مجبور نبودی اینقدر خودتو کوچیک کنی
Have your friends collect your records
دوستاتو مجبور کنی سی دی هات رو واست جمع کنن
And then change your number
و بعدشم شمارت رو عوض کنی
I guess that I don't need that though
هر چند فکر کنم به اونم نیازی نداشته باشم
Now you're just somebody that I used to know
حالا تو فقط کسی هستی که سابقا میشناختم
Now and then I think of all the times you screwed me over
هر از چند گاهی به همه ی اون مواقعی فکر میکنم که به من خیانت میکردی
But had me believing it was always something that I'd done
اما وادارم میکردی فکر کنم این همیشه کاریه که خودم انجامش میدم
But I don't wanna live that way
اما من نمیخوام اینجوری زندگی کنم
Reading into every word you say
همه ی کلماتی رو که میگی تجزیه تحلیل کنم
You said that you could let it go
تو گفتی که میتونی بیخیالش شی
And I wouldn't catch you hung up on somebody that you used to know
و من حاضر نیستم تو یه عشق احمقانه نسبت به کسی که سابقا میشناختیش داشته باشی
some body that i used to know
Now and then I think of when we were together
هر از گاهی به زمانی فکر میکنم که با هم بودیم
Like when you said you felt so happy you could die
مثه اون زمانی که گفتی اونقدر احساس خوشحالی میکنی که میتونی بمیری
I told myself that you were right for me
من به خودم گفتم تو واسه من آدم مناسبی هستی
But felt so lonely in your company
اما با تو حس تنهایی میکردم
But that was love and it's an ache I still remember
ولی اون عشق بود و الان درده اون چیزی که به یاد دارم
You can get addicted to a certain kind of sadness
تو میتونی به یه جور ناراحتی خاص معتاد بشی
Like resignation to the end
مثه تسلیم شدن به پایان
Always the end
همیشه به پایان
So when we found that we could not make sense
پس وقتی فهمیدیم که نمیتونیم معقول باشیم
Well you said that we would still be friends
تو گفتی که میتونیم هنوز با هم دوست باشیم
But I'll admit that I was glad that it was over
ولی اعتراف میکنم که خوشحال بودم از اینکه تموم شد
But you didn't have to cut me off
اما تو مجبور نبودی صحبتم رو قطع کنی
Make out like it never happened
یه جوری عشقبازی کنی که انگار هیچوقت نکردی
And that we were nothing
و اینکه ما هیچی نبودیم
And I don't even need your love
و من به عشقت حتی نیاز ندارم
But you treat me like a stranger
اما تو مثه یه غریبه باهام رفتار میکنی
And that feels so rough
و این حس خیلی بدی داره
No you didn't have to stoop so low
نه تو مجبور نبودی اینقدر خودتو کوچیک کنی
Have your friends collect your records
دوستاتو مجبور کنی سی دی هات رو واست جمع کنن
And then change your number
و بعدشم شمارت رو عوض کنی
I guess that I don't need that though
هر چند فکر کنم به اونم نیازی نداشته باشم
Now you're just somebody that I used to know
حالا تو فقط کسی هستی که سابقا میشناختم
Now and then I think of all the times you screwed me over
هر از چند گاهی به همه ی اون مواقعی فکر میکنم که به من خیانت میکردی
But had me believing it was always something that I'd done
اما وادارم میکردی فکر کنم این همیشه کاریه که خودم انجامش میدم
But I don't wanna live that way
اما من نمیخوام اینجوری زندگی کنم
Reading into every word you say
همه ی کلماتی رو که میگی تجزیه تحلیل کنم
You said that you could let it go
تو گفتی که میتونی بیخیالش شی
And I wouldn't catch you hung up on somebody that you used to know
و من حاضر نیستم تو یه عشق احمقانه نسبت به کسی که سابقا میشناختیش داشته باشی