امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 3
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

زندگی نامه ی ابن سینا

#1
شيخ الرئيس حجة الحق ، شرف الملك ، امام الحكماء ابو علي حسين بن عبدالله بن حسن

بن علي معروف به ابن سينا سال 370 در افشه يا خُرميثـَن متولد شد .

پدرش اهل بلخ بود و در دوره فرمانروايي نوح بن منصور، پادشاه ساماني، كارگزار روستاي

خرميثن شد. مادرش، ستاره، از مردم اَفشَنه - روستايي نزديك خُرميثَن - بود. پس از چند

سال، خانواده عبدالله به بخارا رفت . ابوعلي در آنجا به آموختن زبان عربي و قرآن و ادبيات

پرداخت. منطق و مقدمات رياضي را، درخانه، نزد ابوعدالله ناتلي آموخت، اما در علوم طبيعي

و پزشكي استادي نداشت و از راه خود آموزي اين دانش ها را فرا گرفت. پس از اندك زماني،

در پزشكي چنان شهرت يافت كه پزشكان مشهور به شاگردي نزد او مي آمدند . وي در ده

سالگي حافظ قرآن كريم شد و نزد ابوعبدلله ناتلي منطق و هندسه و نجوم آموخت . هفده

ساله بود كه براي درمان بيماري نوح بن منصور دعوت شد و او را درمان كرد. به پاداش اين

خدمت اجازه يافت تا در كتابخانه سلطنتي به مطالعه بپردازد . بر اثر مطالعه كتابهاي كم

نظيري كه در اين كتابخانه بود به آگاهيهاي تازه اي در زمينه پزشكي و فلسفه دست يافت.

ابن سينا دردوران كودكي و نوجواني در خانه شاهد بحث ها و گفتگوهاي پدر و برادر بزرگش

در زمينه موضوعات اعتقادي، مذهبي و فلسفي بود. ابوعبيد جوزجاني، يكي از شاگردان و

نزديكان او، در زندگينامه ابن سينا، از زبان او مي نويسد: " پدرم به دعوت يكي از داعيان

اسماعيليه به آن مذهب گرويد. برادرم نيز اين مذهب را پذيرفته بود. من بيشتر وقتها به بحث

هايي كه ميان آنها در مي گرفت گوش مي دادم. آنچه آنها مي گفتند درك مي كردم، ولي دل

من بر آن قرار نمي گرفت، هر چند كه مرا نيز به آن كيش مي خواندند . شايد يكي از عواملي

كه ابن سينا را به پژوهش درباره عقيده ها و انديشه هاي گوناگون فلسفي و علمي علاقه

مند كرد همين شيوه تربيت او در دوره خردسالي بود.

ابن سينا در بيست و دو سالگي پدرش را از دست داد. در اين هنگام، بر اثر ضعف دولت

ساماني ، بخارا دچار آشفتگي شده بود. ابن سينا از بخارا به خوارزم رفت. خوارزم در آن

زمان مركز دانشمندان وپژوهشگران بود و اميران آن سرزمين كه از خاندان مأمونيان بودند،

دانشمندان را گرامي مي داشتند. ابن سينا نيز از بزرگداشت و توجه آنها برخوردار شد و

مدتي به آسايش خاطر در آنجا به كار و پژوهش پرداخت. اما خوارزم، پس از چندي ، به تصرف

محمود غزنوي در آمد و دانشمندان از آنجا پراكنده شدند. بعضي از آنها به دعوت محمود به

غزنه، پايتخت غزنويان، رفتند. ابن سينا كه با خشونت محمود در سياست و مذهب مخالف

بود، دعوت او را نپذيرفت و از بيم جان از خوارزم گريخت. پس از اقامت كوتاهي در چند شهر،

به جرجان رفت. نوشتن كتاب " قانون " را دراين شهر آغاز كرد. يك سال بعد، از آنجا به ري و

قزوين و سپس نزد شمس الدوله ديلمي، فرمانرواي همدان، رفت. بيماري قولنج شمس

الدوله را درمان كرد و وزارت او را پذيرفت. ابن سينا در همين دوره، كه سرگرم كارهاي

سياسي و اداري بود، به نوشتن كتاب " شفا " پرداخت. پس از مرگ شمس الدوله،

جانشين او ، ابن سينا را چهار ماه زنداني كرد. ابن سينا در زندان رساله اي عرفاني، به نام

" حَي بن يَقظان " ، و كتابي در پزشكي، به نام " قولنج " ، و چند رساله ديگر نوشت. پس از

رهايي از زندان، چندي گوشه گير و نيمه پنهان در خانه دوستانش زندگي كرد. سپس،

پنهاني همراه شاگردش، ابوعبيد جوزجاني، و برادر خود به اصفهان رفت. دراصفهان با

استقبال علاءالدوله كاكويه، فرمانرواي اصفهان، رو به رو شد و چهارده سال دراين شهر در

آرامش زندگي كرد. دراين سال ها كتاب هاي ناتمام خود را به پايان رساند و كتاب هاي تازه

اي در زمينه فلسفه، رياضي و موسيقي نوشت . در حمله مسعود غزنوي به اصفهان، براي

برانداختن فرمانروايي علاءالدوله، خانه ابوعلي تاراج شد و بعضي از نوشته هاي او از ميان

رفت. اما ابن سينا تا پايان عمر در دستگاه علاءالدوله باقي ماند و سرانجام در سال 428

سفري كه با علاءالدوله به همدان مي رفت، در راه بيمار شد و در پنجاه و هشت سالگي در

گذشت و آرامگاه وي در همان جا برپا گرديد .

زندگينامه ابن سينا، نوشته ابوعبيد جوزجاني، دردست است. بخشي از اين زندگينامه از

زبان ابوعلي سينا بازگو شده است و بخشي از آن خاطرات جوزجاني درباره اوست.

ابن سينا نخستين فيلسوف در ايران و جهان اسلام است كه كتابهاي منظم و كاملي درباره

فلسفه نوشته است. دو فيلسوف بزرگ يوناني، ارسطو و فلوطين، و فارابي، فيلسوف بزرگ

ايراني، در شكل دادن به فلسفه ابن سينا تاثير بسيار داشته اند ابن سينا، بيش از همه، از

فلسفه ارسطو بهره گرفته است ؛ او انديشه هاي فلسفي ارسطو و پيروان اين فيلسوف

يوناني را در كتاب " شفا " گرد آورد. ارسطو معتقد بود كه به ياري عقل و استدلال مي توان

به حقيقت دست يافت. ابن سينا نيز در فلسفه خود از همين روش پيروي كرد. با اين همه، او

در فلسفه ديدگاهي نو داشت كه تا اندازه اي با فلسفه ارسطو متفاوت بود. ابن سينا

فيلسوفي بود داراي استقلال فكر. تأثير انديشه هاي فلسفي يونان در او چنان نبود كه او را

بازگو كننده ساده اين عقيده ها بشناسيم. ابن سينا به الهيات اسلامي توجه داشت و

كوشش كرد تا انديشه هاي اسلامي را در فلسفه خود وارد كند. در ان زمان، ابن سينا،

درباره پيدايش جهان، با دو انديشه فلسفي و ديني روبه رو بود: يكي آن كه جهان ، آغاز

زماني ندارد، ديگر آن كه جهان سرآغازي داشته است و خداوند در زمان معيني آن را از

نيستي به هستي آورده است. ابن سينا در برابر اين دو عقيده ، انديشه اي نو بيان داشت.

او گفت كه جهان درآغاز از وجود خداوند صادر شده است. اوگفت كه نمي توان تصور كرد كه

آفرينش جهان از لحاظ زماني با خداوند فاصله داشته باشد. با اين همه، گروهي او را به

سبب بيان اين عقيده" كافر" خواندند.

آثار بزرگ فلسفي ابن سينا كتاب هاي " شفا " ، " نجات " ، " دانشنامه علايي " ، و "

اشارات " است، ولي در ميان آنها كتاب " شفا " بيش از همه شهرت يافته است. اين كتاب

داراي چهار بخش ( منطق، طبيعيات، رياضيات، والهيات ) است و تأثيري فراوان در فكر

فيلسوفان ايران و جهان اسلام داشته است. ترجمه شفا به زبان لاتيني نيز در انديشه

گروهي از فيلسوفان اروپا داراي اثري عميق بر جاي گذاشته است .

ابن سينا، در پايان زندگي، به تاليف كتابهايي پرداخت كه نشانه دست يافتن او به انديشه

اي نو در فلسفه بوده است. يكي از اين كتابها " حكمة المشرقيه " است. از اين كتاب تنها

ديباچه و بخش منطق آن در دست است و بخش اصلي، كه شامل تفسير اين فلسفه بود، از

ميان رفته است.

زندگي ناآرام، كارهاي سياسي و توجه اساسي به فلسفه سبب شد كه ابن سينا كمتر به

درمان بيماران و كار عملي در پزشكي بپردازد. با اين همه، در كتاب " قانون " ، هنگام بحث

درباره يك بيماري يا به كار بردن دارو، از تجربه هاي شخصي خود نمونه هاي فراوان آورده

است. او اكتشافها و روشهايي نو در دانش پزشكي داشته است كه در اين كتاب و ديگر

رساله هاي پزشكي او باقي است. ابن سينا براي برخي از بيماريهاي جسماني علتهاي

رواني يافت و با روشي نو به درمان آنها پرداخت.

كتاب " قانون " جوهر همه دانش پزشكي تا زمان ابن سيناست . در اين كتاب درباره تشريح

اعضاي بدن انسان، جراحتها پس از عمل جراحي، و نيز درباره طبقه بندي داروها و شيوه

استفاده از آنها به تفصيل سخن به ميان آمده است. قانون يكي از پر ارزشترين كتاب هاي

پزشكي جهان بوده است. ترجمه اين كتاب به زبان هاي اروپايي مدت شش قرن كتاب

درسي رشته پزشكي دانشگاههاي اروپا بود. " قانون " از نخستين كتابهايي است كه پس

از اختراع چاپ در اروپا انتشار يافت ابن سينا دراروپا به آويكنا و آويسنا شهرت داشته است.

ابن سينا درعلوم طبيعي، فيزيك، شيمي، ستاره شناسي، رياضيات و موسيقي نيز استاد

بود. او علوم طبيعي و رياضي را جزئي از فلسفه ي دانست. براساس انديشه هاي فلسفي

خود، حركت، نيرو، خلاء، نور و حرارت را توضيح داد. در گفتگوي مشهورش با ابوريحان بيروني

، وجود خلاء، و تبديل فلزها به يكديگر را غير ممكن دانست.

رساله هاي مهم او درباره علوم طبيعي و رياضي ، همراه با رساله هاي او در منطق و

الهيات، دركتاب " شفا " آمده است. ابن سينا پاره اي از ابزارها و شيوه هاي رصد كردن را

اصلاح كرد و خود به رصد كردن ستارگان پرداخت. او در بخش رياضيات كتاب " شفا " و آثار

ديگر خود، به طور دقيق و مفصل، درباره موسيقي بحث كرده است . همچنين ابن سينا

نظريه هاي علمي فارابي را درباره موسيقي كامل كرد.

ابن سينا نخستين دانشمندي است كه در ايران پس از اسلام به آموزش و پرورش كودكان

توجه داشت. او در كتاب قانون و شفا و رساله تدابيرالمنازل در اين باره سخن گفته و ياد آور

شده است كه در تربيت كودكان توجه به ايمان، اخلاق، تندرستي، سواد ، هنر و پيشه ،

بسيار ضروري است.

يكي از استعدادهاي شگرف ديگر ابن سينا ، استادي او در فن نويسندگي بود. نوشته هاي

او را بيش از 130 كتاب و رساله دانسته اند كه نام بيشتر آنها را شاگردش، ابوعبيد جوزجاني

، در زندگينامه او آورده است. بيشتر آثار مهم ابوعلي سينا، به زبان فارسي نوشته شده

است كه مهمتر از همه ، " دانشنامه علايي " است.

" دانشنامه علايي " نخستين كتاب فلسفي به زبان فارسي و داراي پنج بخش است:

منطق، طبيعيات، هيئت، موسيقي، و الهيات. او ، در اين كتاب، براي بعضي از اصطلاح هاي

علمي و فلسفي، كه در آن زمان به زبان عربي بود، برابرهاي فارسي آورده است، مانند

چيزي به جاي كميت، چه چيزي به جاي ماهيت، گويا به جاي ناطق، پهلو به جاي ضلع، و

سه سو به جاي مثلث، ابن سينا به نوشتن همه كتاب توفيق نيافت. پس از مرگ او، ابوعبيد

جوزجاني بخش هيئت و موسيقي را از روي نوشته هاي عربي او به فارسي برگرداند و كتاب

را بر اساس طرح ابوعلي سينا به پايان رساند . از نوشته هاي ديگر او به زبان فارسي ،

رساله نَبضِيّه يا رساله رگ شناسي است.

ابن سينا شعر نيز مي سرود. او به جز قصيده هايش ، كه داراي مايه هاي فلسفي و عرفاني

هستند، دو منظومه درباره منطق و پزشكي سروده است. منظومه پزشكي او بسيار شهرت

يافت و از قرن سيزدهم تا هفدهم ميلادي چند بار به زبان لاتيني ترجمه شد.

ابن سينا نه تنها در زمان خود، بلكه دردوره هاي بعد نيز در ميان مردم شهرت بسيار داشته

است. به همين سبب داستان ها و افسانه هاي بسياري درباره كودكي، كار و هوشمندي او

به وجود آمده است. در برخي ازاين افسانه ها او حكيمي است كه زندگي مي بخشد،

خردمندي است كه همه چيز مي داند، و هوشمندي است كه از رازهاي پنهان باخبراست.

نمونه اي از نوشته هاي فارسي ابوعلي سينا

"... بايد مَر خادمان مجلس وي را كتابي تصنيف كنم به پارسي دري كه اندر وي اصل ها و

نكته هاي پنج علم از علماي حكمت پيشينگان گردآورم، به غايت مختصري: يكي علم منطق

كه وي علم ترازوست، و دوم علم طبيعيات كه علم آن چيزهاست كه به حس بشايد ديد و

اندر جنبش و گردشند، و سوم علم هيئت و نهادعالم و حال و صورت و جنبش آسمانها و

ستارگان ، چنانكه باز نموده اند...، چهارم علم موسيقي و باز نمودن سبب ساز و ناسازي

آوازها ونهادن لحنها، و پنجم علم آنچه بيرون از طبيعت است..."

پاسخ
 سپاس شده توسط ...Sara SHZ...
آگهی
#2
ابن سیتا چه ربطی به ادبیات داره ، طبیب بوده ....
پاسخ
#3
دوست عزیز باشه میبرم جاشو جای علمی
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان