برونو لاتور (1947-) فیلسوف، انسانشناس و جامعهشناس فرانسوی است. وی به سبب مطالعاتش در حوزه علم و فناوری شناخته شده است. در اندیشه او سه حوزه موضوعی را میتوان از هم تفکیک کرد. یکی حوزه مطالعات علوم و تکنولوژی، دیگری حوزه مطالعات جامعه شناختی و سوم حوزه مطالعات دینی.
برونو لاتور ایده اصلی خود را بر این محور چیده است که امر ماوراء هیچ نسبتی با علوم دنیوی ندارد. او بر اساس این مبنا به نتایجی نائل آمده است. آیتالله جوادی آملی اما عدم درک صحیح نسبت به این موضوع را توجه داده و از آن بر حذر داشتهاند. در ایده آیتالله جوادی آملی، علم و دین با یکدیگر ممزوج شدهاند و یکی بدون دیگری قابل تصویر نیست. آیتالله جوادی آملی برای تبیین این موضوع، ابتدا از شرایط علم حقیقی سخن به میان میآورند. در پارادایم فکری ایشان، علم آن زمان میتواند مزیّن به اطلاق "علم" گردد که همراه با قطعیت و طمأنینه باشد. به این معنا که فرضیات صرف دانشمندان نمیتواند عنوان "علم" بر خود بگیرند. ایشان در تحلیلی بر این ادعا اینگونه عنوان میکنند که: "اینکه برخی در تحلیل دانش و معرفت، همهی علوم را به فرضیه بر میگردانند و یا با تأکید بر نسبیگرایی، حقیقت را توزیع میکنند و با مسامحه و مصالحه هر فرضیه و ایدهای را برخوردار از درجهای از حقیقت میدانند، در تقابل با واقع گرایی حاکم بر این نظریه قرار میگیرد. زیرا نه واقع، نسبی است و نه معرفت. پس آنچه در درون هندسهی معرفت دینی قرار میگیرد، یا باید معرفت قطعی و یقینی باشد یا علم اطمینان آور. از این رو تصوری که علم موجود را یک سری فرضیات اثباتناپذیر میانگارد و یا با تأکید بر نسبیگرایی معرفت و علم مطلق و واقع نما را دور از دسترس بشر میداند، نمیتواند در این تحلیل که علم را همگام با ادله معتبر نقلی از منابع معرفت دینی میشمارد، جایگاهی داشته باشد".
آیتالله جوادی آملی، چنین علمی که به مرتبهی طمأنینه و یقین رسیده است را برابر با حجت شرعی قلمداد میکنند. به باور ایشان این مرتبه از علم، میتواند با نقل شرعی برابری کند و هیچ خللی در آن وارد نیست. به تعبیر ایشان: تنها این علم یقینآور میتواند حجت شرعی و منبع دین باشد، نه هر فرضیهای که عالِمی آن را ساخته و پرداخته است. فرضیه اساساً علم نیست زیرا نه مبرهن است و نه مایهی فراهم آمدن اطمینان و اعتقاد عقلایی.
به باور آیتالله جوادی آملی، علمی که مفید قطع و یقین است، معارض با دین نمیشود، گرچه ممکن است با ظواهر نقل معارض شود. با این تحلیل، علم مشکلی با دین ندارد و ناسازگاری احتمالی آن با منبع دیگرِ دین یعنی "نقل"، همانند تعارض نقل با نقل، از مسیر خود علاج میشود.
آیتالله جوادی آملی برای تبیین دقیق این موضع، مثالی را عنوان میکنند که:یافتههای پزشکی در داروسازی و راههای درمان اگر فراتر از صِرف ظن و گمان بود و موجب اطمینان شد، به لحاظ شرعی اعتنای به آنها لازم است. به این معنا که اگر کسی با علم به اطمینان آور بودن این کشفیات و توصیههای پزشکی به آنها اعتنا نکرد و جان خود یا بیمار خود را به خطر انداخت، شرعاً مسئول است و در درگاه الهی برای فعل خود عذر و بهانهای ندارد.
به تعبیری، همان طور که حجت شرعی بودن دلیل نقلی این اجازه را میدهد تا محتوای آن را به شارع به طور علم یا علمی (ظن معتبر و اطمینان آور) استناد دهیم، خواه محتوای دلیل نقلی، حکمی از احکام فقهی و حقوقی باشد یا اخباری از عالم و یا وقایعی که در قیامت اتفاق میافتد، به همین سان، حجّت بودن عقل به این معنا است که مدلول آن، صحّت انتساب به شرع دارد. پس یافتهی علمی اطمینان آور مثل دلیل نقلی معتبر، حجیت اصولی داشته و محتوای آن صحّت انتساب به شارع دارد و لذا میتواند در مواردی دلیل نقلی را تخصیص یا تقیید بزند.
آیتالله جوادی آملی با این تحلیل، اساساً علم غیر الهی را نمیپذیرند. ایشان بر این باورند که چون حقیقتاً عالم، صُنع خدای تعالی است، پس علم، لاجرم الهی و دینی است و هرگز علم الحادی نداریم. علم اگر علم باشد نه فرضیهی محض و وهم و ظنّ، کشف و قرائت طبیعت و جهان است و به علت این که صدر و ساقهی جهان، فعل خداوند است، عالِم پرده از فعل خدا بر میدارد و چون علم تفسیر و تبیین فعل خداست؛ الهی و دینی است. پس این عالِم است نه علم از آن جهت که علم است که بر اثر اتکای به فلسفهی علم الحادی، علم را ابزار الحاد خود قرار میدهد و تفسیر محرّف از جهان عرضه میدارد و عنوان خلقت را به جریان طبیعت تبدیل مینماید و در محدودهی بسته و بدون برون رفت آن میگردد.